منو
 کاربر Online
638 کاربر online
تاریخچه ی: مغول وایلخانان

تفاوت با نگارش: 3

Lines: 1-74Lines: 1-96
 V{maketoc} V{maketoc}
 ! مغول و ایلخانان  ! مغول و ایلخانان
 «736 - 614 ق / 1335 - 1217 م»  «736 - 614 ق / 1335 - 1217 م»
-در طی همان ایام که ((محمد خوارزمشاه ))قدرت خود را در نواحی شرقی مرزهای ((ماوراءالنهر)) گسترش می‏داد و خلیفه ((بغداد)) - الناصر الدین الله - برای مقابله با توسعه قدرت او در جبال و عراق بر ضد محمد خوارزمشاه توطئه می‏کرد «حدود 613 ق / 1216 م»، در آن سوی مرزهای شرقی قلمرو ((خوارزمشاه))، قدرت نو خاسته‏ای در حال شکل گیری بود که به تدریج به داخل مرزهای اسلامی می‏خزید و خود را برای تهدید و تسخیر دنیای اسلام آماده می‏کرد. با این حال، خلیفه و سلطان، که آماج نهایی هجوم قریب الوقوع این نیروی تازه به پا خاسته بودند، در کشمکشها و مناقشات سیاسی خویش، آن را در نظر نگرفتند و یا آن قدر در محیط بسته افکار سیاسی و حشمت قدرتشان غرق شده بودند، که حضور این نیروی ویرانگر را اصلاً نمی‏دیدند و یا به عبارتی دیگر در مجموعه مناسبات سیاسی عصر، آن را وزنه‏ای به حساب نمی‏آوردند. +در طی همان ایام که ((محمد خوارزمشاه ))قدرت خود را در نواحی شرقی مرزهای ((ماوراءالنهر)) گسترش می‏داد و خلیفه ((بغداد)) - الناصر الدین الله - برای مقابله با توسعه قدرت او در جبال و عراق بر ضد محمد خوارزمشاه توطئه می‏کرد «حدود 613 ق / 1216 م»،
در آن سوی مرزهای شرقی قلمرو ((خوارزمشاه))، قدرت نو خاسته‏ای در حال شکل گیری بود که به تدریج به داخل مرزهای اسلامی می‏خزید و خود را برای تهدید و تسخیر دنیای اسلام آماده می‏کرد.
-ما این ن ظی و یانگ که ا ناحی صحرای گی و بال یانا به سی ماوالنه ی‏د مان ایام اه‏ای ظی را رای دنیای سا تدارک می‏ی، دوت وست ((مغ)) بود که ند ال م دوت پر وزه خام خاتمه ا، به ((لاف)) ((داد)). +ا این ل، لیه و سان که آما نایی وم قیب الوقوع ین نیوی تاز به ا اه ند، در کشکه مناشا یاسی ویش، آ را ر نر نرفتند و یا آن قدر در محیط ست اکار ی و حشت تشا غر شد بودند، که ر ای نیوی ویرانر ا اصلً می‏یدد و یا ب عبارتی دیگر ر مجموه ناات یای عصر، آ را زه‏ای به سا نمی‏ودند.
-! پیروی مغولان به داخل ایران از جانب ماوراء النهر
مغول که
در ن یام عنوان اتحادیه طوایف تاتار، قیات، نیمان، کرائیت تعداد دیگری از طوایف بدوی نواحی ین ((رکستان)) ((ین))، و ((سیبری)) محسوب می‏شد، پیشروی خود را از جانب مرزهای ((ماوراءالنهر)) غاز کرده بود. این طوای که ه قول برخی مورخان، «هونهای جدید» محسوب می‏شدند، اگر هم ر واقع اخلاف هونهای قدیم نبوده باشند، اما وارث مهات آنها، در جگجویی، تیر اندازی، و سلحشوری به شمار می‏مند. با وجودی که هونهای جدید شتصد سال پس از هونهای قدیم پا ب عرصه تاریخ گذاشتد، با این وصف خاه فجایع ها را ر تاریخ زنده کردند. به طوری که اینها نیز مانن مان مهاجمان باستنی، از اعماق بیابانهای وبی و سرزمینهای اطراف ین سیری برخاستند، ا حرص و ولع بی سابه ای، مدت زمانی کوتاه، بخش عمده‏ای ز دنیای متمدن در قلمرو اسلام را، به ویرانی و نابودی کشیدند. به طوری که گذشت شت سده، هیچ گونه غییری خُلق و ((و)) رفتار معیشتی و جتاعی پدید نیاورد، چنن که همچون هونهای قدیم، در زیر چادرهای نم یا در هوای زاد یااها سر می‏کردند و در کنا شتران، وسفندان، و اسبا خویش عمر ا سپری می‏کردند. اگر هم خشکسالی و دا مگی پیش می‏آمد از خوردن هیچ چیز حتی شپش نیز خودداری نمی‏کدند. که البته گوشت موش گبه و سگ و همچنین خون حیوانات نی گه ه میه ی آنها می‏شد.
