منو
 کاربر Online
1179 کاربر online
Lines: 1-22Lines: 1-42
-دا کرن فاطمه رسول ا را: قی ک آیه آمد لا تحبوا دعاء الرسول بینکم کدعاء بعضکم بعضا - یعنی ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا ))را همان طور که دیگران را صدا می‏کنید (مثلا با اسم یا بدون احترام) صدا نکنید، فاطمه علیها سلام می‏گوید من از آن پس به پدرم می‏گفم« یا رسول الله»؛ دو ه ر که فتم« یا رسل الله »، پدرم رسول خدا پیش آمد و فرمود« فاطمه جان به من بگو یا ابه- پدرجان- این کلمه قلب مرا زنده ‏تر و خدای تعالی را راضی‏تر می‏گرداند. » +{picture=fatemeh.jpg height=324 width=460 align=left}__نده‌شدن قلب پیامبر:__
((حض
ر فاطمه زهرا علیهاسلام|فاطمه لیهسلام)) می‏فرماید: /> از نزو آیه « لا تحبوا دعاء الرسول بینکم کدعاء بعضکم بعضا »؛ ( ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا)) را همان طور که دیگران را صدا می‏کنید (مثلا به اسم کوچک یا بدون احترام)، صدا نکنید) من پدرم ا « یا رسول الله » صد دم. />اا پدرم فرمود:« فاطمه جان به من بگو «یا ابه» ( پدرجان). این کلمه قلب مرا زنده ‏تر و خدای تعالی را راضی‏تر می‏گرداند. »
-در آغوش محبت: گاه رسول خدا فاطمه را می‏بوسید و گاه او را در آغوش می‏گرفت و گاه />
دست محبت به ورت و ر او می‏کشید و گاه او را از صمیم قلب دعا می‏کرد و اشک از چشمان زهرا پاک می‏مود و ل دا شب‏ها تا چره مبارک زهرا رانمی‏بوسید نمی‏خوابید و چو اه اید یمود، سر بارک خد را ب وی سیه فاطه می‏گاشت- ای رار رسو خدا بود در زمان ل از زدوا زهرا علیهاسلام- اهی رسول خدا صی له ی و له و لم رفاطمه لیهسام را می‏بوسید و به او می‏فرمو: فدای و باد پدرم مادرم.
+__در آغوش محبت:__ />رسول خدا گاه فاطمه را می‏بوسید، گاه او را در آغوش می‏گرفت، گاه دست محبت به ر و ورت او می‏کشید و گاه او را از صمیم قلب دعا می‏کرد و اشک از چشمان زهرا پاک می‏رمود. و بل ز ازدواج زهرا علیهاسلام، شب‏ها تا صرت مبارک او را نمی‏بوسید، نمی‏خوابید. />رسو ا اهی ر اه عیسا را ی‏وسید به ا می‏ف رم و ادرم ای و با
هرگاه فاطمه علیهاسلام نز رسول خدا ی، یابر ه ترام فاطمه لند مید، سر بارکش را می‏بوسید و او ر در جای ود می شاند.
-و هراه فاطمه علیهاسلام بر رسول خدا وارد می‏شد حضرت به احترام فاطمه بلند می‏شد و سر مبارکش را می‏بوسید و او را در جای خود می نشاند.
کمک : روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم وارد خانه ((امیرالمؤمنین|امیرالمؤمنین علیه السلام)) شدد، دیدند حضرت و فاطمه علیهاسلام نشسته و مشغول آسیاب کردن ات، رسول خدا پیش رفت، فرمودند: کدام شما خسته‏ترید؟
امیرالمومنین عرض کرد: فاطمه.
رسول خدا فرمود ای دخترکم برخیز.
فاطمه علیها سلام برخاست و رسول خدا به جای او نشست و با امیرالمومنین مشغول آسیاب کردن گندم و جو شد.
دلسوزی : روزی فاطمه علیهاسلام مریض شد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آمدند برای عیادت، کنار فاطمه نشست و احوالپرسی کر
د.
+__مک:__
روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم وارد خانه ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علی علیه السلام)) شد دید ی و فاطمه علیهماالسلام نشسته و مشغول آسیاب کردنان. رسول خدا پیش رفت فرمود:« کدام یک از شما خسته‏ترید؟»
امیرالمؤمنین عرض کرد:« فاطمه.»
رسول خدا فرمود دخترم برخیز.»
فاطمه علیهاسلام برخاست و رسول خدا به جای او نشست؛ و با امیرالمؤمنین مشغول آسیاب گندم و جو شد.
-فاطمه عرض کرد: پدر جان من یک غذای خیلی عالی یل دارم.
>>رسول خدا بلند شد و از طاقچه‏ای که در اطاق بود ک طبقی آورد که در آن کشمش و نان روغنی و کشک و خوشه‏ای انگور بود؛ طبق را نزد فاطمه گذاشت و خود آن حضرت دست مبارکش را به سوی طبق دراز کرد و نام خدای بزرگ را به زبان جاری مود و فرمود: بخورید بنام خدا.
فاطمه و رسول خدا و امیرالمومنین و ((حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام|حسن)) و ((حضرت امام حسین علیه السلام|حسین ))همگی از آن غذا خوردند، در این میان فقیری دم در مد و اای غذا کرد.
+__دلسوزی:__
روزی فاطمه علیهاسلام مریض شد. رسول خدا به عیادتش رفت. کنارش نشست و احوالپرسی کرد.
فاطمه عرض کرد:« پدر جان، من یک وعده غذای عالی ذیذ دارم.»
رسول خدا بلند شد و از طاقچه‏ای که در اطاق بود طبقی آورد که در آن کشمش و نان روغنی و کشک و خوشه‏ای انگور بود. طبق را نزد فاطمه گذاشت و دست مبارکش را به سوی طبق دراز کرد، نام خدای بزرگ را به زبان جاری رمود و به حاضرین فرمود:« بخورید به نام خدا. »
فاطمه و رسول خدا و امیرالمؤمنین و ((حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام|حسن)) و ((حضرت امام حسین علیه السلام|حسین)) همگی از آن غذا خوردند. در این میان فقیری پت در آد و غذا خواست.
رسول خ
دا فرمود:« دور و.»
فاط
مه عرض کرد یا رسول له چرا چنین فمودی؟»
رسول خد
ا فرمود:« او ((ابلیس|شیطان)) بود و این غذا را ((جبرئیل|جبرئیل)) از ((بهشت|بهشت)) آورده است. شیطان می‏خواست از نصیب شما بخورد ولی سزاوارش نیست.»
-رسول خدا مود: در فاطه ر ک یا رسول اه چرا نین رمودی
رسول خدا فرمود:ای ((ایس|ان)) ود و این ر ((ئی|ریل)) ا ((هش|هت)) ورد، شیان می‏وات ز نی شما بخورد و این ساوار و نیست.
+__جایگاه فاطمه نزد پیامبر:__
زبان
رسول خدا صی لله علیه و آله و سلم زبان وحی است. خدا در رآن ربار پیامبر می‌فرماید:ولا ینط عن الهوی ( ز روی واهش نف خن نمی‏گوید.)
لذ
ا سخنانی که رسول خدا دربار اطمه بر زبا آورده، همه بر مبنای وحی و به میزان ح است، نه از روی محبت و یفتی ر غیر راه خدا.
بنابراین باید به آنها دقت کرد:

