منو
 کاربر Online
871 کاربر online
تاریخچه ی: قیاس

تفاوت با نگارش: 1

Lines: 1-44Lines: 1-44
 V{maketoc} V{maketoc}
 !اهمیت و جایگاه قیاس !اهمیت و جایگاه قیاس
 مبحث __قیاس__ بنیادی ترین بحث ((منطق)) به شمار رفته و مهم ترین و اساسی ترین قسم از ((اقسام حجت یا استدلال)) است. اساسا مباحث ((قضیه|قضایا)) مقدمه است برای مبحث قیاس؛ همچنانکه مباحث ((کلیات خمس )) مقدمه ای بودن برای مبحث ((معرف)). مبحث __قیاس__ بنیادی ترین بحث ((منطق)) به شمار رفته و مهم ترین و اساسی ترین قسم از ((اقسام حجت یا استدلال)) است. اساسا مباحث ((قضیه|قضایا)) مقدمه است برای مبحث قیاس؛ همچنانکه مباحث ((کلیات خمس )) مقدمه ای بودن برای مبحث ((معرف)).
 (به عبارت دیگر از آنجا که موضوع منطق، معرف و ((حجت یا استدلال|حجت)) است و عمده ترین نوع حجت نیز قیاس است، پس همه مباحث منطق درباره معرف و قیاس دور می زند.) (به عبارت دیگر از آنجا که موضوع منطق، معرف و ((حجت یا استدلال|حجت)) است و عمده ترین نوع حجت نیز قیاس است، پس همه مباحث منطق درباره معرف و قیاس دور می زند.)
 !تعریف قیاس !تعریف قیاس
 ((منطق دانان))، قیاس را اینگونه تعریف کرده اند: ((منطق دانان))، قیاس را اینگونه تعریف کرده اند:
-''قیاس، قولی (گفتاری) است که از چند قضیه تشکیل شده است؛ به گونه ای که از این قول، ذاتا(ضرورتا) قول (گفتار) دیگری لازم آید.'' +''قیاس، قولی (گفتاری) است که از چند ((قضیه)) تشکیل شده است؛ به گونه ای که از این قول، ذاتا(ضرورتا) قول (گفتار) دیگری لازم آید.''
 یعنی اینکه قیاس گفتار و جملاتی است که از چند قضیه(حداقل دو قضیه) تشکیل شده است و به سبب ارتباطی که که میان آن ها برقرار شده است، ضرورتا قضیه دیگری از آن ها به وجود می آید.  یعنی اینکه قیاس گفتار و جملاتی است که از چند قضیه(حداقل دو قضیه) تشکیل شده است و به سبب ارتباطی که که میان آن ها برقرار شده است، ضرورتا قضیه دیگری از آن ها به وجود می آید.
 در بیانی دیگر، قیاس این گونه تعریف شده است: در بیانی دیگر، قیاس این گونه تعریف شده است:
 قیاس عبارت از مجموع چند قضیه(حداقل دو قضیه) است که هر گاه مسلم و صحیح فرض شوند، قضیه ای دیگر بالذات(بالضروره) از آن ها حاصل می آید و ناچار باید این قضیه را که نتیجه آن ها است، قبول کنیم؛ زیرا در غیر این صورت، گرفتار ((تناقض)) خواهیم شد. قیاس عبارت از مجموع چند قضیه(حداقل دو قضیه) است که هر گاه مسلم و صحیح فرض شوند، قضیه ای دیگر بالذات(بالضروره) از آن ها حاصل می آید و ناچار باید این قضیه را که نتیجه آن ها است، قبول کنیم؛ زیرا در غیر این صورت، گرفتار ((تناقض)) خواهیم شد.
 برای مثال، وقتی بگوییم: برای مثال، وقتی بگوییم:
 ((آهن)) ((فلز)) است.(قضیه اول) ((آهن)) ((فلز)) است.(قضیه اول)
 و هر فلز ((رسانا)) است.(قضیه دوم) و هر فلز ((رسانا)) است.(قضیه دوم)
 یک قیاس به کار برده ایم؛ زیرا این گفتار، مرکب از این دو قضیه است و از این دو قضیه، بالذات قضیه دیگری لازم می آید و آن قضیه این است که: یک قیاس به کار برده ایم؛ زیرا این گفتار، مرکب از این دو قضیه است و از این دو قضیه، بالذات قضیه دیگری لازم می آید و آن قضیه این است که:
 آهن رسانا است. (نتیجه)  آهن رسانا است. (نتیجه)
-هر یک از قضایایی را که قیاس را تشکیل می دهند، (قضیه اول و دوم در مثال بالا) __مقدمه__ و آن قول دیگری را که از این مقدمات استخراج و استنتاج می شود، __نتیجه__ می نامند. چنانکه ذکر شد، نسبت نتیجه قیاس به مقدمات، همانند نسبت فرزند به والدینش می باشد. +هر یک از قضایایی را که قیاس را تشکیل می دهند، (قضیه اول و دوم در مثال بالا) __مقدمه__ و آن قول دیگری را که از این مقدمات استخراج و ((استنتاج)) می شود، __نتیجه__ می نامند. چنانکه ذکر شد، نسبت نتیجه قیاس به مقدمات، همانند نسبت فرزند به والدینش می باشد.
 باید توجه داشت که مقدمات قیاس می تواند از چند قضیه فراهم شود؛ ولی از دو قضیه کمتر نمی تواند باشد. باید توجه داشت که مقدمات قیاس می تواند از چند قضیه فراهم شود؛ ولی از دو قضیه کمتر نمی تواند باشد.
 یک نکته! یک نکته!
