منو
 کاربر Online
992 کاربر online
تاریخچه ی: نیما یوشیج

تفاوت با نگارش: 4

Lines: 1-34Lines: 1-156
-::{img src=http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/show_image.php?id=20365}:: +








{img src=img/daneshnameh_up/c/c7/nima.jpg}r />d>r />r>
/>able>نام اصلی نیما یوشیج، علی اسفندیاری است. او در آبان 1276 شمسی در " یوش" در استان مازندران به دنیا آمد.
-نام اصی سفنیاری (تود 21 ان 1276 ، یوش از وابع نو اندرن- می 13 ی م 1338 تن) ار، داان نویسریه نتقد. +نیما ستین اعر ورداز در یان ، پیش از و نی ارا یر چون ((ابوالقاسم لتی))، قی ت ... یون ز قال های رم ااری سه من که بدند.
-نیما نخستین عر وپداز د ی نو، پیش ا و کسای یگر چون والقاسم لهو تی رف خام م کمیی و ... بیرون از اب ای سمی اشعاری روه و من کرده بودند. +ولی نیما کسی و ک ا دق ی رف وق بسیا ود 38 سا) وان قالهی کن ر م ی و راهی یش پی شعر فری کند.
-ولی نیما بود ک با دقت کافی مدت 38 سال) مطالعه ی عمیق، دقت نظر لازم، وصله ی فوق تصور، اعتماد به نفس کامل و گاهی به ضرورت تغیی، یفتن راه ینده ی شعر، معاثیر زیبایی شناسی کهن را از بنیاد رو یخت و معاثیری دیگر پیشنهاد کرد و موفق شد که نمونه هی قابل توهی نیز ئه دهد. +کدکی یما (ه قول وی) ر ین شبانان و رامش کوهتن گ.
-کدکی نیما در ین بان و رام کوهتانی (به ول و) در رهی وشیاه تفرا دوی ش. +قدمات دری ا در مکتب خانه ی آموخت و پس به تهران آم. ر تهران او به درسه ی کاتولیک "ن لوی" که درو ب با فرنسه دریش می شد رفت و شنایی ا به زبا فرانسه رآغا گونی وی ش.
-مدمات ری ا ز لی ده آموت. ب هران د. امش را در ه ی کولیک " و" ه درش بان رانه د نوشت و شایی ان فانه را دگرگوی ر ی د. +نیما خد می نویسد:"تمام خیالات من ری ناسایی یزهی خی بود که می خوستم فقط با آ ناسایی بر همسران د توق یابم... در نه لگی می تم وخ شوم اهی قش می د و ... وشبختانه ر نو قوه اقه در من وجود داشت، لی ماقبت و شیق یک مم ش فار، که "نظام وف" شار به نم مرو اد، مرا ب ط شعر گتن نداخت."
-نیما می نویسد:"تمام خیالات من برای شناسایی چیزهای خوبی بود که می خواستم فقط با آن شناسایی بر همسران خود تفوق یابم... در پانزده سالگی می رفتم مورخ شوم. گاهی نقاش می شدم و گاهی روحی. گاهی طبیعی... خوشبختانه هر نوع قوه خلاقه در من وجود داشت" ولی مراقبت و تشویق یک معلم خوش رفتار، که نظام وفا شاعر بنام امروز باشد، مرا به خط شعر گفتن انداخت." و نظام وفا غزلسرایی بود که نیما "افسانه" را به او تقدیم کرد. +نظام وفا ((غزل)) سرایی بود که نیما "افسانه" را به او تقدیم کرد.
 نیما همزمان با تحصیل در مدرسه ی سن لویی به آموزش زبان عربی پرداخت. نیما همزمان با تحصیل در مدرسه ی سن لویی به آموزش زبان عربی پرداخت.
-در سال 1298 ش در سن 22 سالگی به استخدام وزارت عالیه درآمد. ولی از کار اداری نفرت داشت. در سال 1300 ش نخستین کتاب شعرش را که مثنوی سستی به نم قصه ی رن پریده، خون سرد بود، با سرمایه ی شخصی، درسی صفحه منتشر کرد تاریخ سرایش شعر 1299 ش و امضاء گوینده، نیما نوری بود. +در سال 1298 شمسی در سن 22 سالگی به استخدام دولت درآمد، ولی کار اداری را دوست نداشت.
-یم ن قهرمنی طبی به منی قوس و کما ت. +در سا 1300 شمی نستی کتاب شعرش را یک منوی بو به نامه ی رنگ پیده خون سرد"، با سرمای ی صی در 30 فه منتشر کرد.
-ر پاییز 1301 ش نیما شعرای ب را می سراید. ای شب، انحرافی جدی و بنیادی از شعر سنتی نبود ولی شور و سوزی که در شعر بود نام شاعر را بر سر زبان ها انداخت، به ویژه آنکه در نشریه ی ادبی معتبر نوبهار نیز چاپ شده بود که نشریه ی ادبای تثبیت شده بود. در دی مه همین سال نیما شعر افسانه را می سراید در چند شماره ی پاپی قرن بیستم، به مدیریت میرزاده ی عشقی به چاپ می رساند. قرن بیستم تندروترین و بی پرواترین نشریه ی ادبی- سیاسی آن سال ها بود و اثر افسانه در جامعه چنان بود که محمد ضیاء هشترودی در منتخبات آثاری که دو سال بعد منتشر می کند او را با بعضی از شعرای صاحب نفوذ غربی مقایسه می کند و نیما به عنوان شاعر افسانه شناخته می شود. +اری سرایش این شعر 1299 شمسی و امای سراینده ی آن "نیما نوری" بود.
-لی اسانه با همه ی آوری ا رزش و اعتبارش چهره ی نقلاب نیم را شخص نمی کن. انقلاب نیما با دو شعر ققنوس (بهمن 1316 ش) و غراب (مهر 1317 ش) آغاز می شود که با مقاه وری طولانی ارزش احساسات در زندگی هنرپیشگان در چد شماره ی مجله موسیقی ه چاپ می سد. مجله ی موسقی نشری ی اره ی مویقی کشو (زیر نظر وزارت فرهنگ) بود که مسئولیت سروسامان دادن به موسیقی کشور را به عهده داشت. +"یا" نام رای بری، منای قوس و کما ر است. />

