تاریخچه ی:
مکالمه ابن عباس و عایشه
((عايشه )) پس از ((جنگ جمل)) در نزديكي ((بصره)) در كاخ بني خلف رفت، امير المومنين، ((ابن عباس)) را به دنبال او فرستاد تا زودتر او را به خانهي خود به مدينه برگرداند. ابن عباس نزديك سراي عايشه آمد و استيذان ورود كرد، همسر پيغمبر، اجازهي ورود او را نداد ولي ابن عباس بدون موافقت او، وارد شد، عايشه اين كار عبدا… را مورد سرزنش قرار داد و گفت: چرا بي اجازه وارد خانهي ما شدي و بر بساط ما نشستي. ابن عباس گفت: قوانين و دستورات اسلام را بما ياد نده، معلم آموزش تو ما بايد باشيم، خانه ي تو آن خانهاي بود كه رسولا… امر كرد از آن خانه خارج نشوي و در امر مسلمين دخالت ننمايي و تو ستم بر خود نمودي كه از آن بيرون آمدي و خود را مورد سرزنش خداوند و نافرماني رسول گرامي قرار دادي، آنگاه كه به خانه ات برگشتي و بر بساط خود نشستي هرگز بدون اذنت، نه به خانه ات خواهيم آمد و نه بر روي فرش تو خواهيم نشست. اين گفتار ابن عباس نيز آشكار ميكند كه آيات وارده دربارهي زنان پيغمبر، آنها را از اينگونه دخالتها در امور سياسي بازداشته و در صورت تخلف، تجاوز كارند و ارزش حتي يك زن مسلمان عادي را ديگر ندارند.