+ما این __نبردی یم و ویرانگ ک از نواحی را وبی و جبال یاان به وی ماوراانهر می‏ید __ از هما ایا فاهای عی را رای دنیای اام تدار یید، ولا نوخاته ای بودند که چن ل، م پر وازه وازم اه دادند، و م ه خلا چندین اله باسیان د اد.
-! تموین فرمنروای بلامنزعه ویف ول
وقتی تموچین، سرکرده یک تیره از این طوایف با پیروزی بر اقوام مجاور، اندک اندک تمامی اقوام مغول را تحت فرمان درآورد، از جانب سرکردگان قبایل قوم «= قوریلئای»، خان بزرگ خوانده شد. از طرفی ((چنگیز خان))، که در مدت زمانی کوتاه هیبت و خشونتش مایه وحشت تمامی نواحی مجاور شد، به عنوان خان محیط یا خان اعظم، فرمانروای همه این طوایف شد. به طوری که چندی بعد نیز ((قبایل اویرات)) و قنقرات را به اطاعت درآورد و بدین گونه خان اعظم سایر قبایل اطراف را به جنگ یا به صلح زیر فرمان خویش گرفت و به این ترتیب با برقرار ساختن قانون عدالت - یاسای چنگیزی - اتحاد مستحکمی را بین آنها برقرار ساخت. از آن پس، چنگیز خان فرمانروای بلا منازع تمام سرزمینهای مشرق ((مغولستان)) بود که البته او کسی نبود که به این میزان بسنده کند و پیش از الزام اطاعت مغولهای غربی، دست از جنگجویی با سرکردگان طوایف بردارد. به زودی ((تموچین خان بزرگ))، سرزمین ختای را تسخیر کرد و ((التون خان ))پادشاه آنجا را کشت؛ در چین شمالی به تاخت و تاز پرداخت و پکن را تسخیر کرد؛ طوایف اویغور را به اظهار اطاعت وا داشت؛ کوچلک خان، سر کرده قبایل نایمان را که بر اراضی اقوام قراختای تسلط یافته بود، از آنجا بیرون راند و بدین گونه با خوارزمشاه که حدود شرقی قلمرو خود را به این نواحی رسانده بود، همسایه شد و مرز مشترک پیدا کرد.
+
! قدرت یری مولان ه کردگی چگی
وقتی__ تموچین، __سرکرده یک تیره از این طوایف با پیروزی بر اقوام مجاور، اندک اندک تمامی اقوام مغول را تحت فرمان درآورد، از جانب سرکردگان قبایل قوم ، __خان بزرگ __خوانده شد.
از طرفی ((چنگیز خان))، که در مدت زمانی کوتاه هیبت و خشونتش مایه وحشت تمامی نواحی مجاور شد، به عنوان __خان محیط یا خان اعظم، __فرمانروای همه این طوایف شد.
به طوری که چندی بعد نیز ((قبایل اویرات)) و قنقرات را به اطاعت درآورد و بدین گونه خان اعظم سایر قبایل اطراف را به جنگ یا به صلح زیر فرمان خویش گرفت و با __برقرار ساختن قانون عدالت - یاسای چنگیزی -__ اتحاد مستحکمی را بین آنها برقرار ساخت.
