منو
 صفحه های تصادفی
بسته موج
امدادگر
جنگ صفین و اهمیت جان حسنین
دنیا
تیره خرزهره
بقای روح
تولید و پخش فیلم
مدیریت پردازش در سیستم عامل
آداب پادشاه اشکانی
اختلالات سازگاری
 کاربر Online
480 کاربر online
تاریخچه ی: مقوقس

تفاوت با نگارش: 1

Lines: 1-37Lines: 1-30
-مقوقس لقب حاکم مصر در زمان پیامبر می باشد به طور کلی لقب پادشاهان مصر در آن دوره« مقوقس» بود. همانطور که لقب پادشاهان ایران، کسری و لقب پادشاهان روم، قیصر بود وی از طرف رومیان بر سرزمین مصر حکومت می کرد و در مقابل تعهد داشت که سالیانه 19 میلیون دینار به امپراتوری روم پردات کند. +مقوقس لقب حاکم ((مصر)) در زمان پیامبر بود. به طور کلی لقب پادشاهان مصر در آن دوره « مقوقس » بود. همانطور که لقب پادشاهان ((ایران))، کسری و لقب پادشاهان روم، ((قیصر روم|قیصر)) بود. وی از طرف رومیان بر سرزمین مصر حکومت می کرد و در مقابل تعهد داشت که سالیانه 19 میلیون دینار به امپراتوری روم بپرداد.
-پیامبر خدا در سال هفتم هجری نامه هایی برای پادشاهان آن روز جهان م فرستاد.
از جمله برای مقوقس نیز نامه ای نوشت و او را به آئین اسلام و پرستش خدای یگانه دعوت مود، پیامبر در این نامه مقوقس را« عظیم القبط» یعنی بزرگ قبطیان خطاب کرد.
سپس نامه را به« حاطب بن ابی بلتعه» سپرد تا به دست مقوقس برساند، هنگامی که مقوقس نامه را خواند مدتی فکر کرد و سپس به سفیر پیامبر گفت: اگر براستی حمد فرستاده خداست، چرا مخالفانش توانستند وی را از زادگاه خود بیرون کنند و ناچار شد در مدینه سکنی گزیند؟ چرا بر آنها نفرین نمی فرستد تا آنها نابود شوند؟

سفیر اسلام که فردی فهمیده بود پاسخ داد: حضرت عیسی پیامبر خدا بود و شما نیز به رسالت او گواهی می دهید، موقعی که ((بنی اسرائیل)) نقشه قتل وی را کشیدند، چرا وی درباره آنها نفرین نکرد تا خدا آنها را نابود سازد؟

