مثنوی منسوب به مثنی دوتائی است. زیرا در هر بیت دو قافیه آمده است که با قافیه بیت بعد فرق می کند بین نحو:
الف---- الف
ب---- ب
ج---- ج
د---- د
از آنجا که مثنوی به لحاظ قافیه محدودیت ندارد شعر موضوعات و مضامین طولانی است و از این رو در داستان سرائی از آن اضافه می شود. چنان که قبلاً مذکور شد. داستان سرائی در ایران جنبه منظوم داشت و در این صورت از قالب مثنوی استفاده می شد علاوه بر داستان که می تواند غنائی یا حماسی باشد، برای طرح هر نوع مطلب طولانی معمولاً از مثنوی استفاده می شود و بدین ترتیب قالب مناسب برای ادبیات تعلیمی نیز مثنوی است و مخصوصاً صوفیه برای القای آموزه های خود از آن استفاده کردند. مثنوی از قوالب خاص فارسی است و در ادبیات عرب رواج چندانی ندارد. در عربی به مثنوی بیشتر مزدوج می گویند و نوشته اند که اول کسی که در عربی مزدوج گفت عبدالرحمن الرقاشی معروف به ابان اللاحقی است که کلیله و دمنه را منظور کرده بود. ابان لاحقی در اصل ایرانی بود و ابن ندیم تصریح کرده است که تمایل اصلی او در شعر به مثنوی و مسمط بوده است.
حکایت
یکی گربه در خانه زال بود----- که برگشته ایام و بد حال بود
روان شد به مهمان سرای امیر----- غلامان سلطان زدند شر به تیر
چکان خونش از استخوان می دوید-----همی گفت و از هول جان می دوید
اگر جستم از دست این تیر زن----- من و موش و ویرانه پیر زن
***
نیرزد عسل جان من زخم نیش-----قناعت نکوتر به دوشاب خویش
خداوند از آن بنده خرسند نیست-----که راضی به قسم خداوند نیست
باب ششم بوستان