-! قتل فرستاده ایران به دربار چنگیز و جتناب ناپی جنگ
به این ترتیب
چنگیز خان، ایجاد رابطه با سلطان خوارزم را وسیله‏ای برای برقراری تجارت بین دو دولت ساخت. به طوری که نخستین سفیر سلطان خوارزم در جلوی دروازه پکن به حضور خان رسید و بر ضرورت توسعه مناسبات تجاری بین مغول و قلمرو سلطان تأکید کرد آن را لازمه توسعه مناسبات دوستانه و صلح آمیز اعلام نمود.
در جریان
سفر هیئت بازرگای مغولان که از میان مسلمانان انتخاب شه بودند، قتل عام همگی ی تجار سوء تدبیرهای بعدی سلطان، جنگ بی دو کشر را اجتاب ناپذیر ساخت. از طری خان مغول که از سوء رفتار و بی رسمی سلطان خوارزم به خشم آمده بود در 614 ق / 1217 م، ایران را مورد تهاجم قرار داد. به وری که هجوم وحشیانه مغول، فرار مفتضحانه سلطان از مقابل وی، و رفتن از شهری به شهر دیگر. ویرانی این تهاجم را چند بابر نمود. مغولان به هر دیار که وارد می‏شدند به کشتار نفوس، غارت اوال و ویرانی کامل شهر و آبایها می‏پرداخت. به نحوی که در اندک مدتی کوتاه موراءالنهر، ((خراسان)) و ((عراق)) عرصه کشتار و ویرانی مغولا شد و مقاومت ((جلال الدین منکرنی)) نز نوانست از ادامه هجوم چنگیز خان جلوگیر کند. ده سال حضور این قوم وحشی بخشهای وسیعی از جهان اسلام را به ویرانی و تباهی کاند. تا این که عاقبت چنگیز در بازگشت به ((مغولستان ))ر 624 ق / 1227 م، درگذشت و فاجعه عمی نسانی را در پس این ادثه باقی گذاشت.
+از ن پ، چنگیز خان فرمانروای بلا نازع تمام سرزینهای مشق ((مستان)) بد ک ابت او کسی نبود که به ین میزان بنده کند و یش ا اام ااعت مغولای ربی ست از جنگجویی با سرکدگان وای رداد.
-!نان مول د ا نگی
ع ش به اای
1 - ((اوکتای))
2 - ((کیوک منو قاآن))
+*ه دی ((تموین خان بزرگ))، سرزمین تای را تسخیر کرد و ((التون ن ))پادشاه آنجا ا ت؛
* چی شلی به تاخت تاز رداخت ک را تسخیر کرد؛
*طوایف اویغور را به اظهار اطاعت وا داشت؛
*کوچلک خا، سر کرده قبایل نایمان را ه بر اراضی اقوام قراختای تسلط یافته بود، از آنجا بیرون راند و بدین گونه با
-! ورود نسل تازه مغولان به ایران به سرکردگی هلاگوخان<br />چهل سال پس از این ماجرا، نوادگان مغول در موکب سپاه ((هلاگوخان)) دوباره ه ایران آمدند. اما اینان با اعقاب خویش چنگیز خا، که ه قصد تاخت و تاز آمده بودند، تفاوت بسیاری داشتند. این نسل تازه از مغولان در ای مدت با جهان اسلام خیلی بیشتر آشایی پیدا کرده و از غارتگری و وحشی گری عهد چنگیز، به مراتب معتدلتر و مجربتر به نظر می‏رسیدند. لشکرکشی هلاگو بر خلاف چنگیز، با طرح و نقشه‏ای پیش پرداخته همراه بد. منازل بین راه از پیش تعیین و راه عبور لشکر آماده و حتی پلها و گذرگه مرمت شده بود. این بار تجربه به فرمانروایی مغول نشان داده بود که را ایجاد یک قدرت پایدار در ایران، برچیدن بساط خلافت و ((اسماعیلیه)) ضرورت دارد و آنها می‏ایست به جای کشتار و تخریب بیهوده و بی نقشه، این دو قطب متضاد دنیای اسلام ر که به خاطر جنبه مذهبی خویش، مانع از استقرار رمانروایی آنها در ایران به شمار می‏آمدند، از بین بردارد. +*__~~blue:خوارمشا که دود شری لمرو خود را ب این نواحی رانده بود، همایه شد و مر مشترک یدا کرد.~~__
