تاریخچه ی:
قیومیت شوهر بر زن
تفاوت با نگارش: 2
- |
گرچه اساس زندگی زناشویی بر مهر و محبت و تفاهم است و زن و شوهر نباید بگذارند که این محبت خدشهدار شود، اما گاهی اختلاف سلیقهها و یا ملاحه بعضی از جهات موجب اختلاف در نظر میشود. |
+ | اگرچه زندگی زناشویی بر اساس مهر و محبت و تفاهم است و زن و شوهر نباید بگذارند که این محبت خدشهدار شود، اما گاهی اختلاف سلیقهها یا برخی ملاحظهها موجب اختلاف میشود. اگر در موارد اختلاف بگوییم حما زن و شوهر باید به تفاهم برسند و نظر مشترکی پیدا کنند در واقع اختلاف را دامن زدهایم زیرا مرد میگوید تو باید نظر مرا بپذیری و زن میگوید نه، نظر من صحیح است و تو باید آن را بپذیری، و غالبا این اختلاف حلشدنی نیست. پس باید در موارد اختلافات، نظر مشخصی انتخاب شود. اگر بگوییم این شخص، غیر از زن و شوهر باشند موجب میشود که در هر مسألهای زن و شوهر راهی کوچه و بازار شوند و در پی قاضی و مشاور بگردند. بنابراین باید در اختلافات یا نظر مرد انتخاب شود یا نظر زن. خداوند در هر یک از زن و مرد قوا و صفاتی آفریده و وظائف آنان را بر اساس سازمان وجودی آنها معین کرده است. همان گونه که زن مظهر احساسات لطیف و عواطف ظریف است و وظیفه مادری و تربیت فرزند را بر عهده دارد، مرد نیز به جهت قوای خاص خودش و صلابت و تدبیر امور، و توان بیشتر در مواجهه با مشکلات و سختیهای زندگی، مسؤولیت تأمین هزینههای خانواده و مدیریت آن را بر عهده دارد. بر این اساس معصومین میفرمایند برای ایجاد آرامش ر ه بیشتر، زن است که باید با شوهر هماهنگ باشد و از سوی دیگر، بر عهده مرد است که از خانواده خود محافظت کند و وظیفه سرپرستی آنها را به نحو شایستهای انجام دهد. در این حکم هیچ حقی از طرفین تضییع نشده، و نیز بر هیچ یک، امری فراتر از طاقت تحمیل نشده است، زیرا خداوند بار مسئولیت و سرپرستی را از اول بر عهده زن قرار نداده است. بلکه مرد را وا میدارد که خانواده خود را اداره کند و امور زندگی آنها را از همه جهت به عهده بگیرد. وقتی از ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا)) اجازه میخواهند که ((حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام|فاطمه زهرا علیهاسلام)) در مجلس عروسی شرکت کند، پیامبر میفرماید او زن ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|علی بن ابیطالب)) و به فرمان اوست. فاطمه علیهاسلام هم در وصیت خود میگوید:«علی جان، از زمانی که با تو زندگی کردهام هرگز بیاد نداری و سابقه نداشته که در امری با تو مخالفت کرده باشم.» امیرالمومنین علیه السلام هم تصدیق میکند و میفرماید:«بله، تو گرامیتر از این بوده و هستی.» |
- | اگر در اختلافات بگوییم حتما زن و شوهر باید به تفاهم برسند و رای مشترکی پیدا کنند در واقع اختلاف را دامن زدهایم زیرا مرد می گوید تو باید رای مرا بپذیری و زن میگوید نه، رای من صحیح است و تو باید آن را بپذ یری و غالبا این اختلاف حلشدنی نیست. پس باید در اختلافات و مواردی که تفاهم عملا مقدور نیست، رای مشخص واحدی انتخاب شود. اگر بگوئیم این شخص، غیر از زن و شوهر باشند موجب میشود که در هر مسالهای زن و شوهر راهی کوچه و بازار شوند و در پی قاضی و مشاور بگردند که مثلا امروز بالاخره در فلان مهمانی شرکت بکنیم یا نکنیم. | |
- | این راه هم عملا ناممکن است. مضافا به اینکه اختلاف را هم حل نمیکند. بنابراین باید در اختلافات یا رای مرد انتخاب شود یا رای زن. | |
- | خداوند اعلی در هر کدام از زن و مرد قوا و صفاتی آفریده و آنها را مجهز به سلاحی فرمود که در زندگانی به آنها بیشتر نیاز دارند. مرد با توجه به وظیفهاش از کسب علم و کسب مال و دادوستد و برخورد با مردم کوچه و بازار باید مجهز به عقل و درایت بیشتری باشد؛ همچنان که زن باید با توجه به وظیفهاش از خانهداری و تربیت فرزند و شوهرداری مجهز به احساس و عاطفه لطیفتری باشد. لذا خداوند عقل مرد را قویتر و احساس و عواطفش را ضعیف تر نسبت به زن قرار داده است. | |
- | بر این اساس میفرماید: برای ایجاد آرامش هر چه بیشتر، زن مطیع شوهر باشد و بر عهده مرد است که از اهل و عیال خود محافظت نماید و وظیفه سرپرستی آنها را به نحو شایستهای انجام دهد. | |
- | ملاحظه میکنید در این حکم حق هر کس داده شده و هیچکدام از طرفین ضایع نشدهاند؛ زیرا خداوند بار مسئولیت و سرپرستی را از اول بر عهده زن قرار نداده است. بلکه مرد را اجبار مینماید که باید عیالات خود را اداره کنی و امور زندگی آنها را از همه جهت به عهده بگیری. | |
- | در بحثهای گذشته همین مجموعه، روایات زیادی داشتیم که دلالت بر قیومیت شوهر میکرد. حتی وقتی از ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا ))اجازه میخواهند که ((حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام|فاطمه زهرا علیهاسلام ))در مجلس عروسی شرکت کند، حضرت میفرماید او زوجه ((علی بن ابیطالب ))و به فرمان اوست. فاطمه علیهاسلام هم در وصیت خود میگوید : علی جان از زمانی که با تو زندگی کردهام هرگز بیاد نداری و سابقه نداشته که در امری با تو مخالفت کرده باشم. | |
- | امیرالمومنین علیه السلام هم تصدیق میکنند و میفرمایند بله پناه برخدا تو گرامیتر از این بوده و هستی. رسول خدا فرمود: اگر میخواستم امر کنم که کسی بر کسی سجده کند هر آینه فرمان میدادم که زنان بر شوهران خود سجده نمایند. (یعنی زنان باید به این اندازه مطیع باشند تا زندگی آنها به گرمی و محبت بگذرد.) مخفی نماند که در غالب این بحثها ما به اشاره ای قناعت میکنیم و طالبین باید به کتابهای مورد بحث مراجعه کنند. | |
| منابع: | | منابع: |
- | بحار الانوار، ج 43، ص 30. |
+ | بحار الانوار، ج 43، ص 30. بحار الانوار، ج 23، ص 240. بحار الانوار، ج 43، ص 191. |
- | مناع:
حار الانور، 23، ص 240.
نابع:
ار لانور، ج 43، ص 191. |
+ | مراعه و ه: ((ظایف مرک ن و وهر)) |