در زمینه کیفیت آخرین لحظات حیات طیبه
حضرت امام سجاد علیه السلام چند روایت وجود دارد که در دو قسمت قابل جمع بندی است :
1-
ابو حمزه ثمالی از
ژحضرت ابی جعفر امام باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود: چون هنگامه وفات حضرت علی بن الحسین علیه السلام فرا رسید من را به سینه خود چسبانید، و فرمود: ای پسرکم، تو را به چیزی وصیت می کنم که پدرم به هنگام وفاتش من را بدان وصیت کرده بودند که فرمود: ای پسرکم از ظلم به کسی که بر علم تو ناصری جز خداوند ندارد بپرهیز و هرگز خود را بر آن آلوده مساز.
2- از حضرت ابی الحسن علیه السلام نقل شده است که چون موقع وفات حضرت علی بن الحسین علیه السلام فرا رسید بیهوش شد، سپس چشمان خود را گشود و سوره « اذا وقعت الواقعه » و « انا فتحنا » را قرائت کرد و بعد گفت: حمد خداوندی را که وعده خود به ما را راست گردانید و همه زمین بهشت را به ما میراث داد و ما از هر جای بهشت که بخواهیم برای خود منزل اختیار می کنیم.
« پس چه خوب است اجر عاملین و کار افتادگان. » (آیه 74 / زمر) سپس در همان لحظه قبض روح شد و دیگر هیچ نفرمود.
در روایت دیگری با همین مضمون آمده است که حضرت در موقع وفات سه مرتبه بیهوش شد و به هوش آمد و در آخر این آیه شریفه قرآن تلاوت فرمود.
و در روایت دیگری آمده است: « حضرت به هنگام وفات بیهوش شده و ساعتی در حال بیهوشی بودند و سپس پیراهن و پارچه ای که روی حضرت بود را کنار زده و فرمودند: «
الحمدلله الذی اورثنا الجنهّ نتبّوء منها خبیث نشاء فنعم اجر العالمین » آنگاه فرمودند: « قبر مرا حفر کنید تا بر زمین استوار و ثابت برسید. » بعد پیراهن یا پارچه ای که آنجا بود را به روی خود کشیده و جان به جان آفرین تسلیم کردند.
از آیه ای که حضرت در آخرین لحظات حیات خود تلاوت فرمودند به دست می آید اولاً حضرت خود را در بحبوبه بهشت دیده ونمای آن را تحت سیطره خود می یافتند و ثانیاً تمام آرمانهای خود را محقق و وعده های الهی در تحقق اهداف خود را صادق دانسته و با قلبی مطمئن به دیار باقی شتافتند.
منابع :
بحارالانوار، ج 46، ص 152، حدیث 16 (به نقل از اصول کافی ) و ص 147 حدیث 1
مراجعه شود به
مسمومیت و شهادت امام سجاد علیه السلام