منو
 صفحه های تصادفی
رشته روانشناسی
ابررسانا
تغییر شار مغناطیسی و نیروی محرکه القایی
مراقبت از بیمار مبتلا به شوک
لیپوپروتئینها
رفتار پیامبر با مردم
مولفه‌های میدان مغناطیسی زمین
آزمون خود شناسی
بی ارزش شدن خون مردم
عبدالرحیم طالب‌اف
 کاربر Online
408 کاربر online
تاریخچه ی: نوادگان تیمور

تفاوت با نگارش: 4

Lines: 1-27Lines: 1-59
 !پیر محمد جهانگیر !پیر محمد جهانگیر
 +__پیر محمد فرزند میرزا جهانگیر __
  « 809 -807 ق / 1406 -1405 م»  « 809 -807 ق / 1406 -1405 م»
-تیمور به هنگام مرگ، پیر محمد، پسر میرزا جهانگیر را به جانشینى خود برگزید. اما به هنگام وفات پیر محمد دور از ((سمرقند))، در غزنین سکونت داشت. از این رو، مقرر شد تا ((سلطان خلیل)) پسر ((میرانشاه))، به طور موقت زمام امور را به دست گیرد تا پیر محمد خود را به تختگاه برساند. اما در این بین میرزا خلیل از فر ر مارت خوددارى کرد و به همین خاطر پیر محمد ناگزیر شد تا براى به دست آوردن جانشینى که حق خود مى‏دانست به زور متوسل شود. از طرفى چون سپاه و توان لازم را براى برخورد با ((خلیل سلطان)) نداشت، به همین خاطر حق جانشینى خود را به معین الدین شاهرخ که عم و شوهر مادرش بود واگذاشت. به این ترتیب، شاهرخ نیز، پیر محمد را به حکومت ((فارس)) فرستاد و کوشش نمود تا او را راضى و خرسند نگه دارد. +تیمور به هنگام مرگ، پیر محمد، فرزند ((پسران تیمور|پسر میرزا جهانگیر)) را به جانشینى خود برگزید. اما به هنگام وفات ((یمور لنگ |تیمور)) ، پیر محمد دور از پایتخت تیمور یعنی ((سمرقند))، و در شهر ((غزنین)) سکونت داشت. از این رو، مقرر شد تا سلطان خلیل پسر ((پسران تیمور |میرانشاه))، به طور موقت زمام امور را به دست گیرد تا پیر محمد خود را به تختگاه برساند.

