| متوکل دستور داد خادمی که برای امام پرده را کنار میزد، دیگر این کار را نکند. | | متوکل دستور داد خادمی که برای امام پرده را کنار میزد، دیگر این کار را نکند. |
| فردای آن روز هریسه گزارش دیگری به متوکّل داد مبنی بر اینکه این بار امام هادی علیه السلام وقتی خواست داخل خانه برود، بادی وزیدن گرفت و پرده کنار رفت. وقت خروج از خانه هم همین اتفاق تکرار شد. | | فردای آن روز هریسه گزارش دیگری به متوکّل داد مبنی بر اینکه این بار امام هادی علیه السلام وقتی خواست داخل خانه برود، بادی وزیدن گرفت و پرده کنار رفت. وقت خروج از خانه هم همین اتفاق تکرار شد. |
| متوکل با شنیدن این خبر به خادم دستور داد باز برای امام پرده را کنار بزند. بعد گفت:« ما نمیخواهیم باد برای او این کار را بکند.» | | متوکل با شنیدن این خبر به خادم دستور داد باز برای امام پرده را کنار بزند. بعد گفت:« ما نمیخواهیم باد برای او این کار را بکند.» |
| ترس متوکل این بود مبادا با این ماجراها جایگاه امام هادی در میان مردم روشن شود و آنان را نسبت به حکومت متوکل بدبین کند. | | ترس متوکل این بود مبادا با این ماجراها جایگاه امام هادی در میان مردم روشن شود و آنان را نسبت به حکومت متوکل بدبین کند. |