/> align=left> />

{img src=img/daneshnameh_up/a/a9/u1-thumb.JPG}
در ایی 1301 مسی نیا ر "ی ش" را می سراید.
-ام نک ی قل تو این س که در ف ی افسانه ا نس (1300 1316) نیا اشری د ا نی می رود. +"ای ب"، انرای ی و یادی از شعر سنتی نبود ولی ور و سوی که در ر بد ام شاعر را بر سر زبان ها نداخت، ب یژه آنک نشری ی ادبی عتبر "وهار" نیز چاپ شه ود که نشریه ی ادای شاخت ده ن مان ود.
-در ا 1305 جم شعر انه ی سربا را ا ب رمایه ی د منتش کرد ب که همچنن چون مموه ی پیشین، مموعه ی چمگیری نبود. +در ی ما می ا نیما شعر "فسان" می سرای و آن را چد ماره ی پیی در مله ی "قر بیست" ه میریت ((میاده ی عشقی))) ه چپ می رساند.
-نیما یوی اقه ی به انشار شعارش ب ویژ در جلات ناشت. او جز همین چند شعر که در فاله ی یس سال در ن بیستم و مله ی موسیقی چاپ کرد، تا یان عرش دو سه شعر یگ منشر کرد که تیج ی ا یکی ز آها در ردم (نشری ی ادبی حزب توده ی یران) ب نگ لفی درا امنی بین نیما گداندگان ن (((جلال ل حد)) و ((احسان طبری))) منتهی شد. +"قرن ی" نرور و بی راتین نشریه ی ای- یاسی ن سال بو و اثر اان در مه نا د ک نیا به نن ا "اان" نا می شود.
-یا یوی از ال ای بی به بعد، مدام منوی تر و یکه ر د و س از کودتای سی و دو اعتمادش را از همه جز یکی دو تن که در نامه ها از آنها یاد کرده است از دست داد. اما بهترین اشعارش را نیز در هیمن سال نوشت. +لی اسانه با همه ی نووری ه و ارزش و عتبارش، چهره ی انقلابی یما را مشخص نمی کند.

انقلا
ب نیم ا دو شعر "ققنوس" (بهمن 1316 ش) و "غراب" (مهر 1317 ش) آغاز می شود و او این دو شعر را د مجله "موسقی" که یک مجله دولتی بود منتشر کرد.

نکته ی ق
ابل توجه این است که در فاصله ی افسانه تا ققنوس (1300 تا 1316) نیما فقط اشعاری در قالب سنتی می سرود.

نیم یوشیج علاقه ای به انتشار اشعارش، به ویژه در مجلات نداشت. او جز همین چند شعر که ر فصله ای حدود بیست سال در" قرن بیستم" و جله ی "موسیقی" چاپ کرد، تا پایان عمرش دو ه شعر دیر منتشر کرد.

نیم
ا یوشیج از سال های بیست به بعد، هر روز منزوی تر شد و پس از کودتای 1332 اعتمادش را از همه، جز یکی دو تن که در نامه ها از آنها یاد کرده است، از دست داد ولی بهترین اشعارش را نیز در همین سال ها سروده است. />
در مط
العه شعر نیما آنچه توجه را بیشتر جلب می کند، نگاه تازه او به طبیعت و جهان است.

توجه او به د
رختان، گیاهان، حیوانات و حتی حشرات یادآور نوعی دقت نظر است که در دیگران کمتر دیده می شود. />
اما مهم ت
رین ویژگی شعر نیما که سرآغازی برای حرکت دیگران نیز شد، ~~orange:کوتاه و بلند کردن مصراع های شعر ~~است.

ن
یما "~~orange:وزن~~" را برای شعر ضروری می دانست ولی معتقد بود یکسان بودن طول مصراع ها در یک شعر مهم نیست.

