نگاه اجمالی
انسان از قدیم الایام برای ایجاد ارتباط با همنوعان خویش و نیز برای انتقال آرای ونظرهای خود از الفاظ استفاده نموده است,که این الفاظ بیشتر به گونة تصویری یا نوشتاری و یا به صورت شفاهی و زبانی بوده است... .
اکنون که عصر ارتباطات و فن آوری است,این منطق است که می تواند الفاظ را به خوبی بررسی نماید و احکام آنها را درقالب معینی به ما ارائه دهد تا با تنظیم افکارصحیح خود راه غلط واشتباه را ببندیم.لازم است قبل ازاینکه وارد بحث الفاظ شویم به طورمختصردواصطلاح وجودِ حقیقی و وجودِاعتباری را توضیح دهیم.
وجودِ حقیقی
منظور از حقیقی بودن وجود اینست که این وجود تابع ارادةانسان نیست و انسان در جعل آنها هیچگونه نقشی ندارد,به عبارت دیگر انسان نمی تواند در وجود آنها دخل و تصرف نماید(وجود اشیاء)
وجود اعتباری
مقصود از اعتباری بودن وجود اینست که این وجود تابع ارادة انسان می باشد و جعل و قرارداد آنها وابسته به ارادة انسانی می باشد و به اصطلاح این وجود تابع دخل و تصرف وخواستة انسانی است.
انواع وجود حقیقی
- وجود خارجی:همان وجود حقیقی شی در خارج است بمانندوجود خودمان و وجود آن اشیائی که در پیرامون ماست: «سنگ,خورشید, انسان, حیوان و ...».
- وجود ذهنی:آدمی قوه ای داردکه صورتهای اشیاء درآن نقش می بنددکه به نام قوةذهنی نام داردکه همان علم به اشیاءِ خارجی ومفاهیم است. بطورکلی:«نقش بستن صورت شی در ذهن را وجود ذهنی می نامند».
انواع وجود اعتباری و قراردادی
- وجود لفظی:آنچه که به زبان خود بیان می کنیم,مانند اینکه بگوئیم هشت,پنج و... وجود لفظی نام دارد.توضیح این مطلب اینکه شیوة ابتدائی برای غرض مطالب و مفاهیم حاضرساختن اشیاء است تا شخص مقابل با یکی از حواس خود آن را درک نماید که این کار پرمشقّت و طاقت فرسائی است لذا خداوند انسان را قادر به ادای حروف و ترکیب آنها نمود تا به جای آن معانی,الفاظ را بیاورد.این رابطه بین لفظ و معنی چنان پیوند عمیقی با هم خورده اند که در منطق به عنوان«وجود لفظ,وجود معناست»مشهور است.
- وجودکتبی:یعنی آنچه را که می گوئیم بنویسیم مثلاً به سه حرف (پ و ن و ج).از وجود کتبی برای رساندن معنا ومفاهیم به کسانی که در مجاس حضورندارند و یا درآینده بوجود خواهند آمد استفاده میشود.با توجه به اینکه بین وجودکتبی و وجودلفظی رابطه ای وجود دارد میتوان چنین گفت که؛«وجود خط وجودی برای لفظ است به تبع آن,وجودی برای معنا است».
سخن آخر
بطورکلی برای هر چیزچهارمرتبه وجود است:دو وجود حقیقی و دو وجوداعتباری و دو وجود قراردادی که هرکدام از انواع حقیقی و اعتباری پیوند خاصی با همدیگر دارند.به عبارت دیگر وجودکتبی دلالت بر وجود لفظی می کند و وجود لفظی دلالت بر وجود ذهنی و وجود ذهنی دلالت بر وجود عینی یا خارجی می کند.
مباحث مرتبط با عنوان