تاریخچه ی:
مهریه، مهر، کابین، صداق
تفاوت با نگارش: 2
- | مهریه که بدان مهر و کابین و صداق نیز می گویند؛ نقد و جنسی است که در وقت نکاح بر ذمه مرد مقرر می گردد و آن مال باید از چیز هایی باشد که شرعاً انتفاع از آن جایز باشد. تعیین مهر در عقد دائم واجب نیست و بدون آن عقد صحیح است ولی بعداً چنانچه با زن نزدیکی کند باید مهر او را مطابق معمول زن های طایفه او که در حسن جمال و مال و عقل و دیانت و صلاح و شهرت و بکارت یا ثیابت هم طراز و همانند او هستند بپردازد که در اصطلاح فقهی به اینگونه مهر، مهرالمثل می گویند. |
+ | REDIRECT (مهریه) |
- | مهرالمسمی، مهری است که مقدار آن در ضمن عقد نکاح معین شده باشد، در صورتی که مدتی برای دان مهر در عقد تعیین نشده ا، زن حق دارد مهر خود را فوراُ مطالبه کند، بلکه می تاند پیش از فن مهر ا نیکی کدن شهر لگیری کد، ه وهر تیی پرات ه ته اد یا ن مر ینکه عد تانیی ا قینه ای بر این باشد که مهر ا او مه ده نه ه وت نقدی. |
+ | مهریه که به آن مهر و کابین و صداق نیز می گویند، مالی است که مرد در هنگام عقد، موظف میشود به همسرش پرداخت کند. تعیین مهر در عقد دائم واجب نیت و بدون آن نیز عقد صحیح است ولی پس از ازدواج، در صورت مطالبهی زن، باید مهری معادل مهر رایج برای زنانی با مشخصاتی شبیه مشخصات زن به او پرداخت شود، که در اصطلاح فقهی به این گونه مهر «مهرالمثل» میگویند. «مهرالمسم» مهری است که مقدار آن در ضمن عقد نکاح معین شده باشد. در صورتی که مدتی برای پردات مهر در عقد تعیین نشده با، زن حق دارد مهر خود را فورا مطالبه کند. />مستحب است که مهری بیش از مق «مهر النه» ند. هر لسنه هری بد ه ((ضرت مصطفی صلی لله لیه و آله|پیغمبر لی الله لیه آله و لم)) ی همران ود معین موده و مقارش 500 رهم، معاد نا ینار طلا بود. />در اادیث فراوای عیین مهیهای کلان نهی ده ت. |
- | مستحب است است که مهریه بیش از مقدار مهر السنه نباشد؛ مهر السنه مهری بود که پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم برای زنان خود معین فرموده بود که مقدار آن 500 درهم، معادل پنجاه دینار بوده است و در احادیث فراوانی از گران بودن مهر نهی شده است.
همچنین فقهای اسلامی می گویند که مهر می تواند حال و بدون اجل باشد که زن از همان هنگام عقد می تواند آن را مطالبه کند و یا مؤجل و قدرت دار باشد و یا این که بخشی حال و فوری و بخش دیگر مدت دار باشد.
نیز می گویند که اگر مرد زنش را قبل از دخول و آمیزش، طلاق دهد، باید نصف مهر او را به او بپردازد.
منابع : > >لغت نامه دهخدا ، ج 54 ، ص 181 ؛
جواهر الکلام ، ج 3 ، ص 162 ؛
تحریر الوسیله ،ج 2 ، ص 297 ؛ |
+ | منابع: لغت نامه دهخدا، ج 54، ص 181؛ جواهر الکلام، ج 3، ص 162؛ تحریر الوسیله، ج 2، ص 297؛ |