| - | حزب در فرهنگ لغت معنای متعددی دارد ماد گروه، دسته، گروهی از مردم که دارای مسلک و مرام معینی باشند به ملازمان و سپاه و دوستان و پیروان یک فرد نیز حزب می گویند و در اصطلاح علوم تصوف حزب طایفه ای است که منسوب به خص ات و نی ه دسته و فرقه سیاسی ک در امور جتماعی نظر های خاص یک طبقه را قی می کنن لق می شود.
بر اساس هر یک از تعاریف یاد شده حزب ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|علی علیه السلام)) به ارادی گفته می شود که پیرو صددرصد حضرت باشند و جز اراده و خواست او، مرام و خواسته و هدفی نداشته باشند و چون حضرت علی علیه السلام خود بنده خالص و کامل حق است و نز اراده و خواستی جز رضای خداوند ندارد در حقیقت حزب علی علیه السلام ((حزب الله)) و حزب خداست همانگونه که و در معرفی گروه و حزب خود، آن را حزب الله معرفی می کند. |
+ | حزب در فرهنگ لغت معانی متعددی دارد؛ از جه گروه، دسته، گروهی از مردم که دارای مسلک و مرام معینی باشند. به ملازمان و دوستان و پیروان یک فرد نیز حزب می‌گویند. در اصطلاح علوم تصوف نیز طایفه‌ای منسوب به ما و شی ست. به فرقه‌ی سیاسی یرو رای خاص یک طبقه در امور ماعی نی می‌گویند.
بر اساس هر یک از تعاریف یاد شده حزب ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|علی علیه السلام)) به کسای گفته می‌شود که پیرو صددرصد باشند و جز اراده و خواست او، خواسته و هدفی نداشته باشند؛ و چون حضرت علی علیه السلام خود بنده خالص و کامل حق است، اراده و خواستی جز رضای خداوند ندارد. بابراین، در حقیقت حزب علی علیه السلام ((حزب الله)) (حزب خدا) ا. |
| | فرهنگ فارسی عمید، ص 522 - لغت نامه دهخدا، ج 22، ص 507 | | فرهنگ فارسی عمید، ص 522 - لغت نامه دهخدا، ج 22، ص 507 |
