تاریخچه ی:
هنر
{FANCYTABLE(border=0)}
~|~ ~w:5% {picture=mainartsmall.gif width=50 } ~rs:5 ~|~
~h:5 ~cbgc:#0000ff ~|~ ~cbgc:#0000ff
~W:88% ::((هنر)) ((سینما)) ((نقاشی) )) ((عکاسی)) ((نمایش)) ((معرفی کتابهای هنری |معرفی کتاب)) :: ~|~ ~w:7%
~h:5 ~cbgc:#0000ff ~|~ ~cbgc:#0000ff
~|~
~W:85% ~cs:3 {picture=mainart.jpg width=250 height=340 align=right width=50 }
انسانها ((هنر)) را برای تسکین خود برگزیدهاند ، چه هنرمندان و چه مخاطبان اثر هنری در هنر مایه آرامش میجویند .
آنچه در هنر به نظر اصل است ، زیبایی است . هرچند در هرزمانی زیبایی را به شکلهای مختلفی درک میکنند.
بعضی هنر را آینه واقعیتهای موجود درجهان از طبیعت تا زندگی آدمها به حساب میآورند .
یعضی زمانی نام هنر را بر چیزی میگذارند که سازنده اش با آن احساس آرامش کند و آنچه در نظر دارد به تمامی بیان کرده باشد .
بعضی میگویند ؛ اگر مخاطب به درستی نفهمد که هنرمند چه میگوید ، اثر چه ارزشی میتواند داشته باشد .
بعضی از شکل اثر حرف میزنند که اگر اثر هنری از قواعد و شکل درست هنر پیروی نکند ، یک اثر هنری خلق نکرده است .
اما اکنون همه این گروهها بعد از قرنها بحث میدانند که اثر هنری درواقع همه اینهاست . و تک تک این گروهها حق دارند ولی بدون بقیه ناقص هستند .
بسته به آنکه هنرمند چه ابزاری را برای بیان هنرش انتخاب کند ، هنرها شاخههای مختلفی را تشکیل دادهاند.
همچنان که باید بدانیم بعضی سخنها را فقط با بعضی ابزارها میتوان گفت . مثلا شاید هیچوقت نتوانیم ،صرفا از روی یک شعر ((حافظ)) یک ((سینما| فیلم سینمایی)) بسازیم ، زیرا ((حافظ)) با دقت مطلبی را انتخاب کرده که صرفا با شعر بیان میشود . د راین صورت این اثر برای همیشه بصورت یک شعر باقی است و هیچکس خود آنرا به زبان دیگر درنمیآورد . و لی شده است که یک اثر هنری با یک ابزار دیگر بیان بسیار زیبایی به خود گرفته است .
اما همچنان که گفته شد ،اصل در هنر زیبایی است . باهر ابزاری که میطلبد ،باید چیز زیبا را خلق کنیم و آنرا به جهان و آدمها هدیه کنیم . این میتواندبرای همیشه ماندگار باشد. مانند ((مجسمه سازی)) در دورهای از ((یونان)) یا ((نگارگری)) ((دوره عباسی)) در ((ایران )) .
~cs:2 ::{picture=theatre002-small.jpg width=300 height=200 align=centre width=50 } ::
~W:60% ~cs:2 یکی از مسائل مهم در ((هنر)) امروز بصری شدن بیش از اندازه آن است ،بصری شدن یعنی آثار هنری از راه دیدن در ما تاثیر میگذارند . امروز هر کسی میداند که معنی یک قلب ، عشق است . یا همه وقتی تصویر ((میکی ماوس ))رامیبینیم ،در حالیکه بکلی با یک موش واقعی فرق میکند آنرا تشخیص میدهیم . این کاری است که هنرمندان در طول قرنها انجام دادهاند . و همچنان هم معانی جدیدی را در ذهن ما میکارند .
هنرهای بصری به انواع مختلفی موجود هستند . اما باید بدانیم که همیشه هنرها درهم تاثیر میگذارند و گاه از هم جدا میشوند . یک ((عکاسی| عکاس)) میتواند از یک ((نقاشی)) ایده عکس بگیرد ،یا نقاشی با شنیدن یک ((موسیقی)) به فکر کشیدن یک تصویر بیافتد . یا ((طراحی صحنه )) از ((نقاشی)) ساده پردهها شروع کند ولی آنقدر دور شود که از دل آن ((نورپردازی)) ، ((طراحی لباس ))و رشته مجزایی بنام ((طراحی صحنه ))شکل بگیرد .
همچنین بسیاری از رشتهها نه بصورت غیر مستقیم با هنر در ارتباط هستند ،مانند ((معماری)) که یک رشته مهندسی به حساب میآید ولی معمارباید یک هنرمند خوب هم باشد ، یا ((سینما)) بصورت عکس علاوه برآنکه هنر است با مسائل فنی و تکنیک های فنی دست و پنجه نرم میکند .
درهر زمینهای سعی برآن شده علاوه برآنکه توضیحات به سادگی ارائه شود ،ولی یک قسمت برای __دوستانی که علاقهمند هستند درآن رشته دست به تجربههای شخصی بزنند__، در نظر گرفته شود. راهنماییهای سریع و فقط برای این دسته از دوستان جدا از مطالب اصلی آورده میشود .
__((دایره رنگ))__
~|~ ~cbgc:#c0c0c0 ::((هنر))
((نقاشی))
((عکاسی))
((مجسمهسازی))
((متحرکسازی))
((نمایش))
((سینما))
((خطاطی))
((ادبیات))
((موسیقی))
((کاریکاتور))
((معماری))
::
{FANCYTABLE}