مقوقس در برابر منطق محکم سفیر نتوانست چیزی بگوید و زبان تحسین گشود و گفت: آفرین بر تو مرد فهمیده ای هستی و از طرف شخص فهمیده و با کمالی پیغام آورده ای.
+پیامبر خدا در سال هفتم هجری نامههایی برای پادشاهان آن روز جهان فرستاد؛ از جمله برای مقوقس نیز نامهای نوشت و او را به آئین اسلام و پرستش خدای یگانه دعوت رمود. پیامبر در این نامه مقوقس را « عظیم القبط » یعنی بزرگ قبطیان خطاب کرد.
سپس نامه را به « ((حاطب بن ابی بلتعه)) » سپرد تا به دست مقوقس برساند. هنگامی که مقوقس نامه را خواند مدتی فکر کرد و سپس به سفیر پیامبر گفت: اگر براستی محمد فرستاده خداست، چرا مخالفانش توانستند وی را از زادگاه خود بیرون کنند و ناچار شد در مدینه سکنی گزیند؟ چرا بر آنها نفرین نمی فرستد تا آنها نابود شوند؟
سفیر اسلام -که فردی فهمیده بود- پاسخ داد: حضرت عیسی پیامبر خدا بود و شما نیز به رسالت او گواهی می دهید. موقعی که ((بنی اسرائیل)) نقشه قتل وی را کشیدند، چرا درباره آنها نفرین نکرد تا خدا آنها را نابود سازد؟
مقوقس در برابر منطق محکم سفیر نتوانست چیزی بگوید و زبان تحسین گشود و گفت: آفرین! تو مرد فهمیده‌‌ای هستی و از طرف شخص فهمیده و باکمالی پیغام آوردهای.
 مذاکرات آنها به پایان رسید. مذاکرات آنها به پایان رسید.
 +روز دیگر مقوقس حاطب را به خلوت طلبید و هنگامی که دستورات اسلام و خصوصیات پیامبر را از زبان او شنید به وی گفت: اینها نشانه نبوت اوست. آگاه باش که اگر من به آئین او ایمان بیاورم، ملت « مصر» با من همراهی نمی کنند.
 +امیدوارم که قدرت پیامبر به سرزمین مصر کشیده شود و یاران او در سرزمین ما منزل کنند. سپس حکمران مصر، کاتب خود را خواست و نامه ای نوشت به این شرح :
 +نامه ای است به محمد بن عبدالله از مقوقس بزرگ قبط
 +درود بر تو! نامه ات را خواندم و از قصدت آگاه شدم و حقیقت دعوتت را یافتم. می دانستم که پیامبری ظهور خواهد کرد ولی تصور می‌کردم که از نقطه ای در ((شام «سوریه»|شام)) برانگیخته خواهد شد. من مقدم سفیر تو را گرامی داشتم.
-رو دیر م ا را به لت ید و نای که درا اام و ویت پیامبر را ز ان شنید به ی گفت: ای نشانه بوت او، آگاه باش که اگر ن به ئین او ایمان یارم « مر» ا م مرای ی کند. +سپس در نامه خو به هدایایی ه برای پیامبر رستاد ب شاه کد و نامه را با جمله « لا بر تو » اته اد.
در م
یان هدایا دو کیز قبطی بودن: ((ماری قبطیه)) که بعدً ادوا یامبر آمد و یین که پیامبر او را ه ((ان ثابت)) بخشید.
حاط
ب با هراهی و محافظت ماان قوقس تا شام و آنجا با کارانی به مینه آمد و نامه و هدایای مقوقس را سلیم پیابر نمو.
یار فرمو: از ترس وال حکومت خد، اسام را پذیرفت؛ ی درت و ریاست او به زودی نابود خواهد شد.
-امیدوم ک رت پیمبر ب مین مصر کده و یران و سرزین ما نزل نمایند سپس حکمرا مصر کات د را وت نمه ی نوشت به این شرح که: نامه ای است ب م بن عبالله از مقوقس بط د ر و نامه ت خوانم و از قت گاه شدم و ی عوت ا ی ی دان که پیامری هور خواهد کرد ولی ور می نمودم که از ط ای در م رنگخته واه من مقم فیر و را گرامی ردم. +د ما خفت ((مر ب ب|عمر))، ((و ا)) سای رای مصر د ت را کن.
نگ های مسمن ب سپاهیان مقوقس م دو سا به طول نید. ر ن مت یای از نق فت شد و منان ونستن من زیای ا به تصرف خود دوردند. نکته در رف مر، تاض مین قی ا رومیان د.
-سپس در نامه ود ب هدایایی که برای یامبر فراده اا کرد و نامه را با مه« سلام ر و» خ نمد. +مقوقس از سوی دولت روم بر آنجا حکومت می کرد و این امر سبب شده ود تا قبطیا چندان مایل به دفاع از رومیان نباشند. خود مقوقس نیز در این باره مردد بود و منتظر که چه خواهد شد.
برادرش بنامین اسف شهر اسکندریه بود. در همین ایام شخصی با نام قیرس cyru از طرف امپروری روم برای اصلاح امور مذهبی مصر به این ناحیه آمده بود و سختگیری زیای اال می کرد.
این برخ
ورد، در دوری مصریان از رومیان تاثیر به‌سزایی داشت. علاوه بر این خبر پیروزی های مکر سپاه اعراب در شامات، ردم را به تسلیم شدن راغب می کد.
محاص
ره سکندریه چهار ماه طول کشید و بالاخ این شهر در سال 20 هجری به دست مسمانان افتاد.
-در میان هدایای او برای پیامبر دو کنیز قبطی بودند: یکی ((ماریه قبطیه)) که بعداً پیامر با ا ازدواج نمود و یکی شیرین ک پیمبر او را به ((حسان بن ثابت)) بخشید.

