واژه مستضعف از ریشه «ضعف» است، و به معنای کسی است که او را به ضعف کشاندهاند و در بند و زنجیر کردهاند. به عبارت دیگر مستضعف کسی نیست که ضعیف و ناتوان و فاقد قدرت و نیرو باشد، بلکه کسی است که نیروهای بالفعل و بالقوه دارد، اما از سوی ظالمان و جباران سخت در فشار قرار گرفته، با این حال در برابر بند و زنجیر که بر دست و پای او نهادهاند ساکت و تسلیم نیست و پیوسته تلاش می کند زنجیرها را بشکند و آزاد شود تا دست جباران و ستمگران را کوتاه سازد و آئین حق و عدالت را بر پا کند.
خداوند به چنین گروهی وعده یاری و حکومت در زمین داده است؛ نه به افراد بیدستوپا و ترسو که حتی حاضر نیستند فریادی بکشند، تا چه رسد به اینکه پا در میدان مبارزه بگذارند و قربانی دهند.
البته مستضعف انواع و اقسامی دارد: مستضعف فکری، فرهنگی، اقتصادی، اخلاقی و سیاسی؛ و آنچه قرآن بیشتر روی آن تکیه کرده، مستضعفین سیاسی و اخلاقی است. بدون شک جباران مستکبر برای تحکیم پایههای حکومت خود قبل از هر چیز سعی میکنند قربانیان خود را به ضعف فکری و فرهنگی بکشانند، و سپس به ضعف اقتصادی تا قدرت و توانی بر آنان باقی نماند تا فکر قیام و گرفتن زمام حکومت را در دست و مغز خود بپرورانند. قرآن همه جا به حمایت از مستضعفان برخاسته و از آنها به نیکی یاد کرده و آنها را مؤمنانی مجاهد و تلاشگر که مشمول لطف خدا هستند برمیشمارد.
منابع:
تفسیر نمونه، ج 16، ص 19
|
واژه مستضعف از ماده ضعف است، اما چون به باب استفعال برده شده به معنی کسی است که او را به ضعف کشانده اند و در بند و زنجیر کرده اند به تعبیر دیگر مستضعف کسی نیست که ضعیف و ناتوان و فاقد قدرت و نیرو باشد مستضعف کسی است که نیروهای بالفعل و بالقوه دارد، اما از ناحیه ظالمان و جباران سخت در فشار قرار گرفته اند ولی با این حال در برابر بند و زنجیر که بر دست و پای او نهاده اند ساکت و تسلیم نیست و پیوسته تلاش می کند تا زنجیر ها را بشکند و آزاد شود دست جباران و ستمگران را کوتاه سازد و آئین حق و عدالت را بر پا کند.
خداوند به چنین گروهی وَعده یاری و حکومت در زمین داده است نه افراد بی دست و پا و ترسو که حتی حاضر نیستند فریادی بکشند تا چه رسد به اینکه پا در میدان مبارزه بگذارند و قربانی دهند.
البته مستضعف انواع و اقسامی دارد، مستضعف فکری، فرهنگی، اقتصادی، اخلاقی و سیاسی و آنچه بیشتر قرآن روی آن تکیه کرده، مستضعفین سیاسی و اخلاقی است بدون شک جباران مستکبر برای تحکیم پایه های سیاست جابرانه خود قبل از هر چیز سعی می کنند قربانیان خود را به استضعاف فکری و فرهنگی بکشانند سپس به استضعاف اقتصادی تا قدرت و توانی بر آنان باقی نماند تا فکر قیام و گرفتن زمام حکومت را در دست و در مغز خود بپرورانند و قرآن همه جا به حمایت از مستضعفان برخاسته و از آنها به نیکی یاد کرده و آنها را مؤمنانی مجاهد و تلاش گر که مشمول لطف خدا هستند می شمارد.
منابع:
تفسیر نمونه، ج 16، ص 19
|