منو
 کاربر Online
397 کاربر online
تاریخچه ی: قیس بن مسهر

در حال مقایسه نگارشها

نگارش واقعی نگارش:1
قیس بن مسهر صیداوی اسدی از یاران امام حسین و مردی شجاع و شریف و از محبان اهل بیت بود. هنگامی که معاویه مرد و شیعیان کوفه خبر مخالفت امام با یزید و آمدن آن حضرت به مکه را شنیدند، بسیار خوشحال شدند و رهبران شیعه نامه هایی به امام نوشتند و از آن حضرت دعوت کردند تا به کوفه بیاید. پس از مدتی قیس بن مسهر به نمایندگی از کوفیان به حضور امام حسین در مکه رسید و نامه های اّنان را مبنی بر دعوت حضرتش به کوفه، تقدیم داشت.
همراه قیس کسان دیگری هم از جانب اهل کوفه به مکه آمدند و از امام حسین برای حرکت به سوی کوفه دعوت کردند.
حضرتش نامه‌ای برای اهل کوفه نوشت و مسلم بن عقیل را به همراه قیس به سمت کوفه فرستاد تا اوضاع کوفه را بررسی کرده به اطلاع امام برساند.
مسلم و قیس به همراهی دو نفر راهنما به سوی کوه حرکت کردند؛ لیکن راه را گم کردند و آبی که با خود برده بودند تمام شد و تشنگی بر ایشان غلبه کرد تا حدی که راهنماها از تشنگی جان دادند. مسلم قصد بازگشت نمود و نامه‌ای در بیان حال خود، توسط قیس برای امام حسین فرستاد؛ اما حضرتش برای او نوشت که به مسیر خود ادامه دهد.
قیس در رکاب امام از مکه به سمت عراق حرکت کرد. پس از مدتی، نامه‌ای از مسلم به دست امام رسید که در آن از وفاداری و اطاعت کوفیان از حضرتش خبر می‌داد و از امام می‌خواست هر چه سریع‌تر به کوفه بیاید.
امام نامه‌ای به شیعیان کوفه نوشت و با اشاره به نامه‌ی مسلم، از آنها خواست تا آماده‌ی ورود ایشان باشند. سپس نامه را به دست قیس سپرد تا به مردم کوفه برساند. این در حالی بود که اوضاع در کوفه دگرگون شده و مسلم بن عقیل به شهادت رسیده بود. سپاه حصین بن نمیر قیس را در راه کوفه و در منطقه‌ی قادسیه دستگیر کرد.
قیس همان دم نامه را پاره کرد تا به دست آنها نیفتد. حصین او را نزد ابن زیاد فرستاد. ابن زیاد از او درباره‌ی ماموریتش و علت پاره کردن نامه پرسید. قیس جواب داد: می‌خواستم تو بر مضمون آن مطلع نشوی. ابن زیاد گفت: آن نامه از طرف چه کسی و برای چه کسی بود؟ قیس گفت: از طرف امام حسین به سوی جماعتی از اهل کوفه. عبیدالله خشمگین شد و گفت: یا نام‌های آنان را می‌گویی یا بالای منبر می‌روی و بر حسین و پدرش ناسزا می‌گویی.
قیس در حضور جمعیت بر منبر رفت و گفت: ای مردم، این حسین بهترین خلق خدا و پسر فاطمه دختر رسول خداست و من فرستاده‌ی اویم. در منطقه‌ی « حاجر » از او جدا شدم. پس به ندای او پاسخ گویید و او را یاری کنید.
سپس عبیدالله بن زیاد و پدرانش را لعنت کرد. هنگامی که عبیدالله این مطلب را شنید دستور داد تا او را از بالای قصر به زیر انداختند و بدین گونه قیس به شهادت رسید.
با شنیدن خبر شهادت قیس، امام حسین بی‌اختیار اشک ریخت و فرمود: « منهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و مابدلوا تبدیلاً » ( )
منابع:
منتهی الامال،‌ ص 424؛ قاموس الرجال، ج 8، ‌ص 548

مراجعه شود به:
قیس بن مسهر، سفیر امام حسین علیه السلام در کوفه
پیوستن چند تن به اصحاب امام حسین علیه السلام

قیس بن مسهر صیداوی اسدی از یاران امام حسین و مردی شجاع و شریف و از محبان اهل بیت می باشد هنگامی که معاویه مرد و شیعیان کوفه خبر مخالفت امام،با یزید و آمدن آن حضرت به مکه را شنیدند، بسیار خوشحال شدند و رهبران شیعه نامه هایی به امام نوشتند و از آن حضرت دعوت کردند تا به کوفه بیاید. پس از مدتی قیس بن مسهر به نمایندگی از کوفیان به حضورامام حسین در مکه رسیده ، ونامه های اّنان رامبنی بر دعوت از اّن حضرت به کوفه، تقدیم داشت.

