تاریخچه ی:
نصر بن احمد سامانی
تفاوت با نگارش: 4
| V{maketoc} | | V{maketoc} |
| !نصر بن احمد سامانی | | !نصر بن احمد سامانی |
| «250 - 279 ق / 864 - 892 م» | | «250 - 279 ق / 864 - 892 م» |
| ! روی کار آمدن نصر بن احمد | | ! روی کار آمدن نصر بن احمد |
| __در سال 250 ق / 864 م، نصر بن احمد، فرزند ارشد اسد، از سوی ((معتمد)) خیلفه عباسی، فرمان حکومت سمرقند و در 261 ق / 874 م، فرمانروایی تمام کرانههای ماوراء النهر را به دست گرفت. __ | | __در سال 250 ق / 864 م، نصر بن احمد، فرزند ارشد اسد، از سوی ((معتمد)) خیلفه عباسی، فرمان حکومت سمرقند و در 261 ق / 874 م، فرمانروایی تمام کرانههای ماوراء النهر را به دست گرفت. __ |
| صدور این فرمان از طرف خلیفه برای نصر، مصادف با فروپاشی خاندان طاهریان در خراسان بود. | | صدور این فرمان از طرف خلیفه برای نصر، مصادف با فروپاشی خاندان طاهریان در خراسان بود. |
| از طرفی دیگر خلیفه عباسی امید داشت که با صدور چنین فرمانی، جلوی پیشرفت ((یعقوب لیث صفاری)) را در خراسان بگیرد. | | از طرفی دیگر خلیفه عباسی امید داشت که با صدور چنین فرمانی، جلوی پیشرفت ((یعقوب لیث صفاری)) را در خراسان بگیرد. |
| نصر ، سمرقند را تختگاه خویش ساخت و برادرش اسماعیل را به جانشینی خود به ((بخارا)) فرستاد و به این ترتیب هر کدام از برادران را کارگزار شهری نمود. | | نصر ، سمرقند را تختگاه خویش ساخت و برادرش اسماعیل را به جانشینی خود به ((بخارا)) فرستاد و به این ترتیب هر کدام از برادران را کارگزار شهری نمود. |
| ! رویارویی نصر و اسماعیل سامانی | | ! رویارویی نصر و اسماعیل سامانی |
| خروج __رافع بن هرثمه __که روزگاری بر نواحی شمال ((خراسان)) چیره بود، طرح دوستیاش با ((اسماعیل سامانی ))و همچنین بدگویی سخن چینان نزد احمد، موجب بروز کدورت بین این دو برادر شد. | | خروج __رافع بن هرثمه __که روزگاری بر نواحی شمال ((خراسان)) چیره بود، طرح دوستیاش با ((اسماعیل سامانی ))و همچنین بدگویی سخن چینان نزد احمد، موجب بروز کدورت بین این دو برادر شد. |
| *نصر با لشکری از ((سمرقند)) به قصد تنبیه اسماعیل عازم ((بخارا)) شد و از سوی دیگر اسماعیل هم برای مقابله با او از رافع بن هرثمه یاری خواست. | | *نصر با لشکری از ((سمرقند)) به قصد تنبیه اسماعیل عازم ((بخارا)) شد و از سوی دیگر اسماعیل هم برای مقابله با او از رافع بن هرثمه یاری خواست. |
| لیکن کار به جنگ نکشید و با وساطت رافع اختلاف رفع شد. | | لیکن کار به جنگ نکشید و با وساطت رافع اختلاف رفع شد. |
| *با این همه، چندی بعد اسماعیل از ارسال مال خراج به سمرقند خودداری کرد و نصر بار دیگر برای تنبیه برادر لشکرکشی کرد. | | *با این همه، چندی بعد اسماعیل از ارسال مال خراج به سمرقند خودداری کرد و نصر بار دیگر برای تنبیه برادر لشکرکشی کرد. |
| **در بین اختلاف دو برادر، حمایت و علاقه عامه، بیشتر متوجه نصر بود که از طرف خلیفه فرمان امارت داشت و گویی مردم اسماعیل را به چشم شورشگری یاغی تلقی میکردند، چنان که در شهر «پیکند» مردم از دادن آذوقه و علوقه به لشکر او اِبا کردند. | | **در بین اختلاف دو برادر، حمایت و علاقه عامه، بیشتر متوجه نصر بود که از طرف خلیفه فرمان امارت داشت و گویی مردم اسماعیل را به چشم شورشگری یاغی تلقی میکردند، چنان که در شهر «پیکند» مردم از دادن آذوقه و علوقه به لشکر او اِبا کردند. |
