منو
 کاربر Online
480 کاربر online
تاریخچه ی: قیاس اقترانی

V{maketoc}
همان طور که می دانید، هر ((قیاس)) دست کم از دو ((قضیه)) اصلی تشکیل می شود که __((قیاس|مقدمات قیاس))__ نام دارد.
از این دو قضیه، قضیه دیگری لازم می آید که __((قیاس|نتیجه))__ نامیده می شود و در حکم فرزند مقدمات قیاس است.
!تعریف قیاس اقترانی:
قیاس اقترانی را که یکی از دو قسم قیاس است، این گونه تعریف می کنند:
__قیاس اقترانی قیاسی است که نتیجه یا ((تناقض|نقیض)) نتیجه، به نحو بالفعل(یعنی صراحتاً) در مقدمات آن ذکر نشده باشد. (یعنی قیاسی است که نتیجه یا نقیض نتیجه صراحتاً در مقدمات نیامده باشد.)__
مثال:
((زمین)) یک ((سیاره)) است. (مقدمه اول قیاس)
هر سیاره کروی است. (مقدمه دوم قیاس)
نتیجه: زمین، کروی است.

چنانچه مشاهده می گردد، در این قیاس نه خود نتیجه (زمین کروی شکل است) و نه نقیض نتیجه (زمین کروی شکل نیست)؛ هیچ یک بالفعل و با صراحت در مقدمات ذکر نشده است.(قید ((قوه و فعل|بالفعل)) به این دلیل است که نتیجه به نحو ((قوه و فعل|بالقوه)) در مقدمات وجود دارد.)
!اجزا و حدود قیاس اقترانی:
ما در هر قیاس به دنبال آن هستیم تا یک قضیه را اثبات کنیم و به همین جهت آن را __مطلوب__ می نامیم.
((قضیه حملی|موضوع)) قضیه مورد نظر یا مطلوب را __اصغر__ یا __حد اصغر__ و ((قضیه حملی|محمول)) آن را __اکبر__ یا __حد اکبر__ می نامند و هر دو را با هم، __راسین__ یا __طرفین__ یا __حدین__ نام می دهند.

مثلا فرض کنید که می خواهیم این قضیه را که "زمین کروی است" اثبات کرده و تصدیق نماییم. پس این قضیه مطلوب ما است.
در این قضیه، "زمین" اصغر یا حد اصغر و "کروی" اکبر یا حد اکبر می باشد:
زمین (اصغر) کروی (اکبر) است. (مطلوب)

علت این اسامی این است که معمولا کلیت و شمول محمول بیش از موضوع است؛ یعنی قلمرو آن وسیع تر است و به همین دلیل آن را اکبر می خوانند.

این قضیه موضوع و محمولی دارد و چنانچه معلوم است این قضیه ،قضیه ای ((بدیهی)) نیست و نمی توان بدون دلیل، محمول این قضیه (کروی بودن) را به موضوع آن (زمین) نسبت دارد و رابطه میان آنها را تصدیق کرد.

یه همین جهت، باید امر مشترکی را که میان موضوع و محمول مشترک است پیدا کنیم تا آن ها را به هم مرتبط سازد. (همانند پلی که دو سوی نهر را به هم ارتباط می دهد.)
این امر مشترک را __حد وسط یا حد اوسط یا اوسط__ می نامیم.
اساسا کار اصلی قیاس، همین پیدا کردن حد وسط و میانجی، یعنی یافتن امر مشترکی است که نسبت را میان موضوع و محمول قضیه مورد نظر ما برقرار می کند.

پس حدود قیاس سه حد است:
حد اکبر (اکبر)، حد اصغر (اصغر)، حد وسط.
!چگونگی تالیف قیاس اقترانی:
اولین کاری که باید برای تالیف قیاس اقترانی و اثبات قضیه مورد نظر خود انجام دهیم، یافتن حد وسط است. به محض اینکه حد وسط (نسبت دهنده محمول به موضوع قضیه مورد نظر) را پیدا کنیم، می توانیم قیاس را تشکیل داده و قضیه را اثبات نماییم.

حد وسط و میانجی میان موضوع و محمول قضیه را بدین ترتیب پیدا می کنیم:
خصوصیات اصلی موضوع و محمول را بررسی می کنیم و اوصاف و خصوصیات هر یک را از نظر می گذرانیم و به دنبال چیزی (حدی، امری) می گردیم تا میان هر دو مشترک باشد.

