تاریخچه ی:
منشأ دین یا ادیان
تفاوت با نگارش: 5
- | دین، در معناى خاص آن، پدیدهاى الهى و آسمانى است و فاعلو پدید آورنده آن خداوند است، لذادین خدا سرچشمه اش ((فطرت)) خود بشر است و هر فطرتی آن را می پذیرد و قوه ممیزه بشری اگر آن را درک کند، در برابرش خاضع میگردد. *به همین دلیل است که دانشمندان مسلمان اذعان می کنند که دین و دیانت ورزی امری فطری و در ذات و نهاد انسان است. ~~green:خدا~~ به عنوان پایه و اساس و محور دین نیز امری فطری و ذاتی بشر است. بشر فطرتا رو به سوی خدا دارد، چنانکه خداوند متعال می فرماید: « فاقم وجهک للدین حنیفا فطرة الله التی فطر الناس علیها، لاتبدیل لخلق الله، ذلک دین القیم، ولکن اکثر الناس لایعلمون (روم،30)» بنابراین دین فطری بشر است و چیزی که با خلقت بشر در آب و گل او آمیخته بوده، فطرت بشر آنرا رد نمی کند. |
+ | {picture=GodsHands.jpg height=659 width=462 align=left}دین، در معناى خاص آن، پدیدهاى الهى و آسمانى است و فاعلو پدید آورنده آن خداوند است، لذادین خدا سرچشمه اش ((فطرت)) خود بشر است و هر فطرتی آن را می پذیرد و قوه ممیزه بشری اگر آن را درک کند، در برابرش خاضع میگردد. *به همین دلیل است که دانشمندان مسلمان اذعان می کنند که دین و دیانت ورزی امری فطری و در ذات و نهاد انسان است. ~~green:خدا~~ به عنوان پایه و اساس و محور دین نیز امری فطری و ذاتی بشر است. بشر فطرتا رو به سوی خدا دارد، چنانکه خداوند متعال می فرماید: «فاقم وجهک للدین حنیفا فطرة الله التی فطر الناس علیها، لاتبدیل لخلق الله، ذلک دین القیم، ولکن اکثر الناس لایعلمون (روم،30)» بنابراین دین فطری بشر است و چیزی که با خلقت بشر در آب و گل او آمیخته بوده، فطرت بشر آنرا رد نمی کند.
|
| *نقش بشر در این باره، عبارت است از پذیرش دین و شناخت آن و عمل به مفاهیم و تعالیم آن. خود خداوند نیز در آیه میگوید: روی قلب خود را بدون هیچ انحرافی بسوی دین کن که فطرت خدائی همین است، فطرتی که خدا مردم را بر آن فطرت بیافرید، و خلق خدا در این درک و فطرت مختلف نیستند، دین صحیح هم همان دینی است که از این فطرت سرچشمه گرفته، اما بیشتر مردم نمی دانند چون حقایق دین را از آنان پنهان کردند. | | *نقش بشر در این باره، عبارت است از پذیرش دین و شناخت آن و عمل به مفاهیم و تعالیم آن. خود خداوند نیز در آیه میگوید: روی قلب خود را بدون هیچ انحرافی بسوی دین کن که فطرت خدائی همین است، فطرتی که خدا مردم را بر آن فطرت بیافرید، و خلق خدا در این درک و فطرت مختلف نیستند، دین صحیح هم همان دینی است که از این فطرت سرچشمه گرفته، اما بیشتر مردم نمی دانند چون حقایق دین را از آنان پنهان کردند. |
| *در احادیث متعددی که در تفسیر این آیه آمده ، تصریح شده که این فطرت ، فطرت توحید و خداشناسی است( توحید صدوق، صص 331-328). | | *در احادیث متعددی که در تفسیر این آیه آمده ، تصریح شده که این فطرت ، فطرت توحید و خداشناسی است( توحید صدوق، صص 331-328). |
| *بنابراین ((ادیان الهی)) از مبدأ حقیقت سرچشمه میگیرند و مقررات آنها صد در صد منطبق بر حقیقت و واقعیت است ، از اینرو مقررات دینی که متکی به حقایق مسلمه است خود به خود ایجاب میکند که برای آنها منشأ الهی وجود داشته باشد ، لذا مقنن اصلی در ادیان الهی فقط ذات پروردگار جهانیان است که تمام آفرینش در یدقدرت اوست و او خالق و مالک همه چیز است . | | *بنابراین ((ادیان الهی)) از مبدأ حقیقت سرچشمه میگیرند و مقررات آنها صد در صد منطبق بر حقیقت و واقعیت است ، از اینرو مقررات دینی که متکی به حقایق مسلمه است خود به خود ایجاب میکند که برای آنها منشأ الهی وجود داشته باشد ، لذا مقنن اصلی در ادیان الهی فقط ذات پروردگار جهانیان است که تمام آفرینش در یدقدرت اوست و او خالق و مالک همه چیز است . |
| از این جهت خداوند هدایت و رهبری هر چیزی را در سیر تکامل آن چیز به خود نسبت میدهد و می فرماید : | | از این جهت خداوند هدایت و رهبری هر چیزی را در سیر تکامل آن چیز به خود نسبت میدهد و می فرماید : |
| «الذی اعطی کل شیء خلقه ثم هدی، طه،50» خدائی که به هر چیزی آفرینش مخصوص به او را داد و سپس از آن به سوی هدف زندگی و آفرینش راهنمایی کرد. | | «الذی اعطی کل شیء خلقه ثم هدی، طه،50» خدائی که به هر چیزی آفرینش مخصوص به او را داد و سپس از آن به سوی هدف زندگی و آفرینش راهنمایی کرد. |
| بنابراین از نظر ((اسلام)) منشأ دین خداست و متناسب با فطرت بشر میباشد. لذا ادیان منشأ الهی دارند و بر اساس فطرت بشری می باشندودر طول تاریخ بشر، دین از زندگى او جدا نبوده است و دینریشهدارترین عامل در فرهنگ بشرى است. | | بنابراین از نظر ((اسلام)) منشأ دین خداست و متناسب با فطرت بشر میباشد. لذا ادیان منشأ الهی دارند و بر اساس فطرت بشری می باشندودر طول تاریخ بشر، دین از زندگى او جدا نبوده است و دینریشهدارترین عامل در فرهنگ بشرى است. |
| همانکه ((مولوی)) علیه الرحمه مینویسد: | | همانکه ((مولوی)) علیه الرحمه مینویسد: |
- | این همه آوازها از شه بود گر چه از حلقوم عبدالله بود |
+ | این همه آوازها از شه بود گر چه از حلقوم عبدالله بود !منبع *پایگاههای اسلامی اینترنت،نسخه 3 |
| !برای مطالعه بیشتر بخوانید: | | !برای مطالعه بیشتر بخوانید: |
| *((خدا شناسی فطری است یعنی چه)) | | *((خدا شناسی فطری است یعنی چه)) |
- | *((منشأ دین از نظر دانشمندان اسلام))ی |
+ | *((منشأ دین از نظر دانشمندان اسلامی)) |
| *((منشأ دین از نظر دانشمندان غربی )) | | *((منشأ دین از نظر دانشمندان غربی )) |
| + | *((پاسخ به نظریات دانشمندان غربی)) |