منو
 کاربر Online
421 کاربر online
تاریخچه ی: معجزات امام زمان عج

1. ((محمد بن ابراهیم بن مهزیار ))گوید: پس از شهادت امام حسن عسگری علیه السلام من در حال شک و تردید نسبت به امام زمان علیه السلام به سر می بردم، تا اینکه نزد پدرم مال بسیاری (از ((خمس)) سهم امام علیه السلام) جمع شد پدرم اموال را برداشت تا با کشتی به ((عراق|عراق ))ببرد. من نیز برای بدرقه پدرم خارج شدم.

هنگامی که پدرم به کشتی سوار شد، تب بسیار شدیدی بر او عارض شد. در این حال به من گفت:فرزندم مرا باز گردان! مرا باز گردان که این نشانه مرگ است. او را به خانه باز گرداندم. پدرم به من وصیت کرد و گفت در مورد این اموال از خدا بترس آنگاه جان به جان آفرین تسلیم کرد.

پس از فوت پدر با خود گفتم: پدرم وصیت درستی درباره این اموال نکرد. آنها را باخود به عراق می برم. در آنجا خانه ای اجاره می کنم و جریان را با هیچ کس در میان نمی گذارم. پس اگر امامت مانند زمان ابومحمد علیه السلام ((ولادت امام حسن عسگری علیه السلام|امام حسن عسگری ))روشن شد. اموال را به او تحویل می دهم و در غیر این صورت آن ها را ((صدقه)) می دهم.

محمد می گوید:با این هدف راهی عراق شدم و در کنار شط خانه اجاره کردم. پس از چند روز اقامت فرستاده ای نامه ای برای من آورد در آن نامه نشانی دقیق اموال، مقدار آن ها و ظرف هایی که اموال در آن بود به طور دقیق بیان شده.

با دیدن نامه اموال را تحویل فرستاده حضرت دادم. پس از این ماجرا چند روز دیگر در ان خانه ماندم ولی هیچ اعتنایی از سوی حضرت به من نشد. از این بابت بسیار اندوهگین شدم تا اینکه از ناحیه مقدس امام عصر علیه الاسلام این پیام به من رسید:تو را به جای پدرت منصوب کردیم پس خدای را سپاس گوی.

2. علی بن الحسین بن بابویه نامه ای به ((نواب خاص امام زمان عج «حسین بن روح »|حسین بن روح ))نوشت و از او خواست که آن نامه را به امام زمان علیه السلام برساند. در آن نامه از آن حضرت در خواست فرزند کرده بود. امام زمان علیه السلام در پاسخ او مرقوم فرمود: “ ما برای تو در مورد خواسته ات در پیشگاه خداوند دعا کردیم. به زودی صاحب دو فرزند نیکوکار خواهی شد. طولی نکشید که علی بن حسین پدر دو فرزند به ابوجعفر و ابو عبدالله ـ شد. ابوجعفر می گفت: من به دعای صاحب الامر علیه السلام متولد شدم و به این افتخار می کرد.

3. ابو عبدالله بن صالح گوید: در یکی از سال ها به بغداد مسافرت کردم. پس از مدتی از ناحیه مقدس اجازه خروج گرفتم ولی اجازه داده نشد تا اینکه 22 روز پس از حرکت قافله به سوی نهروان در ((بغداد|بغداد ))به سر بردم آنگاه روز چهارشنبه اجازه خروج صادر گردید و برای سلامتی من دعا فرموده بود من از بغداد حرکت کردم و از پیوستن به قافله مایوس بودم ولی وقتی به نهروان رسیدم با کمال تعجب مشاهده کردم که هنوز آن ها در نهروان هستند. آنگاه پس از آنکه شترم را علف دادم کاروان حرکت کرد و من نیز همراه آنان حرکت کردم. در این سفر هیج بدی به من نرسید.

4. محمد بن هارون همدانی گوید: من 500 دینار بابت ((خمس|خمس ))بدهکار بودم و برای پرداخت آن راه چاره ای به نظرم نمی رسد تا اینکه یکبار با خود گفتم:من دکان هایی دارم که 530 دینار خریده ام، آن ها را در مقابل آن 500 دینار برای ناحیه مقدس می گذارم و به خدا سوگند درباره این تصمیم خود را با احدی سخن نگفتم تا اینکه ((حضرت امام مهدی ارواحنا له الفداء|امام زمان علیه السلام ))به محمد بن جعفر نوشت: در مقابل 500 دیناری که ما از محمد هارون طلبکار هستیم دکان ها را از او تحویل بگیر.

منابع:

بحارالانوار، ج51،‌ ص310، حدیث 31 ---------- غیبه الشیخ

بحارالانوار، ج51،‌ ص 306، حدیث 22 ----------- فهرست النجاشی

بحارالانوار، ج51،‌ ص 297، حدیث 13 ---------- کافی و ارشاد

بحارالانوار، ج51،‌ ص 294 ---------- الخرائج

مراجعه شود به:

((سخن گفتن پس از ولادت))

((سجده کردن پس ازولادت))

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 سه شنبه 04 مرداد 1384 [05:23 ]   5   شکوفه رنجبری      جاری 
 سه شنبه 04 مرداد 1384 [05:22 ]   4   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 پنج شنبه 26 خرداد 1384 [11:37 ]   3   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 چهارشنبه 04 آذر 1383 [12:12 ]   2   نفیسه ناجی      v  c  d  s 
 سه شنبه 05 آبان 1383 [11:37 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..