برای مثال در میان اوصاف و خصوصیات زمین می گردیم تا چیزی بیابیم که با کروی بودن ارتباط داشته باشد. پس از جستجوی بسیار بالاخره متوجه می شویم که زمین یک سیاره است و از سوی دیگر نیز می دانیم که یکی از خصوصیات سیاره، کروی شکل بودن است. پس سیاره بودن می تواند کروی بودن را به زمین پیوند دهد.

بنابراین __سیاره__ که میانجی و رابط میان موضوع و محمول واقع می شود و آن دو را به هم مرتبط می سازد، حد وسط قیاس ما می باشد. این حد وسط محور اصلی و قطب حقیقی قیاس و پایه و مبنای آن است و قیاس در حقیقت به گرد آن می چرخد و به همین جهت، مدون ((منطق|علم منطق))، یعنی ((ارسطو)) گفته است که:
''تیز یابی عبارت است از کشف سریع حد وسط مورد نیاز.''

اکنون که حد وسط را پیدا کرده ایم، تنها کاری که باید انجام دهیم، این است که محمول قضیه مورد نظرمان را توسط این حد وسط به موضوع قضیه مرتبط کنیم.

به این صورت:
دو مقدمه تشکیل می دهیم که در مقدمه اول، اصغر با حد وسط اقتران می یابد و در دومی اکبر با حد وسط. مقدمه ای را که شامل حد اصغر است، __صغری__ و مقدمه ای را که شامل حد اکبر است، __کبری__ می نامند.
با انجام این کار، مطلوب، خود به خود ثابت شده و از این به بعد، __نتیجه__ نامیده می شود.
برای نمونه در ارتباط با مثال مذکور، این گونه عمل می کنیم:

زمین، سیاره است. (صغری)
(اصغر)(اوسط)
هر سیاره کروی است. (کبری)
،،،(اوسط)(اکبر)
زمین کروی است. (نتیجه)

!چهار نکته!
1)چنانچه ملاحظه می گردد، حد وسط، حد مشترکی است که اصغر و اکبر را به یکدیگر پیوند می دهد.
2)حد وسط یا حد مشترک حتما باید در صغری و کبری تکرار شود.
3)بنابراین، حد وسط است که بین مقدمات و نتیجه، مناسبت بر قرار می کند؛ در هر دو مقدمه تکرار و در نتیجه حذف می شود.
4)نتیجه، نهایت و منتهای ((حجت یا استدلال|استدلال)) و قیاس است و ذهن با رسیدن به آن به مقصود نهایی خود می رسد.

قیاس اقترانی بر اساس نحوه قرار گرفتن حد وسط در صغری و کبری، چهار شکل مختلف پیدا می کند که به اشکال چهار گانه معروف است .
در همین باره، نگاه کنید به:
*((اشکال چهار گانه قیاس اقترانی))
همچنین قیاس اقترانی به طور کلی دارای یک سری قواعد عمومی و اساسی است که باید رعایت شود تا نتیجه بخش(منتج) باشد. برای آگاهی از آن ها نگاه کنید به:
*((قواعد عمومی قیاس اقترانی ))
!منابع
*مجموعه آثار، جلد 5، صفحه 91
*منطق مظفر، جلد2، صفحه 25
*کلیات منطق صوری، صفحه 318-314

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 شنبه 08 اسفند 1383 [07:32 ]   7   محمدحسین حقیقت      جاری 
 شنبه 24 بهمن 1383 [13:04 ]   6   محمدحسین حقیقت      v  c  d  s 
 شنبه 24 بهمن 1383 [12:47 ]   5   محمدحسین حقیقت      v  c  d  s 
 شنبه 24 بهمن 1383 [11:50 ]   4   محمدحسین حقیقت      v  c  d  s 
 شنبه 24 بهمن 1383 [11:47 ]   3   محمدحسین حقیقت      v  c  d  s 
 شنبه 24 بهمن 1383 [11:44 ]   2   محمدحسین حقیقت      v  c  d  s 
 شنبه 24 بهمن 1383 [10:50 ]   1   محمدحسین حقیقت      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..