رسول خدا می‏فرمود:« فاطه پا تن من اس ه کس او را خشنود کن مرا خشنود کرده و هر کس به او بدی کند ه من ی کره
م
یمو:« فاطمه رونی چشم و میوه دل من ات.»
می‏ف
مود:« فاطمه فرع و شه وود من است. ه چه او را ناراحت کند، ا ناراحت م‏کند و هر چه باعث شادی و شود، موجب شادی من می‏گدد.»
می‏فرم
ود:« فامه گرامی‏ترین فد در نزد من ست.»
م
ی‏فمود:« فاطمه قلب من و روح میان دو پهلوی من اس

از رسول خدا پرسیدند:« مبوبترین زنان نزد شما کیست؟»
فرمود:« فاطمه
.»

منابع:
بحارالانوار، ج 43، صفحات 23 و 24 و 26 و 38 و 54.
-مراجعه شود به: 
-
((موقعیت فاطمه نزد پیامبر))
 

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 سه شنبه 03 مرداد 1385 [10:53 ]   8   رضا معرب      جاری 
 یکشنبه 01 آبان 1384 [11:20 ]   7   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 سه شنبه 25 مرداد 1384 [04:25 ]   6   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 سه شنبه 10 خرداد 1384 [11:38 ]   5   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 دوشنبه 15 فروردین 1384 [08:36 ]   4   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 یکشنبه 15 آذر 1383 [08:10 ]   3   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 دوشنبه 02 آذر 1383 [06:16 ]   2   نفیسه ناجی      v  c  d  s 
 یکشنبه 12 مهر 1383 [10:02 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..