-!قوط قله ((الموت)) و برچیده شدن امایلیه
برچیدن قرت اسماعیلیه ر یران ا مشکل و مقاومتی جدی رو به رو نشد و با سوط قلعه اموت در 654 ق، دولت خداوندان الموت به پایان ر رسید. از سوی یگر خلیفه عباس لی رغم کوششهایی که ر ترسانن مولن از عواقب شوم در افتادن با خاندا باسیا اام داد، نتوانست از حرکت هلاگو به غداد جلوگیری کد. که دی ختگا ((باسیان)) محا فاد. مین دیل ((معصم)) خلیفه اچار به دوگه هلگو آمد، این م نی ن ارت و کتار غداد . خلیفه الاش نیز با ه کیری ز رجا ولت ب قتل رسیدند. بدین گونه لفت عباسیان نی فو پاشید، هر چند سدن امارت ((بغداد)) ((عراق)) ه ((عطا مک وینی)) که از ایان مسلمان بو، تا حدی کاهش اثرات فروپاشی لفت باسی و کشتا بغداد تخی یا.
+!!وابط جاری ناکم تجای
چنی ان ایجاد رابطه با سطا خوار را ویلهای رای رقرای ارت بین د می دانست. به وری ک ی یر ان ا ی دره به و ان ی روت ه ابات ری ین ول قلمرو لان کید کرد ن را ام وعه اسبت دوانه و ل میز الام .
 +در جریان سفر هیئت بازرگانی مغولان که از میان مسلمانان انتخاب شده بودند، قتل عام همگی این تجار و سوء تدبیرهای بعدی سلطان خوارزمشاه ، جنگ بین دو کشور را اجتناب ناپذیر ساخت.
-!ازگشت لاگوخان به مغولستان پس از فتح بغداد
بعد از
تح بغداد، اتحاد با صلیبیها و بر اناختن حکوم سلمین در شام فلسطین و ((مر)) در دستور کار هلاگو ان قرر گرفت. اما این نی با گ برادرش منگو قاآن - خان مغولستان - که وی حکومت و دولت خود را از ا اشت، هلاگو را به رک شام و زیم به مغولستان وادار کد.
+!له ی مغولان ب ایران
__~~red:
ان مل ~~__ ا سو رفتار و ی رمی ان خوارزاه به شم مه در 614 ق / 1217 م
-هلاگو در آباد کردن خرابیهایی که لشکرکشیهای متعدد او، موجب آن شده بود، اهتمام ورزید. به طوری که تعدادی ابنیه از جمله معبد بودایی در خوی، قصری ر دامنه جبال آلاغ، و رصد خانه‏ای در ((مراغه)) ساخت. +__~~red:ایران را مورد تهاجم قرر داد.~~__
-! تحلیل رفتن مغولان ر فرهنگ ایرانی و اسلام آوردن خانان مغول
هلاگو در 663 ق / 1265 م درگذشت و پسرش اباقاخان ایلخان مغولان شد. در فاصله سی سا ا م سطنت اباقاخان و جانشینی زان ان، قوم مهاجم به تدریج در فرهن یانی تحلیل رفت و با آن انس و خو گرفت. چنان که غازان خان، پیش از عزیمت به جنگ با بایدو، اسلام آورد، و در همان آغا حکومت «694 ق / 1295 م»، تمامی عمال مغول را ملزم به قبول اسلام کرد. پس از آن دستور داد تا تمامی مابد بودایی و نیز کلیساهای مسیحی کنیه‏هی یهودی ویران سازند. هر چند اسلام آوردن ((غازان خان))، مقبول بسیاری از ایران و شاهزداگان مغول واقع نشد و غازان خود را مجبور به تصفیه و قتل این مخالفان دید.
+__مغولان ه هر دیار که اد ین به __ />__ار نفوس، __ />__غات اموال __و />__ویانی کام ه و ادیها __ />میرداختند.
