تاریخچه ی:
فیلم ژانر و نظام تولید
{FANCYTABLE(border=0)}<br> ~|~ ~w:5% {picture=cinema.gif width=50 } ~rs:5 ~|~
~h:5 ~cbgc:#cc0000 ~|~ ~cbgc:#cc0000
~W:88% ::((تاریخ سینما)) ((سینما| سینما)) ((تلویزیون| تلویزیون)) ((گونه های سینمایی| گونهها(ژانرها) )) ((متحرکسازی)) ((فیلمسازی ساده)) ((معرفی کتابهای سینمایی |معرفی کتاب)) :: ~|~ ~w:7%
~h:5 ~cbgc:#cc0000 ~|~ ~cbgc:#cc0000
<BR> ~|~
مهم است که بتوان میان کارکردهای متفاوت مفهوم ژانر برای دست اندرکاران مختلف سینما تمایز قائل شد. در این میان سه نقش اصلی این مفهوم را باید تشخیص داد:
<br>
~~brown:__1-__~~ ~~purple:__تولید:__~~ مفهوم ژانری الگو و معیاری برای تصمیمات تولید و وظایف ها فراهم می کند و در واقع این آگاهی ضمنی ، شیوه ارتباطی ویژه ای میان اعضای گروه سازنده ایجاد می کند.
<br>
~~purple:__2-__~~ ~~brown:__توزیع :__~~ مفهوم ژانری روشی ابتدایی و بنیادین برای تفکیک محصول ( فیلم ) عرضه می کند و به این ترتیب نوعی شیوه ارتباطی اختصاری را میان تهیه کننده و پخش کننده یا میان توزیع کننده و نمایش دهنده شکل می دهد.
<br>
~~brown:__3-__~~ ~~purple:__مصرف :__~~ مفهوم ژانری الگوهای استاندارد همدلی تماشاگر را تعیین می کند و به او روشی برای انتخاب می دهد. به این ترتیب ارتباط میان نمایش دهنده و مخاطب تسهیل می شود.
<br>
صنایع سینمای نو پا و در حال تکامل معمولا ژانرهای فیلم ضعیفی دارند ، در حالی که فیلم های ژانر را یا صنایع سینمای کمال یافته می سازند ، مانند آنهایی که در((آمریکا)) ، ((فرانسه)) ، ((آلمان)) و ((ژاپن)) و در زمان جنگ وجود داشتند ، یا صنایع بزرگی که در وهله اول مخاطب ملی یا منطقه ای را مد نظر دارند مانند سینمای ((چین)) و ((هند)).
<br>
اگر چه ژانرها در هر کشوری برای شناخت سینمای ملی اهمیت دارند ، ((نظام استودیویی هالیوود)) از دهه __1930__ سلطه ای جهانی بر تولید فیلم ژانر داشته است. صنعت سینمای آمریکا ژانرهای نیرومندی را به مدت بیش از نیم قرن به مخاطبان در سرتاسر جهان تحمیل کرده است ، در حالی که صنایع ملی دیگر کمابیش از لحاظ کمیت عقب تر هستند و به این اندازه مدون و قاعده مند نشده اند. همچنین این ژانرها شهرت کمتری دارند ، تنها به صورت ادواری فعالیت می کنند و در عین حال تحت تاثیر ژانرهای آمریکایی هستند.
<br>
رشد تولید فیلم ژانر معمولا با حرکت از ایده های محتواگرایانه راجع به ژانر شروع می شود و به سوی تعاریفی مبتنی بر مایه های تکرار شونده حرکت می کند ، مانند: تکرار پیرنگ ها ، الگوهای تصویری همیشگی ، ترکیب های روایی استاندارد شده و قراردادهای پیش بینی پذیر. در آمریکا ، اولین فیلم هایی که ما امروزه به عنوان ((وسترن)) می شناسیم ، در واقع از سوی مخاطبان معاصرشان چنین قلمداد نمی شدند. مثلا ((سرقت بزرگ قطار)) ( 1903 – The Great Train Robbery ) همگون با بسیاری ملودرام های تصویری دیگر بود که فیلم سازان اولیه مورد اقتباس قرار می دادند. این فیلم به جای این که مدل __وسترن__ های آینده باشد ، ابتدا الهام بخش گروهی از فیلم های ((جنایی)) شد. با این حال طی یک دهه تولید رو به رشد فیلم های __تعقیبی- وسترن__ ، __ملودرام های وسترن__ ، __رمانس های وسترن__ و __حماسه های وسترن__ ، ژانری را تحکیم بخشید که صرفا __وسترن__ نام گرفت. وسترن که در ابتدا تنها صفتی جغرافیایی و معرف مکان وقوع ماجرا بود ، به سرعت نامی شد برای یک ژانر فیلم که روی علاقه عمومی به غرب ( منحصرا آمریکا ) حساب می کرد. وسترن بعدها یک مفهوم ژانری قوام یافته و قرار دادی و منشا تولید مکرر فیلم هایی شد که تماشاگران به گونه ای نظام مند آنها را بر اساس استانداردهای خاص وسترن تعبیر و تفسیر می کردند.
<br>
{FANCYTABLE}