__منازعات پس از مرگ تیمور :__
اما در این بین میرزا خلیل از را کومت خوددارى کرد و به همین خاطر پیر محمد ناگزیر شد تا براى به دست آوردن جانشینى که حق خود مى‏دانست به زور متوسل شود. از طرفى چون سپاه و توان لازم را براى برخورد با خلیل سلطان نداشت، به همین خاطر حق جانشینى خود را به ((شاهرخ تیموری |معین الدین شاهرخ)) که عم و شوهر مادرش بود واگذاشت.
به این ترتیب، شاهرخ نیز، پیر محمد را به حکومت ((استان فارس|فارس)) فرستاد و کوشش نمود تا او را راضى و خرسند نگه دارد.
 با این حال چون، سازش شاهرخ با خلیل سلطان، بر پیر محمد گران آمد، از این رو به ((ماوراءالنهر ))لشکر کشید، اما در این نبرد شکست خورد و به ((قندهار)) گریخت. تا این که چندى بعد در بلخ به دست امیران خویش کشته شد «809 ق / 1406 م».  با این حال چون، سازش شاهرخ با خلیل سلطان، بر پیر محمد گران آمد، از این رو به ((ماوراءالنهر ))لشکر کشید، اما در این نبرد شکست خورد و به ((قندهار)) گریخت. تا این که چندى بعد در بلخ به دست امیران خویش کشته شد «809 ق / 1406 م».
 !خلیل سلطان تیمورى !خلیل سلطان تیمورى
- « 814-807 ق / 1411-1405 م +__خلیل سلطان فرزند میرانشاه __
« 814-807 ق / 1411-1405 م»
-با وجو که تیمور وصیت کرده بود بعد از مرگش پیر محمد به جانشینى او منسوب شود ولى ون در آن هنگام وى دور از تختگاه در حدود غزنین بود، امیران تیمورى، ((خلیل سلطان)) پر میراناه را که هماه تیمور به هنگام مرش بر الین وى حضور داشت، به طور موقت به نیابت از ((نوادگان تیمور|پیر محمد جهانگیر))، به امارت برداشتند. ولى خلیل سلطان در ((سمرقند))، دولت موقت را به یک دولت دائم مبدل کرد که این امر نارضایتى را در بین سرداران و امیران تیمورى پدید آورد به طورى که بنا به دعوت آنها، شاهرخ تیمور به سمرقند لشکر کشید اما مصالحه‏اى در این بین انجام گرفت که کار به جنگ و نزاع نکشید. ولى با این وجود، ناخرسندى امیران از سلطنت خلیل سلطان خاتمه پیدا نکرد، که سلطنت او در واقع یک فرمانروایى نبود، بلکه یک عیاشى و خوش ب اقع ب منع بود که البته دوام این شیوه فرمانروایى که عارى از هر گونه مسئولیت ر محیط چنین آشفته، نا آرام و پر مدعایى باشد غیر ممکن نر مى‏د. +ته شد ه خلیل سلطان ار ه رها رن حکومت نشد و در ((سمرقند))، دولت موقت را به یک دولت دائم مبدل کرد . />این امر نارضایتى را در بین سرداران و امیران تیمورى پدید آورد به طورى که بنا به دعوت آنها، شاهرخ تیموری به سمرقند لشکر کشید .
اما مصالحه‏اى در این بین انجام گرفت که کار به جنگ و نزاع نکشید. ولى با این وجود، ناخرسندى امیران از سلطنت خلیل سلطان خاتمه پیدا کرد .
لت ای و که سلطنت او در واقع یک فرمانروایى نبود، بلکه یک عیاشى و خوش گی ی ب . />یعی بود که البته دوام این شیوه فرمانروایى که عارى از هر گونه مسئولیت ست ، غیر ممکن خواهد بود . خصوصا محیط آ دوره ، چنین آشفته، نا آرام و پر از مدعیان طن شد .
-!عزل و محبوس شدن میرزا خلیل توسط یکی از امیران
چون میرزا خلیل، جوانى عاشق پیشه، شاعر، و لاابالى بود، در سمرقند به عشق مطربه‏اى به نام شاد ملک گرفتار شد که این عشق به حد جنون رسید. به طورى که با زنان تیمور که به عنوان حرم صاحبقران در دربار مورد احترام بودند، بد رفتارى پیشه کرد و امراى تیمور را هم که طرز زندگى او را نمى‏پسندیدند، از خود مأیوس و ناخشنود ساخت. تا این که وقتى به دست یکى از امیران خویش معزول و محبوس شد، خان کاشغر بر ولایتش مستولى پیدا کرد. به این ترتیب شاهرخ به ناچار به ماوراءالنهر رفت تا آن جا را تحت فرمان خود در آورد و پسر خود میرزا امغ بیگ را به امارت نشاند «812 ق / 1409 م» به همین خاطر خلیل سلطان را به حکومت جبال فرستاد. به علاوه شاد ملک، معشوقه میرزا خلیل هم تنبیه و تبعید شد، که ظاهراً چندى بعد به خلیل سلطان پیوست. تا این که خلیل سلطان در حالى که در رى همچنان به خوشباشى و عیاشى سر مى‏کرد در آن جا بیمار و عاقبت درگذشت «814 ق / 1411 م» و محبوبه وفادارش، شاد ملک، که در همان دقایق بر بالین او حاضر شده بود، در کنار پیکر بى جان خلیل، خود را با دشنه‏اى که در دست داشت هلاک کرد. سرانجام آن دو دلداده، به امر شاهرخ در همان شهر و در یک مقبره به خاک سپرده شدند و ماوراءالنهر نیز تحت فرمانروایى ((میرزا الغ بیگ ))به قلمرو شاهرخ ضمیمه شد به طورى که به نواحى شرقى ((خراسان)) ایران پیوست.
+__عزل و محبوس شدن میرزا خلیل__
چون میرزا خلیل، جوانى عاشق پیشه، شاعر، و لاابالى بود، در سمرقند به عشق مطربه‏اى به نام شاد ملک گرفتار شد که این عشق به حد جنون رسید. به طورى که با زنان تیمور که به عنوان حرم صاحبقران در دربار مورد احترام بودند، بد رفتارى پیشه کرد و امراى تیمور را هم که طرز زندگى او را نمى‏پسندیدند، از خود مأیوس و ناخشنود ساخت.
-!میرزا ابابکر پسر میرانشاه تیمورى +بالاخره به دست یکى از امیران خویش معزول و محبوس شد و خان ((کاشغر)) بر آن سرزمین حاکم شد .
به این ترتیب شاهرخ به ناچار به ماوراءالنهر رفت تا آن جا را تحت فرمان خود در آورد و پسر خود ((الغ بیک |میرزا الغ بیگ)) را به امارت نشاند «812 ق / 1409 م»