-ازان که از روی آردن ه اسلام، نم محمود یافت در ایجاد نظم و امنیت ضع واعد و قوانین ادلانه همام یاری ورزید و سنتهای نیکوی فراانی ود به یادار گذاشت. با ین وجو، ای یلخان ازنده و مص مغول عم لای نیافت به ری ک پس از ن سا سلطنت جوانی و د سی سه سالگی به ا 703 ق / 1304 م چش از هان ف بست و برارش اولجایو به جای او نست. +ه وی ک د انک مدتی کوت اوراالنه ((اسان)) و ((عرا)) ه شتا و ویانی ولان د و موم ((ال ادین منکبی)) یز نتاست اده هم چگیز ان ویی کن.
-لایت که م مانی ممد خدابنه معروف شد، ظاهراً چون گای به ((تشیع)) دات، مافان ی ا را بیشتر خر بنده خواندند. وی پ از تحکی قدرت، رعایت قانون لام و یاساهای ازانی را الزام کرد. ه سلطانی را در محلی که ازان ق بنای یک هر ازه را ر آن داشت، به ود آ و ن ا تخته خویش ساخت «704 ق / 1304 م». + ا مان بشهای ویی ا ان ا را به ویای و اهی کاند. ای که اق چنگیز ر ازشت به ((ون ))د 624 ق / 1227 م، درگذشت.
-الجایتو نست ب مه حنفی رویده بود ام مشاجرات اختافهای ((شای)) و حفی ه ر اردگاه ا دت یافه ود ی یاری ا امیان ول ا از رایش به اسا شیان و نگان ساخت. د این ی به مهب تشی شیق د و فرمن داد تا ام خلفای س گانه ا ا طبه و سکه انداختند. مع هذا، چون اکثری رعیت را مایل به ((تسن)) ی، ار دیگر نم خلفا سه گانه را در سکه و خطبه آد. ((اولایتو)) هم مل اکر ((یاان)) دیگر در شرابخوری هو ران فراط ی‏کد. وی ر سی و پن الگی به دنبال یک یماری وفایت یا «716 ق / 1316 م». +
!
لاکو خاننس دید ا مهاجا و />هل ا ا را نواگان ول در موکب سا ((اگوان)) دوا به ی مند. اا ایان ا اقب خوی نی ان، که به د تات و ا بو، فا سیی دات.
-! نابودی دستاوردهای مغولان به دست ابوسعید بهادرخان
پ
سرش ابسعید هادر خان به هنگام جانشینی بیش از سیزده سال نداشت، از ای و ب سادگی آت دت امیران ویران قرار رفت. عشق به شراب و رمسرا هم او را از پرداختن به امو مملک مانع د به همین دلیل ده‏تر آن ید که آن را به امیر چوپان واگذار کند. طولی کشید که زمینه‏های رشد و ترقی که توسط الاف هادر خان، بنیانی یافته بو ه دست این ایلخان بر باد رفت. اجحاف و تعدی به مردمان، طغیان امیر چوپان و پسرش امیر تیمورتاش و استانهای قی و بد نام بهادر خان، به تدریج حکومت ایخانان را و به انحطاط برد. افزون بر این منازعات مدعیا و تحریکات خالفان ی قدرت این سلاله را تحلیل برده ب. قل امیر اشرف «759 ق / 1358 م» واپسین میر ایلخانی، زوال و انقراض نهایی این سلاله را اعلام داشت.
+این نس ازه از وا د این دت با هان الم یلی یتر آنایی یدا کرده و ا ارتی عهد چنی، به مراب معتدتر ربتر به میرسیند.
-! ین کر غولان
وران یلخاان هر چن با نظم و انضباط حساب شد آغاز شد، ما ر ی نظمی و رج و مرج مقمت ناپذیری پاین یات. به طوری که جربه حکومت ((ایلخانان)) در ایران یک تحل جاب اجتماعی را در تاریخ به مرض آزمون آورد. این که در فاله و نسل، ایلخانان سلام آوردند، تجربه انلال وم فاتح را در فرهنگ قوم مغلوب یک ار دیگر در تریخ ایران ب صورت یک واعیت تسلی بخش و قابل اعتماد به منصه ظهور رساند. سلله یک قوم مهجم که از آغاز با طرح اتحاد با صبیها که به انهدام اسلام بسته بودند، انجام در طی د نسل، دافع قلمرو اسلام شدند ه از آن برابر تهاجمات دیگرا و هجوم بیگانگان جانانه دفاع کردد. حتی رتباط آنها با صلیبیها، که پس از اسلام آوردنشان نیز به کلی قطع نشد، دست کم شروع جالبی برای روابط بازرگانی شرق و غرب شد.
