| از او پرسید که «چرا از این طرف می آیی؟ راه کوفه از آن یکی راه است» | | از او پرسید که «چرا از این طرف می آیی؟ راه کوفه از آن یکی راه است» |
| رفیقش در پاسخ گفت میخواهم مقداری تو را مشایعت کنم. | | رفیقش در پاسخ گفت میخواهم مقداری تو را مشایعت کنم. |
| ~~green:پیامبر ما فرمود: «هر گاه دو نفر در یک راه با هم مصاحبت کنند. حقی بر یکدیگر پیدا میکنند.»~~ اکنون که تو حقی بر من پیدا کردی چند قدمی تو را مشایعت میکنم. | | ~~green:پیامبر ما فرمود: «هر گاه دو نفر در یک راه با هم مصاحبت کنند. حقی بر یکدیگر پیدا میکنند.»~~ اکنون که تو حقی بر من پیدا کردی چند قدمی تو را مشایعت میکنم. |
- | مرد کتابی با تعجب گفت ~~red:<< حتماً بواسطة همین اخلاق کریمة پیامبر شما بوده که دینش به این سرعت در جهان رایج گشته >>~~ سپس تعجب و تحسین مرد کتابی هنگامی به منتهی درجه رسید که فهمید این رفیق مسلمانش خلیفة وقت ((علی بن ابی طالب(ع))) بوده .طولی نکشید که این مرد کتابی مسلمان شد و به شمار یاران حضرت علی(ع) در آمد. |
+ | مرد کتابی با تعجب گفت :~~green:<< حتماً بواسطة همین اخلاق کریمة پیامبر شما بوده که دینش به این سرعت در جهان رایج گشته >>~~ سپس تعجب و تحسین مرد کتابی هنگامی به منتهی درجه رسید که فهمید این رفیق مسلمانش خلیفة وقت ((علی بن ابی طالب(ع))) بوده .طولی نکشید که این مرد کتابی مسلمان شد و به شمار یاران حضرت علی(ع) در آمد. |
| ماخذ: اصول کافی ج 2صفحه: 670 جلد: 2 داستان راستان ص: 38-39 | | ماخذ: اصول کافی ج 2صفحه: 670 جلد: 2 داستان راستان ص: 38-39 |