(در شعر کهن علا
وه بر رعایت وزن طول مصراع ها نیز با هم برابر است)








{img src=img/daneshnameh_up/f/fd/u5-thumb.JPG}
در واقع نیما از وزن و قافیه که مربوط به
شعر کهن است، سود می برد ولی با بلند و کوتاه کردن مصراع ها، جان تازه ای به شعر می بخشد.
 نیما در شب 13 دی ماه 1338 ش در گذشت. نیما در شب 13 دی ماه 1338 ش در گذشت.
 +__نمونه هایی از اشعار نیما:__
 +__~~red:ای آدمها!~~__
 +~~green:ای آدمها که بر ساحل نشسته، شاد و خندانید!
 +یک نفر در آب دارد می سپارد جان
 +یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند
 +روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید
 +آن زمان که مست هستید
 +از خیال دست یا بیدن به دشمن
 +آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
 +که گرفتستید دست ناتوانی را
 +تا توانایی بهتر را پدید آرید
 +آن زمان که تنگ می بندید
 +بر کمرهاتان کمربند
 +در چه هنگامی بگویم من؟
 +یک نفر در آب دارد می کند بیهوده جان، قربان~~
 +~~red:***~~
 +~~green:آی آدمها! که بر ساحل بساط دلگشا دارید
 +نان به سفره، جامه تان برتن
 +یک نفر در آب می خواند شما را
 +موج سنگین را به دست خسته می کوبد
 +باز می دارد دهان با چشم از وحشت دریده
 +سایه هاتان را ز راه دور دیده
 +آب را بلعیده در گود کبود و هر زمان، بی تابیش افزون
 +می کند زین آبها بیرون
 +گاه سر، گه پا
 +آی آدمها!
 +او ز راه مرگ، این کهنه جهان را باز می پاید
 +میزند فریاد و امید کمک دارد
 +آی آدمها که روی ساحل آدرام، در کار تماشایید!~~
 +~~red:***~~
 +~~green:موج می کوبد به روی ساحل خاموش
 +پخش می گردد چنان مستی به جای افتاده، بس مدهوش
 +می رود نعره زنان؛ وین بانگ باز از دور می آید:
 +"آی آدمها!"
 +و صدای باد هر دم دلگزاتر
 +در صدای باد بانگ او رهاتر
 +از میان آبهای دور و نزدیک
 +باز در گوش این نداها:
 +"آی آدمها!"...~~
 +__~~red:می تراود مهتاب~~__
 +~~green:
 +می تراود مهتاب
 +می درخشد شب تاب
 +نیست یک دم شکند خواب به چشم کس ولیک
 +غم این خفته ی چند
 +خواب در چشم ترم می شکند
 +نگران با من استاده سحر
 +صبح می خواهد از من
 +کز مبارک دم او آورم این قوم به جان باخته را
 +در جگر لیکن خاری
 +از ره این سفرم می شکند
 +نازک آرای تن ساق گلی
 +که به جانش کشتم
 +و به جان دادمش آب
 +ای دریغا به برم می شکند
 +دست ها می سایم
 +تا دری بگشایم
 +بر عبث می پایم
 +که به در کس آید
 +در و دیوار به هم ریخته شان
 +بر سرم می شکند ~~
 +~~red:***~~
 +~~green:می تراود مهتاب
 +می درخشد شب تاب
 +مانده پای آبله از راه دراز
 +بر دم دهکده مردی تنها
 +کوله بارش بر دوش
 +دست او بر در، می گوید با خود:
 +غم این خفته چند
 +خواب در چشم ترم می شکند~~

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 جمعه 03 شهریور 1385 [07:56 ]   20   حمیده کاشیان      جاری 
 دوشنبه 30 مرداد 1385 [11:21 ]   19   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 دوشنبه 30 مرداد 1385 [11:20 ]   18   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 یکشنبه 29 مرداد 1385 [07:55 ]   17   معصومه قاسمی      v  c  d  s 
 یکشنبه 29 مرداد 1385 [07:54 ]   16   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 یکشنبه 29 مرداد 1385 [07:47 ]   15   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 یکشنبه 29 مرداد 1385 [07:43 ]   14   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 جمعه 27 مرداد 1385 [08:16 ]   13   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 جمعه 27 مرداد 1385 [08:09 ]   12   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 جمعه 27 مرداد 1385 [07:30 ]   11   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 جمعه 27 مرداد 1385 [07:25 ]   10   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 جمعه 27 مرداد 1385 [07:12 ]   9   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 پنج شنبه 26 مرداد 1385 [12:50 ]   8   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 دوشنبه 23 مرداد 1385 [09:56 ]   7   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 دوشنبه 23 مرداد 1385 [09:49 ]   6   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 دوشنبه 23 مرداد 1385 [09:46 ]   5   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 جمعه 13 مرداد 1385 [08:23 ]   4   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 جمعه 13 مرداد 1385 [08:21 ]   3   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 جمعه 13 مرداد 1385 [08:14 ]   2   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 جمعه 13 مرداد 1385 [08:13 ]   1   حمیده کاشیان      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..