+ککی لاو بر لا چنز، ا ر و قای پی راخت مراه ود. منال ین اه ا ی تیین را عبور لک آاده و ی لا و گرگا مرت ده بود.
-!سعه لوم در عهد مغولان
د
ر ر نها طب، وم ریاضیات در ایرا وسع اب ملاظه‏ای یافت. به طوی که م توجه این قوم به زبان فارسی نی با ظهار علاقه زیادی که ب اری شان میدادن بران . چا ک کتابهی تایخی قابل ملاحظی در این ره به فاسی تدین شد که مع التواری یدی در آن مین شاید نخستین تجربه موفق تألیف سته می و گروهی تریخ بود. به عوه توجه برخی از این ایان به ایجاد بناهای ظیم و آبادای جبران مافات خلاف وشی ونه ین قوم در ایران، تسلی خاطر نسلهای عدی بود، چنان که یای بک تفیقی متاز در تاریخ مری یران، نیه مجاهدته و کوشی رخ از ین میران ود.
+ی ار ره به ماروایی و شا داه بو که ای ایا یک ر ایدار د یران، چی با خلا و ((ااییه)) ور رد و آنها میایست به ی کت و تریب بیهه و بی ن این و ب متاد نیای اسلام ا که ب ار نب ای میان اهمیت و ، از ین رداد.
 +!!سقوط قلعه ((الموت)) و برچیده شدن خلافت عباسی
 +برچیدن__ قدرت اسماعیلیه __در ایران با مشکل و مقاومتی جدی رو به رو نشد و با سقوط قلعه الموت در 654 ق، دوره ی خداوندان الموت به پایان راه رسید.
-!مالب مرتب با مووع: +از سوی دیگر خلیفه عباسی، علی رغم کوشهایی که در ترساندن مغولان از عواقب شوم در افتادن ب خاندان عباسیان انجام داد، نتونست از حرکت هلاگو به بغداد جلوگیری کند.
تختگاه ((
عباسیان)) به زودی محاصره شد.
به همین دلیل ((مستعصم)) خلیفه ناچار به اردوگاه هلاگو آمد، این امر نیز مانع غارت و کشتار بغداد نشد.
خلیفه و اولادش نیز با عده کثیری از رجال دولت به قتل رسیدند.
-*((ملوک الوایی د ایرا ر پایا عه ایاا ))
*((نگیز ان )) />*((اکای اگدای ان))
*((نکو / منگ که ان )) />*((هلاگو / هولگو ایلخان ول)) />*((اباا ان ایلان)) />*((کدار ایان))
*((گیخاتو،ایلخا مول))
*((ودار ایان مو)) />*((ایدو ایلخان مو)) />*((غازان ایخان م )) />*((اایتو ایان مول ))
*((اوی ایلخان مغول ))
*((اا نازخاو))
*((فری ایلخانان ))
+بدین گونه خلافت عباسیان نیز فرو پاشید، هر چند سپردن امارت ((بغداد)) و ((عراق)) به ((عطا ملک جوینی))، که ا وایان مسلمان بود تا حدی در کاش ثرات فروپاشی خلات عاسی کتار بغداد وثر واع شد.


ایلخا
ان و پیش از نان نایب الطنه های خا بزرگ ، بیش از صد سال در آسیای غربی روانوایی __( ایران )__ کردند.

تجربه حکومت
((ایخانان)) در ایران یک تحول جالب اجتماعی را در تاریخ ب نمایش گذاشت. این که در اله دو نسل، ایلخانان اسلام آوردند، تجربه انحلال قوم فاتح را در فرهنگ قوم مغلب ی بار یگر در تاریخ ایران ب ورت یک واقعیت تسلی بخش و قابل اعتاد ه منصه ظهور رساند. این قوم مهاجم طی دو نسل چنان مافع قلمرو اسلام شدند ک از آن در برابر تهاجمات دیگرا و هوم بیگانگان دفاع می کردند.