 در ((منطق در اسلام|منطق های اسلامی)) فقط مجموع مقدمات را قیاس می دانند و نتیجه را که فرزند مقدمات است، خارج از قیاس محسوب می کنند؛ اما در منطق های اروپائی مجموع مقدمات و نتیجه را بر روی هم قیاس می دانند و هر دو را با هم قیاس می شمارند. در ((منطق در اسلام|منطق های اسلامی)) فقط مجموع مقدمات را قیاس می دانند و نتیجه را که فرزند مقدمات است، خارج از قیاس محسوب می کنند؛ اما در منطق های اروپائی مجموع مقدمات و نتیجه را بر روی هم قیاس می دانند و هر دو را با هم قیاس می شمارند.
 چنانچه در اقسام حجت یا استدلال خاطر نشان گردید، در قیاس، ذهن ما از امر ((کلی و جزئی|کلی)) به امر ((کلی و جزئی|جزئی)) سیر می کند؛ یعنی هر گاه یک امر کلی، معلوم باشد و این امر کلی معلوم، سبب قبول یک حکم درباره یک امر جزئی (که مندرج در آن کلی است)باشد، این استدلال را قیاس می نامند. چنانچه در اقسام حجت یا استدلال خاطر نشان گردید، در قیاس، ذهن ما از امر ((کلی و جزئی|کلی)) به امر ((کلی و جزئی|جزئی)) سیر می کند؛ یعنی هر گاه یک امر کلی، معلوم باشد و این امر کلی معلوم، سبب قبول یک حکم درباره یک امر جزئی (که مندرج در آن کلی است)باشد، این استدلال را قیاس می نامند.
 به عبارت دیگر، در قیاس ذهن از قضایای کلی به نتایج جزئی می رسد.  به عبارت دیگر، در قیاس ذهن از قضایای کلی به نتایج جزئی می رسد.
 برای نمونه باید گفت که در تمام دنیا، هر قاضی پیوسته با قیاس سر و کار دارد؛ چرا که همواره از قانون کلی به سوی موارد آن سیر می کند و از روی قانون کلی درباره امور(جرائم)جزئی حکم می نماید. برای نمونه باید گفت که در تمام دنیا، هر قاضی پیوسته با قیاس سر و کار دارد؛ چرا که همواره از قانون کلی به سوی موارد آن سیر می کند و از روی قانون کلی درباره امور(جرائم)جزئی حکم می نماید.
 این را می توان به وجهی دیگر نیز بیان کرد: این را می توان به وجهی دیگر نیز بیان کرد:
 __قیاس عبارت است از کشف یک قضیه مجهول به وسیله قضایای کلی معلوم.__ __قیاس عبارت است از کشف یک قضیه مجهول به وسیله قضایای کلی معلوم.__
-قیاس از نظر صورت بر دو قسم عمده است: +قیاس از نظر ((ماده و صورت قیاس|صورت)) بر دو قسم عمده است:
 *((قیاس اقترانی)) *((قیاس اقترانی))
-*((قیاس استثنائی)) +*((قیاس استثنایی))
 البته باید گفت که در ((علوم)) مختلف و نیز در محاوره یعنی در گفته و نوشته ها، قیاس ممکن است صورت های خاص دیگری به خود بگیرد که از آن حیث، نام های مختلفی به خود می گیرد.یعنی ما در بیشتر گفته ها و نوشته هایمان برای آنکه متوجه باشیم، انواع قیاس را به کار می بریم که بسیاری از این قیاس ها، صورت قیاس اقترانی یا استثنائی را ندارد. مهم ترین این اقسام، عبارتند از: البته باید گفت که در ((علوم)) مختلف و نیز در محاوره یعنی در گفته و نوشته ها، قیاس ممکن است صورت های خاص دیگری به خود بگیرد که از آن حیث، نام های مختلفی به خود می گیرد.یعنی ما در بیشتر گفته ها و نوشته هایمان برای آنکه متوجه باشیم، انواع قیاس را به کار می بریم که بسیاری از این قیاس ها، صورت قیاس اقترانی یا استثنائی را ندارد. مهم ترین این اقسام، عبارتند از:
 *((قیاس خلف)) *((قیاس خلف))
 *((قیاس مساوات)) *((قیاس مساوات))
 *((قیاس ضمیر)) *((قیاس ضمیر))
 *((قیاس مرکب)) *((قیاس مرکب))
 *((قیاس ذوحدین)) *((قیاس ذوحدین))
 !منابع !منابع
 *مجموعه آثار، جلد 5، صفحه85،86 *مجموعه آثار، جلد 5، صفحه85،86
 *منطق مظفر، جلد2، صفحه 79 *منطق مظفر، جلد2، صفحه 79
 *کلیات منطق صوری، صفحه 312-310 *کلیات منطق صوری، صفحه 312-310
   

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 شنبه 08 اسفند 1383 [07:12 ]   6   محمدحسین حقیقت      جاری 
 شنبه 24 بهمن 1383 [12:58 ]   5   محمدحسین حقیقت      v  c  d  s 
 شنبه 24 بهمن 1383 [12:58 ]   4   محمدحسین حقیقت      v  c  d  s 
 شنبه 24 بهمن 1383 [12:53 ]   3   محمدحسین حقیقت      v  c  d  s 
 شنبه 24 بهمن 1383 [12:45 ]   2   محمدحسین حقیقت      v  c  d  s 
 شنبه 24 بهمن 1383 [12:42 ]   1   محمدحسین حقیقت      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..