__تسلط شاهرخ بر میراث تیمور :__
شاهرخ به همین خاطر خلیل سلطان را به حکومت جبال فرستاد. به علاوه شاد ملک، معشوقه میرزا خلیل هم تنبیه و تبعید شد، که ظاهراً چندى بعد به خلیل سلطان
پیوست. تا این که خلیل سلطان در حالى که در رى همچنان به خوشباشى و عیاشى سر مى‏کرد در آن جا بیمار شد و عاقبت درگذشت «814 ق / 1411 م» و محبوبه وفادارش، شاد ملک، که در همان دقایق بر بالین او حاضر شده بود، در کنار پیکر بى جان خلیل، خود را با دشنه‏اى که در دست داشت هلاک کرد. سرانجام آن دو ، به امر شاهرخ در همان شهر و در یک مقبره به خاک سپرده شدند .

ما
وراءالنهر تحت فرمانروایى میرزا الغ بیگ به قلمرو شاهرخ ضمیمه شد به طورى که به نواحى شرقى ((استان خراسان |خراسان)) ایران پیوست.

!میرزا ابابکر :
__فرزند میرانشاه تیموری __
  «811-801 ق / 1408-1398 م»   «811-801 ق / 1408-1398 م»
-میرزا ابابکر، پسر ((میرانشاه)) و از نوادگان امیر تیمور بود که حدود سال 801 ق / 1398 م، پس از آن که پدرش به سبب افتادن از اسب، دچار نوعى اختلال هواس شد، تیمور او را به جاى پدر به امارت آذربایجان و گرجستان برگزید.
چون با مرگ تیمور، نواحى تحت نفوذ میرزا ابابکر دستخوش آشوب و اغتشاش بود، برادر میرزا ابابکر - امیر زاده محمد عمر - او را دستگیر و در سلطانیه به زندان انداخت. با وجودى که پس از مرگ برادر در 809 میرزا ابابکر از زندان آزاد شد، اما به دلیل هجوم قرا یوسف ترکمان و ((فتح تبریز)) به دست وى، به ((گرگان)) گریخت ا ای که در همانجا کشته شد. قتل میرزا ابابکر اوایل 811 ق / 1408 رخ داد.
+میرزا ابابکر، پسر میرانشاه و از نوادگان امیر تیمور بود که حدود سال 801 ق / 1398 م، پس از آن که پدرش به سبب افتادن از اسب، دچار نوعى اختلال هواس شد، تیمور او را به جاى پدر به امارت آذربایجان و ((گرجستان)) برگزید.
*آذربایجان در آن زمان شامل استان های ((آذربایجان شرقی)) و ((آذربایجان غربی)) و ((استان اردبیل |اردبیل)) و همچنین ((آذربایجان |جمهوی آذربایجان )) و ((ارمنستان |جمهوی ارمنستان )) و بخش هایی از ((ترکیه ))فعلی نیز بود .