گروهی از مورخان همچون __بویل__ معتقدند که اگر دومان هلاکو یک ا دو دهه ی دیگز قدرت کامل خویش را حظ می کد، امروز ، خاورمیانه سیمایی در کل متفاوت داشت.
را ه ظهور دو امپراطوری __ینگ و ثمانی در مرق و غرب آسیا __ر پی فروپاشی دولت ایلخانی به ماودات شر و اروپا خاتمه داد. شاید اگر غازان یتر عر می کرد و یا در آغاز پادشاهی کتر ختون شاهزادگان را می یخت ، چ بسا ناسبات با ارپ ادامه می یافت و نتایج بی شری برای آینده به بار می ورد.


!~~blue:حکمر
انن و فمنوایان مغول~~

*__((چنگیز خان
))__
*__((جاشیان نگیز و نمایندگان خان بزرگ در غرب))__
*__((ایل
خانن مغو))__



!~~blue:مطالب مرتبط~~

*((فرگ عهد ایلخانان))
 *((نظام مالیاتی در عهد ایلخانان )) *((نظام مالیاتی در عهد ایلخانان ))
-*((لال و فر پاشی دن ایرانی در عهد مغول و ایلخانان ))
*((لو و ایا در ه یخانان))
+*((وع لوم و توجه به آبادانی در عهد ایلخانان)) />*((ملوک الطوایفی در ایرا پایان د ایلخانان ))
*((اضمحلال جامعه
ایرانی در عهد مغول و ایلخانان))
*((فوای یلخانن ))



!__~~blue:همچنین ببینی
د~~__
*((نظ
ر ی ورخان در مورد مغولان))

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 چهارشنبه 29 شهریور 1385 [03:53 ]   21   آآوا رسا      جاری 
 چهارشنبه 29 شهریور 1385 [03:51 ]   20   آآوا رسا      v  c  d  s 
 سه شنبه 28 شهریور 1385 [22:44 ]   19   آآوا رسا      v  c  d  s 
 سه شنبه 28 شهریور 1385 [22:35 ]   18   آآوا رسا      v  c  d  s 
 سه شنبه 28 شهریور 1385 [22:34 ]   17   آآوا رسا      v  c  d  s 
 یکشنبه 26 شهریور 1385 [08:51 ]   16   آآوا رسا      v  c  d  s 
 شنبه 25 شهریور 1385 [11:28 ]   15   آآوا رسا      v  c  d  s 
 شنبه 25 شهریور 1385 [11:26 ]   14   آآوا رسا      v  c  d  s 
 شنبه 25 شهریور 1385 [11:20 ]   13   آآوا رسا      v  c  d  s 
 چهارشنبه 22 شهریور 1385 [08:42 ]   12   آآوا رسا      v  c  d  s 
 سه شنبه 21 شهریور 1385 [17:57 ]   11   آآوا رسا      v  c  d  s 
 چهارشنبه 15 شهریور 1385 [10:24 ]   10   آآوا رسا      v  c  d  s 
 چهارشنبه 15 شهریور 1385 [09:04 ]   9   آآوا رسا      v  c  d  s 
 چهارشنبه 15 شهریور 1385 [08:39 ]   8   آآوا رسا      v  c  d  s 
 چهارشنبه 15 شهریور 1385 [06:45 ]   7   آآوا رسا      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [08:45 ]   6   آآوا رسا      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [06:45 ]   5   آآوا رسا      v  c  d  s 
 شنبه 11 شهریور 1385 [06:42 ]   4   آآوا رسا      v  c  d  s 
 یکشنبه 28 فروردین 1384 [08:44 ]   3   نغمه آذربویه      v  c  d  s 
 یکشنبه 28 فروردین 1384 [07:49 ]   2   نغمه آذربویه      v  c  d  s 
 یکشنبه 28 فروردین 1384 [07:37 ]   1   نغمه آذربویه      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..