- | *در نگاه اکثری ، بشر در تمام شؤون زندگى فردى و اجتماعى خود از کیفیت غذا خوردن، لباس پوشیدن، خانه سازى و معمارى، نشستن و برخاستن، راه رفتن و خوابیدن و... تا تشکیل حکومت، تعیین وظیفه تک تک دولتمردان و چگونگى کشوردارى و نیز بیان مطالب گوناگون علمى، باید از دین دستورالعمل دریافت کند و بدون مشقت و تحمل کمترین رنج تحقیق و مطالعه، بیشترین موفقیت را از طریق دین عاید خود کند. چنین نگرشى به دین ، که دین را موظف به برآورده کردن همه نیازهاى انسان مى داند ، نگاه «~~green:اکثرى~~» به دین نام دارد و از آنجا که بر حسب این نگرش، دین پاسخگوى تمامى انتظارات است، بشر نیازى به استفاده از نیروى ((عقل)) و شکوفا کردن توانایى هاى خدادادى خود نخواهد داشت.این طرز تلّقى از دین کاملاً ناصواب و به دور از حقیقت است و هرگز دین حقّى را نمى توان نشان داد که خواهان کنارگذاردن عقل و توانایى هاى انسان باشد و خود را پاسخگوى تمام نیازمندى هاى بشر معرّفى کند. |
+ | *در نگاه اکثری ، بشر در تمام شؤون زندگى فردى و اجتماعى خود از کیفیت غذا خوردن، لباس پوشیدن، خانه سازى و معمارى، نشستن و برخاستن، راه رفتن و خوابیدن و... تا تشکیل حکومت، تعیین وظیفه تک تک دولتمردان و چگونگى کشوردارى و نیز بیان مطالب گوناگون علمى، باید از دین دستورالعمل دریافت کند و بدون مشقت و تحمل کمترین رنج تحقیق و مطالعه، بیشترین موفقیت را از طریق دین عاید خود کند. چنین نگرشى به دین ، که دین را موظف به برآورده کردن همه نیازهاى انسان مى داند ، نگاه «~~green:اکثرى~~» به دین نام دارد و از آنجا که بر حسب این نگرش، دین پاسخگوى تمامى انتظارات است، بشر نیازى به استفاده از نیروى ((عقل)) و شکوفا کردن توانایى هاى خدادادى خود نخواهد داشت.این طرز تلّقى از دین کاملاً ناصواب و به دور از حقیقت است و هرگز دین حقّى را نمى توان نشان داد که خواهان کنارگذاردن عقل و توانایى هاى انسان باشد و خود را پاسخگوى تمام نیازمندى هاى بشر معرّفى کند. |
| *اما در نگاه ~~green:اقلی~~ زندگى انسان مشتمل بر دو بخش ((دنیا)) و ((آخرت)) است و این دو بخش کاملاً مجزا و مستقل از یکدیگرند، به گونه اى که عملکرد انسان در امور مربوط به دنیا هیچ گونه تأثیرى در سرنوشت اخروى او ندارد. بشر در امور اخروى و رابطه اش با خدا بایستى از دین دستور بگیرد و در امور دنیوى و زندگى این جهانى مُجاز است آن گونه که خود مى پسندد عمل کند. این همان دیدگاه ((سکولاریسم)) یا جدایى دین از عرصه هاى اجتماعى است و به دیدگاه «اقلّى» معروف است.این دیدگاه نیز ناتمام به نظر مى رسد، زیرا گرچه «زندگى» انسان قابل تقسیم به دو بخش دنیا و آخرت است، که بخش دنیایى آن از ((تولد)) آغاز و با ((مرگ)) پایان مى پذیرد و بخش آخرتى آن با مرگ شروع و تا بی نهایت امتداد مى یابد و هر یک از این دو بخش ویژگى هایى مخصوص خود را دارد، لکن تقسیم یاد شده بدین معنا نیست که «رفتار» و اعمال انسان در دنیا نیز داراى دو بخش است: ((اعمال دنیوى)) و ((اعمال اخروى)) که این دو بخش هیچ گونه ارتباطى با یکدیگر ندارند.اسلام دنیا و اعمال فردى و اجتماعى انسان در آن را مقدّمه ((آخرت))، و زندگى آن جهانى را برآمده و محصول عملکرد این جهانى انسان مى داند و هرگز با ((تفکر سکولاریستی غرب)) که دین را از صحنه زندگى اجتماعى انسان خارج مى کند و تنها به آن نقشى در محدوده ارتباط فردى انسان با خدا مى دهد، سازگارى ندارد. | | *اما در نگاه ~~green:اقلی~~ زندگى انسان مشتمل بر دو بخش ((دنیا)) و ((آخرت)) است و این دو بخش کاملاً مجزا و مستقل از یکدیگرند، به گونه اى که عملکرد انسان در امور مربوط به دنیا هیچ گونه تأثیرى در سرنوشت اخروى او ندارد. بشر در امور اخروى و رابطه اش با خدا بایستى از دین دستور بگیرد و در امور دنیوى و زندگى این جهانى مُجاز است آن گونه که خود مى پسندد عمل کند. این همان دیدگاه ((سکولاریسم)) یا جدایى دین از عرصه هاى اجتماعى است و به دیدگاه «اقلّى» معروف است.این دیدگاه نیز ناتمام به نظر مى رسد، زیرا گرچه «زندگى» انسان قابل تقسیم به دو بخش دنیا و آخرت است، که بخش دنیایى آن از ((تولد)) آغاز و با ((مرگ)) پایان مى پذیرد و بخش آخرتى آن با مرگ شروع و تا بی نهایت امتداد مى یابد و هر یک از این دو بخش ویژگى هایى مخصوص خود را دارد، لکن تقسیم یاد شده بدین معنا نیست که «رفتار» و اعمال انسان در دنیا نیز داراى دو بخش است: ((اعمال دنیوى)) و ((اعمال اخروى)) که این دو بخش هیچ گونه ارتباطى با یکدیگر ندارند.اسلام دنیا و اعمال فردى و اجتماعى انسان در آن را مقدّمه ((آخرت))، و زندگى آن جهانى را برآمده و محصول عملکرد این جهانى انسان مى داند و هرگز با ((تفکر سکولاریستی غرب)) که دین را از صحنه زندگى اجتماعى انسان خارج مى کند و تنها به آن نقشى در محدوده ارتباط فردى انسان با خدا مى دهد، سازگارى ندارد. |
| *مصباح یزدى، محمد تقى، آموزش فلسفه، ج 1 | | *مصباح یزدى، محمد تقى، آموزش فلسفه، ج 1 |
| *مصباح یزدى، محمد تقى، پرسشها و پاسخها ، ج 3 ، دین و مفاهیم نو | | *مصباح یزدى، محمد تقى، پرسشها و پاسخها ، ج 3 ، دین و مفاهیم نو |