تاریخچه ی:
محسوسات
تفاوت با نگارش: 1
| + | V{maketoc} |
| + | !حس و قضایای محسوس |
| یکی از اصلی ترین ((ماده و صورت قیاس|مواد قیاس))، __محسوسات یا مشاهدات__ است. | | یکی از اصلی ترین ((ماده و صورت قیاس|مواد قیاس))، __محسوسات یا مشاهدات__ است. |
| منظور از محسوسات یا مشاهدات، ((قضیه|قضایایی)) است که از راه __حس__ برای انسان حاصل شده است. | | منظور از محسوسات یا مشاهدات، ((قضیه|قضایایی)) است که از راه __حس__ برای انسان حاصل شده است. |
| مانند قضایای: | | مانند قضایای: |
| "((برف)) سفید است" | | "((برف)) سفید است" |
| "((آتش)) سوزان است" | | "((آتش)) سوزان است" |
| "خورشید گرد است" | | "خورشید گرد است" |
| "نمک شور است" | | "نمک شور است" |
| "من تشنه ام" | | "من تشنه ام" |
| "من ناراحت شده ام" و... | | "من ناراحت شده ام" و... |
| حس بر دو قسم است: | | حس بر دو قسم است: |
| *__حس ظاهر:__ | | *__حس ظاهر:__ |
| منظور از حس ظاهر، همان ((حواس پنجگانه)) بوده و بر پنج نوع است: | | منظور از حس ظاهر، همان ((حواس پنجگانه)) بوده و بر پنج نوع است: |
| ((بینایی))، ((شنوایی))، ((بویایی))، ((چشایی(ذائقه))) و ((لامسه)). | | ((بینایی))، ((شنوایی))، ((بویایی))، ((چشایی(ذائقه))) و ((لامسه)). |
| قضایایی که به واسطه حواس ظاهری تالیف می شوند، (برای تمایز از قضایای حسی باطنی)، __حسیات__ خوانده می شوند. | | قضایایی که به واسطه حواس ظاهری تالیف می شوند، (برای تمایز از قضایای حسی باطنی)، __حسیات__ خوانده می شوند. |
| مانند این قضایا که: | | مانند این قضایا که: |
| "آتش سوزان است" | | "آتش سوزان است" |
| "نمک شور است" | | "نمک شور است" |
| *__حس باطن:__ | | *__حس باطن:__ |
| منظور از حس باطن، آگاهی انسان از امور و حالات درونی خود است؛ مانند فکر و ترس و خشم و غم و شادی و گرسنگی و درد و ... . | | منظور از حس باطن، آگاهی انسان از امور و حالات درونی خود است؛ مانند فکر و ترس و خشم و غم و شادی و گرسنگی و درد و ... . |
| قضایایی که انسان به واسطه حس باطن، آن ها را تالیف می کند، (برای تمایز از قضایای حس ظاهری)، __وجدانیات__ نام دارد. | | قضایایی که انسان به واسطه حس باطن، آن ها را تالیف می کند، (برای تمایز از قضایای حس ظاهری)، __وجدانیات__ نام دارد. |
| مانند قضایای: | | مانند قضایای: |
| "من شاد هستم" | | "من شاد هستم" |
| "من می ترسم" | | "من می ترسم" |
| "من فکر می کنم" | | "من فکر می کنم" |
| بر این اساس، گاهی به جای محسوسات، از لفظ __مشاهدات__ استفاده می کنند که هم مشاهده بیرونی و حسی (حس ظاهر) را شامل می شود و هم مشاهده درونی(حس باطن) را. | | بر این اساس، گاهی به جای محسوسات، از لفظ __مشاهدات__ استفاده می کنند که هم مشاهده بیرونی و حسی (حس ظاهر) را شامل می شود و هم مشاهده درونی(حس باطن) را. |
| !دو نکته | | !دو نکته |
| 1- به طور کلی، نخستین آگاهی هایی که برای انسان حاصل می شود، همین آگاهی های حسی است(چه بیرونی و چه درونی)؛ چنانچه اولین آگاهی هایی که یک کودک پس از تولد پیدا می کند، آگاهی به حالات درونی خود(مانند گرسنگی) و آگاهی های حسی(مانند چشیدن ((غذا|غذاها)) و دیدن ((رنگ|رنگ ها)) ) است. | | 1- به طور کلی، نخستین آگاهی هایی که برای انسان حاصل می شود، همین آگاهی های حسی است(چه بیرونی و چه درونی)؛ چنانچه اولین آگاهی هایی که یک کودک پس از تولد پیدا می کند، آگاهی به حالات درونی خود(مانند گرسنگی) و آگاهی های حسی(مانند چشیدن ((غذا|غذاها)) و دیدن ((رنگ|رنگ ها)) ) است. |
| 2- باید توجه داشت که گرچه می گوییم که ذهن در درک محسوسات احتیاجی به عقل ندارد؛ اما این بدان معنا نیست که حس به تنهایی مبدا ((برهان)) و نتیجه گیری قضیه است؛ بلکه به گفته ((ارسطو))، از راه حس تنها، هیچ معرفتی حاصل نمی شود. | | 2- باید توجه داشت که گرچه می گوییم که ذهن در درک محسوسات احتیاجی به عقل ندارد؛ اما این بدان معنا نیست که حس به تنهایی مبدا ((برهان)) و نتیجه گیری قضیه است؛ بلکه به گفته ((ارسطو))، از راه حس تنها، هیچ معرفتی حاصل نمی شود. |
| به سخن دیگر، عقل انسان است که از امور محسوس، قضایای معقول استخراج می کند و این قضایا مبدا برهان و ((قیاس)) واقع می شوند. | | به سخن دیگر، عقل انسان است که از امور محسوس، قضایای معقول استخراج می کند و این قضایا مبدا برهان و ((قیاس)) واقع می شوند. |
- | محسوسات یکی از اقسام ((یقینات))است و از مبادی یقینی و ضروری قیاس ها به شمار می رود. |
+ | محسوسات یکی از اقسام ((یقینات)) است و از ((ماده و صورت قیاس|مبادی)) یقینی و ضروری قیاس ها به شمار می رود. |
| !منابع | | !منابع |
| *منطق مظفر، جلد2، صفحه 129 و 128 | | *منطق مظفر، جلد2، صفحه 129 و 128 |
| *کلیات منطق صوری، صفحه 362 و 361 | | *کلیات منطق صوری، صفحه 362 و 361 |