همراه قیس کسان دیگری هم ازجانب اهل کوفه به مکه آمده و از امام حسین برای حرکت به سوی کوفه دعوت نمودند.


حضرت نامه ای برای اهل کوفه نوشتند و مسلم بن عقیل را به همراه قیس به سمت کوفه فرستادند تا اوضاع کوفه را بررسی کرده و به اطلاع امام برساند.

مسلم وقیس به همراهی دونفر راهنما به سوی کوه حرکت کردند، لیکن راه را گم کرده و آبی که با خود برده بودند به آخر رسید و تشنگی برایشان غلبه کرد تا حدی که دو راهنمایی که با خود برده بودند از تشنگی جان دادند. مسلم قصد بازگشت نمود و نامه ای در بیان حال خود ،توسط قیس برای امام حسین فرستاد، اما حضرت برای او نوشتند که به مسیر خود ادامه بدهد.

امام از مکه به سمت عراق حرکت کردند و قیس در رکاب حضرت بود پس از مدتی نامه ای از مسلم به دست حضرت رسید که در آن از وفا داری و اطاعت کوفیان از حضرت خبر داده بود و از ایشان خواسته بود هر چه سریعتر به کوفه وارد شوند.

حضرت نامه ای به شیعیان کوفه نوشتند و با اشاره به نامه مسلم از آنها خواستند تا آماده ورود ایشان باشند. سپس نامه را به دست قیس سپردند تا به مردم کوفه برسانند. این در حالی بود که اوضاع در کوفه دگرگون شده و مسلم بن عقیل به شهادت رسیده بود. قیس در راه کوفه در منطقه قادسیه با سپاه حصین بن نمیر مواجه شد و توسط آنها دستگیر شد.

قیس همان دم نامه را پاره کرد تابه دست آنها نیفتد، حصین او را نزد ابن زیاد فرستاد. ابن زیاد از او درباره ماموریتش و علت پاره کردن نامه پرسید. قیس جواب داد: تا تو بر مضمون آن مطلع نشوی. ابن زیاد گفت: آن نامه از طرف چه کسی و برای چه کسی بود؟ قیس گفت: از طرف امام حسین به سوی جماعتی از اهل کوفه. عبید الله خشمگین شد و گفت یا نام های آنان را باید بگویی یا بالای منبر می روی و بر حسین و پدرش ناسزا می گویی.

قیس در حضور جمعیت بر منبر رفت و گفت: ای مردم، این حسین بهترین خلق خدا و پسر فاطمه دختر رسول خداست و من فرستاده او هستم. در منطقه« حاجر» از او جدا شدم. پس به ندای او پاسخ گویید و او را یاری نمایید و به کمکش بشتابید.

سپس عبیدالله بن زیاد و پدرانش را لعنت کرد. هنگامی که عبیدالله این مطلب را شنید دستور داد تا او را از بالای قصر به زیر انداختند و قیس به شهادت رسید.

هنگامی که خبر شهادت قیس به امام حسین رسید بی اختیار اشکشان جاری شد و فرمود: « منهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و مابدلوا تبدیلاً »

منابع :

منتهی الامال ،‌ ص 424 ؛ قاموس الرجال ، ج 8 ،‌ص 548

مراجعه شود به:

سفیر امام به سوی کوفه - قیس بن مسهر

پیوستن چند تن به اصحاب امام


تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 شنبه 09 مهر 1384 [13:36 ]   5   امیرحسین محمدیان      جاری 
 سه شنبه 25 مرداد 1384 [14:20 ]   4   امیرحسین محمدیان      v  c  d  s 
 یکشنبه 27 دی 1383 [08:15 ]   3   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 دوشنبه 25 آبان 1383 [12:21 ]   2   نفیسه ناجی      v  c  d  s 
 سه شنبه 20 مرداد 1383 [11:09 ]   1   عبدالله حقیقت      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..