| *در جنگی که بین دو برادر روی داد (275 ق / 888 م) نصر مغلوب و اسیر شد. با این همه، اسماعیل، در معامله با برادر، متانت و نجابت فوق العادهای نشان داد. | | *در جنگی که بین دو برادر روی داد (275 ق / 888 م) نصر مغلوب و اسیر شد. با این همه، اسماعیل، در معامله با برادر، متانت و نجابت فوق العادهای نشان داد. |
| **چنان که در پیش او با ادب و تواضع از اسب فرود آمد، دست برادر را بوسید و با احترام بسیار او را به سمرقند باز گردانید. | | **چنان که در پیش او با ادب و تواضع از اسب فرود آمد، دست برادر را بوسید و با احترام بسیار او را به سمرقند باز گردانید. |
| *نصر هم که تا چهار سال پس از این واقعه در قید حیات بود، بی آن که به او متعرض شود، همچنان امارت اسمی تمام ((ماوراء النهر ))را برای خود حفظ کرد. | | *نصر هم که تا چهار سال پس از این واقعه در قید حیات بود، بی آن که به او متعرض شود، همچنان امارت اسمی تمام ((ماوراء النهر ))را برای خود حفظ کرد. |
| رفتار نجیبانه اسماعیل با نصر، به حیثیت و اعتبار خاندان سامان افزود. | | رفتار نجیبانه اسماعیل با نصر، به حیثیت و اعتبار خاندان سامان افزود. |
| بخارا به ویژه بعد از وفات نصر «279 ق / 892 م» ، مرکز قدرت قابل ملاحظهای شده بود چنانکه چندی بعد نیز فرمان خلیفه برای اسماعیل صادر شد و او به جای برادر بر تمام ماوراء النهر امارت یافت. | | بخارا به ویژه بعد از وفات نصر «279 ق / 892 م» ، مرکز قدرت قابل ملاحظهای شده بود چنانکه چندی بعد نیز فرمان خلیفه برای اسماعیل صادر شد و او به جای برادر بر تمام ماوراء النهر امارت یافت. |
- | !مطالب مرتبط | |
- | *((پیشینه ی حکمرانی سامانیان در ماوراء النهر)) | |
- | !پیشینه ی حکمانی سامانیان در ماوراء النهر سامان خدای، نیای بزرگ ((آل سامان))، فرزندی به نام اسد داشت. خود اسد چهار پسر به نمهای: *__نوح،__ *__احمد،__ *__یحیی__ و *__الیاس __ داشت.
در زمان خلافت ((مأمون))، غسان بن عباد، حاکم خراسان، دستور داشت تا پسران اسد را به فرمانروایی شهرهای خراسان برگارد. بنابراین وی ه یک از آان را الی شهری از شهرهای خراسان نمود؛ *__((سمرقند)) را به نوح__ و *__فرغانه را به احمد__، *__چاچ را به یحیی__ و *__((هرات)) را به الیاس__ سپرد.
پس از برکناری غسان بن عباد، در زمان حکومت __طاهر ذوالیمینین __ر خراسان، بنا به سفارش خلیفه، علاوه بر این که جایگاه پسران اسد همچنان محفوظ ماند، کارهای بزرگ دیگری نیز به آنان سپرده شد. |
+ | !مالب مرتب ((پیشین ی کرای سامانیان در ماورا النهر)) |
- | چنان که | |
- | *__الیاس به فرمان طلحة بن طاهر، علاوه بر حکومت هرات، والیگری کرانه سیستان را نیز به دست گرفت__ و | |
- | *__ابراهیم بن الیاس، به سپهسالاری اردوی ((طاهریان)) رسید.__ | |
- | در بین فرزندان اسد، احمد به نیک سرشتی، آزمودگی و خرد شهرت داشت. | |
- | احمد هفت پسر به نامهای: | |
- | *__نصر__، | |
- | *__یعقوب__، | |
- | *__یحیی__، | |
- | *__اسماعیل__، | |
- | *__اسد__ و | |
- | *__حمید__ | |
- | داشت ، | |
- | که __بزرگترین آنها نصر و مشهورترینشان، اسماعیل __بود. | |