تاریخچه ی:
نظرخواهی معاویه از مروان بن حکم درباره امام حسین علیه السلام
تفاوت با نگارش: 1
- | معاویه ((مروان بن حکم|مروان بن حکم ))والی مدینه را فرا خواند و نظر او را در باره حسین و این که چگونه با او رفتار کند در خواست نمود،. مروان گفت: نظر من این است که او را با خود به شام ببری و از اهل عراق او ا ا ازی و دست اهل را را نیز ا کوتا کنی. |
+ | معاویه ((مروان بن حکم|مروان بن حکم))، والی ((مدینه))، را فرا خواند و نظر او را درباره ((حضرت امام حسین علیه السلام|حسین)) و این که چگونه با او رفتار کند پرسید. />مروان گفت:« نظر من این است که او را با خود به ((شام «سوریه»|شام)) ببری و از اهالی ((عراق)) جدا کنی و ست اهل اق ا از او کوتاه نمایی.» معاویه گفت:« به خدا سوگند، هدف تو این است که از دست او راحت شوی و او را وبال گدن من کنی؛ اگر با ا صبر و مدارا یشه کنم، بر یزی ر کرده ا که ناخوشایند من است و اگر در ح او بدی کنم، با او قطع رحم کردهام.» پس امام را در همان مدینه باقی گذاشت. |
- | ماویه گف: خدا سگند مقود این که از دست او راحت شی و ما به او متلا سزی ار بر او صر کنم و با و به مدارا رتار کنم، چیی صبر کرده ا که نخشاید من است و اگر در ح او دی کنم با و قع رحم کرده ام، پس او را ر مدینه نگاه داشت.
مراجع و به:
((نظر خواهی معایه)) /> ((سیاست عایه))
((راهنمایی های معاویه به یزید)) |
+ | !ما ود : />*((نوای ماویه ا سید بن عاص رباه اام ین لیه اا)) />*((معاوی و یا مدارا ا اما ین عیه السا)) *((راهنمایی های معاویه به یزید)) |