تاریخچه ی:
مستضعف در فرهنگ اسلام
نگارش: 2
واژه مستضعف از ماده ضعف است اما چون به باب استفعال برده شد به معنی کسی است که او را به ضعف کشانده اند و در بند و زنجیر کرده اند به تعبیر دیگر مستضعف کسی نیست که ضعیف و ناتوان و فاقد قدرت و نیرو باشد مستضعف کسی است که نیروهای بالفصل و بالقوه دارد اما از ناحیه ظالمان و جباران سخت در فشار قرار گرفته اند ولی با این حال در برابر بند و زنجیر که بر دست و پای او نهاده اند ساکت و تسلیم نیست و پیوسته تلاش می کند تا زنجیر ها را بشکند و آزاد شود دست جباران و ستمگران را کوتاه سازد و آئین حق و عدالت را بر پا کند.
خداوند به چنین گروهی وَعده یاری و حکومت در زمین داده است نه افراد بی دست و پا و ترسو که حتی حاضر نیستند فریادی بکشند تا چه رسد به اینکه پا در میدان مبارزه بگذارند و قربانی دهند.
البته مستضعف انواع و اقسامی دارد، مستضعف فکری، فرهنگی، اقتصادی، اخلاقی و سیاسی و آنچه بیشتر قرآن روی آن تکیه کرده مستضعفین سیاسی و اخلاقی است بدون شک جباران مستکبر برای تحکیم پایه های سیاست جابرانه خود قبل از هر چیز سعی می کنند قربانیان خود را به استضعاف فکری و فرهنگی بکشانند سپس به استضعاف اقتصادی تا قدرت و توانی بر آنان باقی نماند تا فکر قیام و گرفتن زمام حکومت را در دست و در مغز خود بپرورانند و قرآن همه جا به حمایت از مستضعفان برخاسته و از آنها به نیکی یاد کرده و آنها را مؤمنانی مجاهد و تلاش گر که مشمول لطف خدا هستند می شمارد.
منابع :
تفسیر نمونه ، ج 16 ، ص 19