حاطب با همراه
ی و محافظت دسته ای ماموران مقوقس تا شام و از آنجا با کاروانی به مینه آمد و نامه و هدایای مقوقس را تسلیم پیمر نمود.

پ
امبر فرمود: او ز ترس زوال حکومت خود ،اسام را نپیرفته ولی قرت و ریاست او به زودی نابود خواه شد.

ر زمان خلافت عمر، عمروعاص با سپاهی راه مصر شد تا آن را تصرف ن.
ج
گهای مسلمانن با سپاهیان مقوس دت دو سال به طول انجامید ر این مدت بسیاری از نقاط فتح شد و ملمانن نستند شهرها و مناطق زیادی را به تصرف خود در آوردند، نکته مهم در تصر مصر، تعارض مصریان قطی با رومیان بود.

ذکر شد که مقوق
س از سوی دولت روم بر آجا حکومت می کرد این امر سبب شده بود تا قبطیان چندان مایل به دفاع از رومیان نباشند، خود مقوق نیز در این باره مردد بود و منتظر که چه خواهد شد.

برادر و
ی بنیامین اسقف شهر سکندریه بود، در همین ایا شخصی با نام قیرس cyru از طرف امپاطوری روم برای اصلاح امور ذهبی مصر به این ناحیه آمده بود و سختگیری زیادی را اعمال می کرد.

این بر
خورد، در دوری مصریان از رومیان تاثیر بسزایی داشت، علاه بر این خبر پیروزی های مکرر سپاه اعراب در شامات، مردم را به تسلیم شدن راغب می نمود.
محاصره اسکریه چهار ماه طول کشید و بالاخره این شهر در سال 20 هجری به دست مسلمانان افتاد.
+در اینکه مر ب زور ح شد یا به ل، اتلا نر وود داد. ع میگین مقوس با مروا کرد. در هر صرت ا سال 20 جری به بعد مر یکی ا سرمین ای مصره مهم برای خلات اسلامی محس می شد.
-در اینکه مصر به زور فتح شد یا به صلح، اختلاف نظر وجود دارد.
بعضی می گویند مقوقس با عمر وعاص صلح کرد، در هر صورت از سال 20هجری به بعد مصر یکی از سرزمین های متصرفه مهم برای خلافت اسلامی محسوب می شد.

منابع :
>>اسدالغابه ، ج 1،‌ ص 362 ؛ فروغ ابدیت ، ث 223 - 227 ؛ تاریخ خلفا ، ص 107 و 108
+منابع :
اسدالغابه، ج 1،‌ ص 362؛ فروغ ابدیت، ث 223 - 227؛ تاریخ خلفا، ص 107 و 108

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 سه شنبه 18 مرداد 1384 [13:44 ]   5   امیرحسین محمدیان      جاری 
 سه شنبه 18 مرداد 1384 [13:36 ]   4   امیرحسین محمدیان      v  c  d  s 
 چهارشنبه 30 دی 1383 [06:03 ]   3   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 چهارشنبه 27 آبان 1383 [10:10 ]   2   نفیسه ناجی      v  c  d  s 
 شنبه 24 مرداد 1383 [12:07 ]   1   عبدالله حقیقت      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..