- | قتی نامه حضرت بدست علی رسید همه دوستان از واب امام کاملاً تعجب کردند که چرا دستورالعمل وضوئی کاملاً مشابه با وضوی ((اهل سنت|اهل سنّت ))صادر نموده است ولی خود علی بن یقطین گفت: مولای اعلم بما قال و انا تمثل امره (مولایم امام موسی بن جعفر علیه السلام بهتر از هر کس دیگری علت چنین دستوری را می داند و من هم فرمانبردار و مطیع دستور هستم. )
از آن پس علی بن یقطین بر خلاف همه ((شیعه حقیقی|شیعیان ))وضو می گرفت، درست همانگونه که حضرت فرموده بود.
مدتها چنین بود تا روزی جاسوسان ((هارون الرشید|هرون الرشید ))زارش دادد: علی بن یقطین از شیعیان موسی بن جعفر است و مخالف شما میباشد.
با توجه به اینکه علی بن یقطین وزیر هارون بود و گهگاه از این گزارشها می رسید، هارون مطلب را با بعضی از مهره های خاص اطلاعاتی در جریان گذاشت و گفت: مدتهاست گزارشهائی در مورد تشیّع علی بن یقطین و نفوذی بودنش در دستگاه حکومتی ما می رسد ولی من هیچ سرنخی بدست نیاورده ام، بارها نیز امتحان کرده ام ولی به نتیجه نرسیده ام. دوست دارم بگونهای که او متوجه نشود امتحان روشن دیگری بعمل آوردم و به همه حرفها خاتمه دهم.
چه کنم؟!
گفتند: وضوی شیعیان با وضوی اهل سنت فرق میکند، بهترین امتحان آنست که شخصاً بطور پنهانی وضوی او را کنترل کنید.
گفت: آری این بهترین شیوه کشف است.
سرانجام روزی علی را به کاری مشغول داشت تا وقت نماز رسید،عادت علی بن یقطین این بود که نماز را اول وقت در اطاقی تنها بجا می آورد.
وقتی علی وارد اطاق شد، هارون از محلی که قبلاً در نظر گرفته شده بود، او را زیر نظر گرفت، علی نیز همچون همیشه وضویی شاداب به روش وضوی اهل سنت گرفت.
آنچنان صحنه عجیب بود که هارون بی اختیار از مخفی گاه بیرون آمد و خطاب به علی فریاد زد: ای علی بن یقطین! هر کسی میگوید تو شیعه هستی دروغ می گوید.
پس از آن نامه ای مجدداً از امام هفتم علیه السلام بدست علی رسید که حضرت نوشته بودند: ای علی بن یقطین! از این پس آنگونه که خداوند فرموده است، وضو بگیر: صورت را کامل و دستها را از رق تا انگشتان بشوی، و سپس قسمتی از جلوی سر و آنگاه روی پاهایت را از رطوبت دستهایت مسح نما زیرا که خطری که متوجه تو بود برطرف گردید. |
+ | س از ن روز مجددا نامه ای از امام هفتم علیه السلام به دست علی رسید که در آن نوشته بود:« ای علی بن یقطین! از این پس آن گونه که خداوند فرموده است، وضو بگیر: صورت را کامل و دستها را از آرج تا انگشتان بشوی، و سپس قسمتی از جلوی سر و آنگاه روی پاهایت را از رطوبت دستهایت مسح نما؛ زیرا که خطری که متوجه تو بود برطرف گردید.» |
| بحار الانوار، ج 48، ص 38، از مناقب و ارشاد و اعلام الوری. | | بحار الانوار، ج 48، ص 38، از مناقب و ارشاد و اعلام الوری. |
| ((معجزات امام موسی کاظم علیه السلام)) | | ((معجزات امام موسی کاظم علیه السلام)) |