منو
 کاربر Online
779 کاربر online
Lines: 1-97Lines: 1-131
 V{maketoc} V{maketoc}
 ! روانى و زلالى ! روانى و زلالى
-تفکّر نوعى گفتگوى پنهانى است که به یارى کلمات در ذهن صورت مى پذیرد. از این ، هر چه دامنه دانش اژگنى نویسنده اى گسترده تر باشد، تسلّط او بر بیان افکار خویش بیشتر است. حتّى دو کلمه را نمى توان یافت که مفهومى کاملا یکسان داشته باشند. همواره اختلافى ناچیز میان دو واژه مترادف وجود دارد که در گزینش واژه مطلوب تر دخیل است. نویسنده باید در این اختلاف ها دقّت رزد و واه اى را گیند که قالبِ منظورش باشد. +تفکّر نوعى گفتگوى پنهانى است که به یارى کلمات در ذهن صورت مى پذیرد. از این ت ،هر چه دامنه دانش غا نویسنده اى گسترده تر باشد، تسلط او بر بیان افکار خویش بیشتر است. حتّى دو کلمه را نمى توان یافت که مفهومى کاملا یکسان داشته باشند. همواره اختلافى ناچیز میان دو واژه مترادف وجود دارد که در گزینش واژه مطلوب تر دخیل است. نویسنده باید در این اختلاف ها دقت کدو لمه اى را ناب کند که قالبِ منظورش باشد.
-!یوند لف و معنى +رانى و زلالى یک نوشته بستگی به نکات زیر دارد: />1. به کار گرفتن کلمه هاى مأنوس و روان.
2. است
فده از جمله هاى کوتاه و ساده
3. پرهیز از پیچیدگى کلام.
4. به کار نبردن جمله هاى
معترضه جز به هنگام ضرورت.
5. به کار نگرفتن اصطلاح ها و تعبیرها
ى گنگ و ابهام آور.
6. پرهیز از «ناهنجارى» (= ضعف تألیف).
7. دورى از «دراز نویسى خسته کننده» (= اطناب ممل).
8. دوری از «کوتاه نویسى آسیب زننده» (= ایجاز مخل).
-لفظ و معنى دو روى یک سکّه اند و نمى توان آن ها را از هم جدا کرد. +~~green:«اِطناب ممل»~~ هنگامى پدید مى آید که نویسنده با استفاده از کلمه هاى مترادف در کنار یکدیگر و نیز آوردن توضیح هاى مکرر و زائد، خواننده را خسته کند.
~~green:«ایجاز مخل»~~ یعنى نویسنده براى رساندن پیام خود، آن اندازه که لازم است از کلمات استفاده نکند و خواننده را در انتظار توضیح کافى بگذارد.

!!پیوند لفظ و معنى

لفظ و معنى دو روى یک سکه اند و نمى توان آن ها را از هم جدا کرد.
 لفظ و معنى را به تیغ از یکدگر نتوان برید ***** کیست «صائب» تا کند جانان و جان از هم جدا؟ لفظ و معنى را به تیغ از یکدگر نتوان برید ***** کیست «صائب» تا کند جانان و جان از هم جدا؟
 کسى که جهان را تیره و تار مى بیند، با زبانى آن را وصف مى کند که رنگ بدبینى و غبار اندوه دارد. کسى که جهان را تیره و تار مى بیند، با زبانى آن را وصف مى کند که رنگ بدبینى و غبار اندوه دارد.
 برای مثال: برای مثال:
- از میان همه تعابیر ممکن در بیان «~~green:باز گذاشتن در اتاق~~»، «صادق هدایت» این را برگزیده است: «~~green:دیدم عمویم رفته و لاى در اتاق را مثل دهن مُرده باز گذاشته بود~~.» این زبان مِه ه و تاریک با موضوع کتاب «بوف کور» و نیز نگرش «هدایت» کاملا سازگار است. + از میان همه تعابیر ممکن در بیان «~~green:باز گذاشتن در اتاق~~»، «صادق هدایت» این را برگزیده است: «~~green:دیدم عمویم رفته و لاى در اتاق را مثل دهن مُرده باز گذاشته بود~~.» این زبان ب ینه وتاریک با موضوع کتاب «بوف کور» و نیز نگرش ((هدایت)) کاملا سازگار است.
   
