تاریخچه ی:
مأمون و پیشنهاد ولایتعهدی امام رضا علیه السلام
تفاوت با نگارش: 1
| + | ((مأمون|مأمون)) وقتی دید ((حضرت امام رضا علیه السلام|امام رضا علیه السلام)) به هیچ وجه حاضر به پذیرفتن خلافت نیست، گفت:« اکنون که خلافت را نمیپذیرید، پس ولیعهد و جانشین من باشید تا بعد از من خلافت به شما برسد.» |
| + | حضرت رضا علیه السلام که از نیت مأمون خبر داشت، فرمود:« به خدا قسم پدرم از قول پدرانش و آنها از قول ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علی علیه السلام)) روایت کردهاند که ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا)) خبر داده است که من با مظلومیت تمام، مسموم میشوم و قبل از تو از دنیا میروم؛ ملائکهی آسمان و زمین بر من گریه میکنند و در سرزمینی غریب در کنار ((هارون الرشید|هارون)) دفن خواهم شد.» |
- | وتی حضرت رضاعلیه ام ه هیچوج خلافت را نپیرفتند،((أمون| مون ))ینه لایتعدی ا مطر کرد و هار اش : اکنون که لفت را می ذیرید س ولید انشین م باشی ا بد از من ات به ما سد.» |
+ | مأمو گفت:« ای ز سو خدا! تا من ند تم چ کسی ت یکد سار کند و و ا کش؟! />رت رضا عی سل مد:« ا بواهم گی چه کی مرا می ک میویم!» |
- | ضرت رضا عیه اسام که از نقه هی وم پلید من بر ات فرمو: « دا ق پر ا دان ا ((میاممین|میالممنین ))از ((ضرت د ی ی اه یه و |رسو خدا ))حدیث کرد که من ق از ت ا الت ملمی ه شته م وم و ا دنیا ی رم و ملک آسمان و زین ر من گریه میکن در سرزمین غربت کنر ((هرو الرشی|رون ))فن واهم .» |
+ | ممون که مهی راا را ه وی ودش بست دید، یی یگری ه کا بست و فت: « ا ا ی ر میخواهی خدان ا رات کنی؛ مواید مدم بگین ال دنیا نیتید د یا یید!» />ا فرمود:« ب خدا ق! از وقتی ک دای عالی ما خل فرمو هرگز رغ نفتهم و به خار دنیا حر م از دیا کنره نگرفتهام. ای أمون ن میدانم نی و یت.» مون فت:« نیم چی؟» |
- | ممون دراین جا اشک تمساح ریخت و گفت: « ای فرزد رسول خدا تا ن زنده هستم چه کسی جرأت م کن تو را بکشد و اسائه ادبی نماید؟!» حضرت رضا علیه السلام فرمود: « اگر بخوهم بیم ه کسی ما می کد می گویم!»
مأمون که اهها را ب ی خودش بست میدید، ب سیاست دیگری ت زد و گفت: « شما ا ین حرف میخواید راحت طلبی را پیشه خد سازی و مرم بگیند که شما طالب دنیا نیستی و به دنبال دنیا نمیروید!»
ضرت فمود: « ب خدا قسم! از وقتی ک دای تعالی مرا خ رو، هز درو نگفه ام و ن به خاطر دنیا و حرف مردم ز دنا ناره نرف ا ای مأمون من میدانم تو چه راد ی کرده ای! مأمون گت ه اراد ی کرد م ؟! |
+ | مام فرود:« ت میواهی مرا ولیعهد خو نی ا مدم بگوین ای ی ب مسی الر ا نیا کاره میرف بکه دست به دنیا نمرسید بیید وقتی م یهدی ر ه او یشنهاد کرد، گونه ر ا و ریاست کرد و آن را یر!» |
- | حضرت فرمو: « تو میخواهی مرا ولیعهد خود کنی که وقتی که من قبول کردم مردم بگویند ین لی ن موی الرضا ز دیا کناره نمیگفت بلکه دستش ب دنیا نمی سید. ببینید وقتی به او ولیعهدی را پیهاد کردن، چونه را طمع ر خلافت و ریاست و دنیا طلبی آنرا قبول کرد!» مأمون وقتی دید حضرت رضا علیه السلام تمام نقشه های شیطانی او را به باد داد در غضب شد و گفت: «پیوسته سخنان ناگوار در برابر من می گویی و ت و جلال من خود را در امان میبینی ؟!
به خدا قسم اگر ولیعهدی مرا پذیرفتی که هیچ و الا تو را به آ اجبار میکنم و اگر اجبا و اکراه هم نپذیرفتی گردنت را میزنم!» بله مامون مقصودی از این پیشنهاد نداشت جز اینکه سطوت و جلالت آنحضرت را در نظر مردم بشکند |
+ | ممون وقتی دید رضا یه لسام ست او را انده، عبانی شد و گفت:« پیوسته سخنان ناگوار در برابر من میگویی و وت از یبت و جلال من در امان مبینی! به خدا قسم، اگر ولیعهدی مرا پذیرفتی که هیچ، و الا تو را جبور مکنم و اگر با هم نپذیرفت، گردنت را مزنم!» |
- | لذا وقتی حمید بن مهران به مامون اعتراض کرد که چ این مرد گمنا را معروف کردی و نام این شخص از یاد رفته را دوباره ر سر زبانها جاری کد و. . . ممون در جوابش گفت ان مد دور از چشمها بود و مردم را به خود دعوت مینمود ما او را ولیعهد خود کردیم تا دعوتش برای ما باشد و شیعیان و دلباختگانش بفهمند که ادعاهای او پوچ است و خلافت مال ماست و ما ترسیدم که اگر او را رها کنیم شورشی برپا کند که دیگر نتوانیم جلوی آنرا بگیریم حالا بر فرض هم خطا کده باشم درباره اش سستی را جایز نمیمرم و و را کم کم آن مقامی که در نظر شیعیاش دارد میاندازیم تا بدانند که او سزاوار لافت نست و پس فنه او را با کشتنش از مان ر میداریم. |
+ | !منابع: />*اراانوار ج 49، 128، 3. از عیون اخبار الرضا، ج 2، 139. />*اراانوار، 49، 182. |
- | منابع: بحار الانوار، ج 49، ص 128، ح 3. از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 139.
بحار الانوار، ج 49، ص 182.
مراجعه شود به:
((پیشنهاد خلافت به حضرت رضا علیه السلام))
((م امام رضا -ع- نقشه مأمون))
((قبول ولایتعهدی با شرایط سنگین))
((بیعت بر ولایتعهدی رت رضاعلیه السلام))
((نارضایی ولایتعهدی ضت رضا علیه السلام))
((اقدامات ممون پس از بیعت)) |
+ | !مراجعه شود به: *((پیشنهاد خلافت به حضرت رضا علیه السلام)) *((گای امام رضا علیه سلام از نقشه مأمون)) *((قبول ولایتعهدی با شرایط سنگین)) *((بیعت مردم بر ولایتعهدی مم رضا علیه السلام)) *((نارایان ولایتعهدی مم رضا علیه السلام)) *((اقدامات ممون پس از بیعت با امام رضا علیه السلام)) *((حیله مأمون)) |