منو
 کاربر Online
801 کاربر online
Lines: 1-22Lines: 1-25
-پس از رحلت ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم ))، بیشتر مردم برخلاف فرمایش رسول خدا که ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|علی علیه السلام )) را برای خلافت و وصایت خود معین فرموده بود، با ((ابوبکر|ابوبکر ))بیعت کردند.
علی علیه السلام نیز بعد از فراغت از غسل و کفن و دفن پیامبر مشغول جمعآوری قرآن شده بود که تا آن روز به صورت پراکنده موجود بود.
در همان روزهای اول بود که ((عمر بن خطاب|عمر ))به ابوبکر گفت:« همه مردم با تو بیعت کردند جز علی و اهل بیت او. کسی را به دنبال او بفرست تا بیاید و بیعت کند.»
ابوبکر غلامش، ((داش تازیاه دن قنفذ|قنفذ ))، را فرستاد، ولی علی علیه السلام حاضر نشد به مسجد بیاید. عمر از جا بلند شد و به ((خالد بن ولید مخزومی|خالد بن ولید ))و قنفذ فرمان داد که هیزم و آتش بیاورند و با عده‏ای که تقریبا سیصد نفر بودند، آمدند و مقابل در خانه فاطمه علیها سلام جمع شدند.
+{picture=fatemeh8.jpg height=401 width=300 align=left}
پس از رحلت ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم))، بیشتر مردم برخلاف فرمایش رسول خدا که ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|علی علیه السلام)) را برای خلافت و ((وصایت)) خود معین فرموده بود، با ((ابوبکر|ابوبکر)) بیعت کردند.
علی علیه السلام نیز بعد از فراغت از غسل و کفن و دفن پیامبر مشغول ((جمع آوری قرآن)) شده بود که تا آن روز به صورت پراکنده موجود بود.
در همان روزهای اول بود که ((عمر بن خطاب|عمر)) به ابوبکر گفت:« همه مردم با تو بیعت کردند جز علی و اهل بیت او. کسی را به دنبال او بفرست تا بیاید و بیعت کند.»
ابوبکر غلامش، ((ا کدن قنفذ از پرداخت جریمه|قنفذ))، را فرستاد، ولی علی علیه السلام حاضر نشد به مسجد بیاید. عمر از جا بلند شد و به ((خالد بن ولید مخزومی|خالد بن ولید)) و قنفذ فرمان داد که هیزم و آتش بیاورند و با عده‏ای که تقریبا سیصد نفر بودند، آمدند و مقابل در خانه فاطمه علیهاسلام جمع شدند.
 عمر فریاد زد که:« بیرون بیایید و الا خانه را با اهلش آتش می‏زنم.» عمر فریاد زد که:« بیرون بیایید و الا خانه را با اهلش آتش می‏زنم.»
-مردم گفتند:« ای عمر! فاطمه - دختر رسول خدا- در خانه است.» +مردم گفتند:« ای عمر! ((حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام|فاطمه)) - دختر رسول خدا- در خانه است.»
 عمر گفت:« باشد. حتی اگر فاطمه در خانه باشد، خانه را آتش می‌زنم.»  عمر گفت:« باشد. حتی اگر فاطمه در خانه باشد، خانه را آتش می‌زنم.»
-فاطمه علیها سلام پشت در آمد و فرمود:« ای عمر از خدا هراس نداری و می‌خواهی وارد خانه من شوی؟ من بدتر از شما طایفه و قومی را نمی‏شناسم. جنازه رسول خدا را رها کردید و بدون اینکه حق ما را در نظر بگیرید، کار خلافت را برای خودتان تمام کردید!» +فاطمه علیهاسلام پشت در آمد و فرمود:« ای عمر از خدا هراس نداری و می‌خواهی وارد خانه من شوی؟ من بدتر از شما طایفه و قومی را نمی‏شناسم. جنازه رسول خدا را رها کردید و بدون اینکه حق ما را در نظر بگیرید، کار خلافت را برای خودتان تمام کردید!»
 عمر آتش طلبید و در خانه را آتش زد و در نیم سوخته را باز کرد.  عمر آتش طلبید و در خانه را آتش زد و در نیم سوخته را باز کرد.
 در این هنگام فاطمه علیهاسلام پیش آمد و فریاد زد:« آه پدر! ای رسول خدا! ببین من از دست ابوبکر و عمر چه می‏کشم و اینها بر سر من چه آورده‏اند.» در این هنگام فاطمه علیهاسلام پیش آمد و فریاد زد:« آه پدر! ای رسول خدا! ببین من از دست ابوبکر و عمر چه می‏کشم و اینها بر سر من چه آورده‏اند.»
- عده‏ای از مردم وقتی صدای ناله و فریاد زهرا علیهاسلام را شنیدند، متفرق شدند ولی عده‌ای برای کمک به عمر ماندند.
در این ‏حال عمر شمشیر خود را همان طور که در غلاف بود بلند کرد و بر پهلوی فاطمه علیها سلام زد. فاطمه فریاد زد و آه و ناله سر داد، اما عمر دست به تازیانه برد و با تازیانه بر بازوی فاطمه زد؛ قنفذ نیز چنان بر بازوی فاطمه تازیانه زد که اثرش تا زمان فوتش همچون یک بازوبند بر بازوی او باقی ماند.
سپس عمر ،و در روایتی ((مغیره )) با فشار در، پهلوی مبارکش را شکست؛ به طوری که جنینش سقط شد.
+ />عده‏ای از مردم وقتی صدای ناله و فریاد زهرا علیهاسلام را شنیدند، متفرق شدند ولی عده‌ای برای کمک به عمر ماندند.
در این ‏حال عمر شمشیر خود را همان طور که در غلاف بود بلند کرد و بر پهلوی فاطمه علیهاسلام زد. فاطمه فریاد زد و آه و ناله سر داد، اما عمر دست به تازیانه برد و با تازیانه بر بازوی فاطمه زد؛ قنفذ نیز چنان بر بازوی فاطمه تازیانه زد که اثرش تا زمان فوتش همچون یک بازوبند بر بازوی او باقی ماند.
سپس عمر و در روایتی ((مغیره)) با فشار در، پهلوی مبارکش را شکست؛ به طوری که جنینش سقط شد.
 و به این ترتیب فاطمه زهرا سلام الله علیها تا آخر عمر از بستر نقاهت برنخاست.  و به این ترتیب فاطمه زهرا سلام الله علیها تا آخر عمر از بستر نقاهت برنخاست.
-منابع:
بحارالانوار، ج 43، ص 197، ح 29.
فاطمة الزهراء رحمانی/519.
+!منابع:
*بحارالانوار، ج 43، ص 197، ح 29.
*فاطمة الزهراء رحمانی/519.
-مراجعه شود به:
((هجوم به خانه وحی))
+!مراجعه شود به:
*((هجوم به خانه وحی))

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 جمعه 30 تیر 1385 [07:12 ]   8   رضا معرب      جاری 
 دوشنبه 16 خرداد 1384 [08:18 ]   7   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 دوشنبه 16 خرداد 1384 [08:15 ]   6   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 دوشنبه 16 خرداد 1384 [08:14 ]   5   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 چهارشنبه 11 خرداد 1384 [09:51 ]   4   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 دوشنبه 30 آذر 1383 [10:35 ]   3   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 دوشنبه 16 آذر 1383 [04:26 ]   2   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 یکشنبه 05 مهر 1383 [12:11 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..