تاریخچه ی:
معجزه امام رضا علیه السلام در تبدیل خاک به طلا
تفاوت با نگارش: 1
- | ابراهیم بن موسی میگوید: م چیی ا حضرت رضا علیه السلام می خواستم و بر آن اصرار می کردم. روزی به همراه ایشا از شهر خارج شدم. هنگام نماز شد. ضرت ب ر قری ک ر نزدیکی ب رفتند و در کنار صخره ای در نیک قر نشستند و فرمودند: ((اذان)) بگو. پرسیدم: آیا منتظر آمدن بقیه نمی ید؟
رت فرمود: خداند را ت کند! گز نماز را از اول وقت ن دون سبب به تعویق نیانداز. نماز را در اول وقت شروع کن. من اذان گفتم و با رت نماز خواندیم. سپس عرض کردم: ین رل الله! ز آ ای که به من اه اید، متها گه و من ماج. غ شما هم زیاد است و همیش به شما دسترسی ندام. حضرت تازیانه خو را مک روی زمین کشیدند.
سپس دست بردند و از زیر خاک، یک ی قلب ریزی شده را بیرون کشیدند و فرمودند: بگیر! خداوند در آن برای تو برکت قرار دهد. از آن بهره مند شو و آنچه را که دیدی، به کسی نگو. ابراهیم می گوید: آن ق طلا برای من برکت کرد و از ی ترین اراد در نحیه خود شدم. |
+ | ابراهیم بن موسی مگوید: از ((حضرت اما ضا علیه اللام|حضرت رضا علیه السلام)) کمک مالی میخواستم و بر آن اصرار میکردم. روزی به همراه اما از شهر خارج شدیم. هنگام نماز شد. ر کر خرای نزدیک ری که در آن نشست و فرمود:«((اذان)) بگو.» پرسیدم:«آیا منتظر بقیه نمیمید؟» مم فرمود:« ن دیل نماز اول وقت به تعویق نینداز.» />من اذان گفتم و با مم نماز خواندیم. سپس عرض کردم:«ای پ ((حضر حمد مصطفی صلی الله لیه و آ|ل الله))! هنوز واتهام ا و کاید و م به شدت نیامندم.» />اما وی را زمین کشید. سپس دست برد و از زیر خاک، یک لا بیرون کشید و فرمود:«بگیر! خداوند در آن برای تو برکت قرار دهد. از آن بهره مند شو و آنچه را که دیدی، به کسی نگو.» />آن برای من برکت کرد و من از رتمندا منقه خود شدم. |
| منابع: | | منابع: |
- | بحار الانوار، ج 49، ص 49، ح 49. از الخرائج و الجرائح / 230. و کافی، ج 1، ص 488. |
+ | بحار الانوار، ج 49، ص 49، ح 49. از الخرائج و الجرائح / 230. و کافی، ج 1، ص 488. |
| مراجعه شود به: | | مراجعه شود به: |
- | ((معجزات حضرت رضا علیه السلام)) |
+ | ((معجزات حضرت رضا علیه السلام)) |