چون با مرگ تیمور، نواحى تحت نفوذ میرزا ابابکر دستخوش آشوب و اغتشاش بود، برادر میرزا ابابکر - امیر زاده محمد عمر - او را دستگیر و در ((سلطانیه)) به زندان انداخت.

__شکست و مرگ میرزا ابابکر :__
با وجودى که پس از مرگ برادر در سال 809 هجری میرزا ابابکر از زندان آزاد شد، اما به دلیل هجوم ((اوج سلسله قراقویونلو|قرا یوسف ترکمان)) و فتح ((تبریز)) به دست وى، به ((گرگان)) گریخت .
اقبت ا در همانجا کشته شد. قتل میرزا ابابکر اوایل 811 ق / 1408 رخ داد.
-!امیر زاده محمد عمر ر میرانشاه تیمورى +!امیر زاده محمد عمر
__
مد عمر فرزند میرانشاه __
 «وفات 809 ق / 1406 م» «وفات 809 ق / 1406 م»
-امیر زاده محمد، پسر میرانشاه و برادر میرزا ابابکر بود که پس از مرگ ((تیمور))، بر برادر شورید و او را در سلطانیه به زندان انداخت. پدرش ((میرانشاه ))نیز که از جانب وى بیمناک شده بود به نزد شاهرخ به ((خراسان)) پناه برد. محمد عمر حدود 809 ق / 1402 م علیه ((شاهرخ)) دست به شورش زد، که اجل مهلتش نداد و در همان سال چشم از جهان فرو بست. به این ترتیب با مرگ او، تنها بازمانده از خاندان میرانشاه، پسرش ((خلیل سلطان)) بود که در ((ماوراءالنهر)) امارت داشت. +امیر زاده محمد، پسر میرانشاه و برادر میرزا ابابکر بود که پس از مرگ تیمور ، بر برادر شورید و او را در سلطانیه به زندان انداخت. پدرش میرانشاه نیز که از جانب وى بیمناک شده بود به نزد شاهرخ به خراسان پناه برد.
 +__شورش علیه شاهرخ :__
 +محمد عمر حدود 809 ق / 1402 م علیه شاهرخ دست به شورش زد، که اجل مهلتش نداد و در همان سال چشم از جهان فرو بست. به این ترتیب با مرگ او، تنها بازمانده از خاندان میرانشاه، پسرش خلیل سلطان بود که در ماوراءالنهر امارت داشت.
 +! مطالب مرتبط با این بحث :
 +*__((جانشینان تیمور ))__
 +*__((تیموریان)) __
 +*__((پسران تیمور)) __
 +*__((بابر))__

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 چهارشنبه 12 بهمن 1384 [13:18 ]   8   محمد رضا قدوسی      جاری 
 چهارشنبه 12 بهمن 1384 [13:16 ]   7   محمد رضا قدوسی      v  c  d  s 
 چهارشنبه 12 بهمن 1384 [13:14 ]   6   محمد رضا قدوسی      v  c  d  s 
 چهارشنبه 12 بهمن 1384 [13:10 ]   5   محمد رضا قدوسی      v  c  d  s 
 چهارشنبه 12 بهمن 1384 [12:52 ]   4   محمد رضا قدوسی      v  c  d  s 
 چهارشنبه 12 بهمن 1384 [12:50 ]   3   محمد رضا قدوسی      v  c  d  s 
 چهارشنبه 12 بهمن 1384 [12:46 ]   2   محمد رضا قدوسی      v  c  d  s 
 یکشنبه 04 اردیبهشت 1384 [12:11 ]   1   نغمه آذربویه      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..