تاریخچه ی:
مسئولیت حبیب در سپاه امام
تفاوت با نگارش: 2
- | ((حبیب بن مظاهر)) (مظهر )، یکی از فرماندهان سپاه امام حسین علیه السلام رکربا ود، اام علیه السلام وی را به فرماندهی میسره (جانب چپ لشگر) هادد هنگامی که یکی از افراد من برای مبارزه تن به تن مبارز طلبید، حبیب بن مظاهر فوراً دعوت وی را اجابت کرد، ولی امام علیه السلام ز فتن وی برای مارزه تن ه تن ممانعت فرمود. |
+ | ((حبیب بن مظاهر)) (مظهر) یکی از فرماندهان سپاه ((حضرت امام حسین علیه السلام|ام علیه السلام)) در ((کربلا)) بود که فرماندهی جانب چپ لشگر را ب عهد دشت. هنگامی که یکی از افراد په ((عمر بن سعد|عمر سعد)) برای مبارزهی تن به تن مبارز طلبید، حبیب بن مظاهر فوراً دعوت وی را اجابت کرد، ولی امام علیه السلام ه و اازه ناد. |
- | حبیب بن مظاهر و ((مسلم بن عوسجه|مسلم بن عوسجه ))دو یار دیرینه ای بودند که وفاداری خود رابه امام علیه السلام از همان زمان که به یاری مسلم بن عقیل به پا خاستند نشان دادد این و با یکدیگ به امام حسین علیه السلام یسند، هگامیکه مسلم بن وسه پس از مه از اس به مین و آ وی به مراه امام حسین علیه السلام ر لی سلم ند. |
+ | حبیب بن مظاهر و ((مسلم بن عوسجه و شهادت در کربلا|مسلم بن عوسجه)) دو یار دیرینه بودند که وفاداری خود را به امام علیه السلام از همان زمان که به یاری ((مسلم بن عقیل)) به پا خاستند نشان داد بودن. هنگامی که مسلم بن وسجه پس از مبارزه از اسب به زمین فرود آمد، حبی به همراه امام حسین علیه السلام بر بای مسلم اضر شدند. بب به سلم گفت:« شهادت تو برای من سخت است! تو را به ((بهشت)) بشارت میدهم!» />مسلم با صدای ضعیفی پاسخ داد:« خداوند و را به خیر بشارت دهد!» حبیب گفت:« مسلم اگر یقین نداشتم که پس از می کوه بعد از تو به تو ملحق خواهم شد، دوس داشتم به هچه می خواهی وصیت کنی تا ب ن جامه عمل بپوانم، آچنن که تو شایسته آنی.» مسلم پاسخ داد:« تو را به ای مرد سفارش می کنم که جان خود را فدای او کنی.» و با دست خود به امام حسین علیه السلام شاره ک. حبیب گت:« سم ه ی ((ک)) نین خواهم کرد.» |
- | حبیب به مسلم گفت: بسیار برای من سخت است شهادت تو! تو را به بهشت بشارت می دهم! مسلم با صدای ضعیفی پاسخ داد: خداوند تورا به خیر بشارت دهد!
حبیب گفت: مسلما اگر یقین نداشتم که پس از مدتی کوتاه بعداز تو به تو ملحق خواهم شد، دوست داشتم که به هرچه می خواهی به من وصیت کنی تا به وصیتهای تو جامه عمل بپوشانم آنچنان که تو شایسته آنی.
مسلم پاسخ داد: تو را به این مرد سفارش می کنم که جان خود را فدای او کنی و با دست خود به امام حسین علیه السلام اشاره کرد.
حبیب گفت: به خدای کعبه چنین خواهم کرد.
منابع: ابصار العین، ص 56 و 57. |
+ | !منابع: *ابصار العین، ص 56 و 57. |