-!درست نویسى املایى

از گرفتارى هاى رایج میان دانش آموزان تسلّط نداشتن بر دانش اِملا است. همان قدر که «درست نویسى املایى» به یک نوشته آبرو مى بخشد، «غلط نویسى املایى» نشان دهنده ی بى دقّتى و سهل انگارى نویسنده است.
روشن است که آوردن فهرستى کامل از املاى صحیح واژه ها، در حوصله ی این مطلب نیست.
+!!درست نویسى املایى
 +از گرفتارى هاى رایج میان دانش آموزان تسلط نداشتن بر دانش املا است. همان قدر که «درست نویسى املایى» به یک نوشته اعتبار میدهد، «غلط نویسى املایى» نشان دهنده ی بى دقتى و سهل انگارى نویسنده است.
  در این جا نمونه ای کوتاه از املاى برخى واژه هاى مشابه را مى آوریم:  در این جا نمونه ای کوتاه از املاى برخى واژه هاى مشابه را مى آوریم:
  ||آجل: آینده   ||آجل: آینده
 عاجل: شتابنده | عاجل: شتابنده |
 آمِر: امر کننده آمِر: امر کننده
 عامِر: آباد کننده| عامِر: آباد کننده|
 اِثم: گناه اِثم: گناه
 اِسم: نام| اِسم: نام|
 اَرض:زمین اَرض:زمین
 عَرض:پهنا| عَرض:پهنا|
 اَسیر:گرفتار اَسیر:گرفتار
 عَصیر:شیره عَصیر:شیره
 اَثیر: گلوله آتش، هواو فلک اَثیر: گلوله آتش، هواو فلک
 عَسیر: دشوار| عَسیر: دشوار|
 اَلَم: درد اَلَم: درد
 عَلَم: پرچم| عَلَم: پرچم|
 اَلیم: دردناک اَلیم: دردناک
 عَلیم: دانا| عَلیم: دانا|
 اَمل:آرزو اَمل:آرزو
 عَمل:کار| عَمل:کار|
 اِنتساب:نسبت داشتن اِنتساب:نسبت داشتن
 اِنتصاب:گماشتن| اِنتصاب:گماشتن|
 اِنتفاء:نابود شدن اِنتفاء:نابود شدن
 اِنتفاع:نفع بردن| اِنتفاع:نفع بردن|
 بِحار:دریاها بِحار:دریاها
 بَهار:اولین فصل سال| بَهار:اولین فصل سال|
 بَحر:دریا بَحر:دریا
 بَهر:حرف اضافه (براى)| بَهر:حرف اضافه (براى)|
 تألّم:دردناکى تألّم:دردناکى
 تعلّم:یاد گرفتن|| تعلّم:یاد گرفتن||
-تنظیم پاراگراف +!!تنظیم پاراگراف
-بَندیا پاراگراف کوچک ترین واحد ساختمان یک نوشته است. بند، تنها مجموعه اى از جمله ها نیست، بلکه در حقیقت، مجموعه اى است از افکار و مطالبى که نویسنده در ذهن دارد. بند، انشاى مختصرى است که نویسنده اندک اندک آن را گسترش مى دهد تا به صورت انش واحد کلّى درآید. کوتاهى یا بلندى هر بند، تابع اندیشه ها و روش نویسنده در گسترش آن هاست. معمولا هر قدر موضوع نگارش پیچیده باشد، بندها طولانى تر مى شوند. +"بند"یا پاراگراف کوچک ترین واحد ساختمان یک نوشته است. بند، تنها مجموعه اى از جمله ها نیست، بلکه در حقیقت، مجموعه اى است از افکار و مطالبى که نویسنده در ذهن دارد. بند، انشاى مختصرى است که نویسنده اندک اندک آن را گسترش مى دهد تا به صورت نوش کلى درآید. کوتاهى یا بلندى هر بند، تابع اندیشه ها و روش نویسنده در گسترش آن هاست. معمولا هر قدر موضوع نگارش پیچیده باشد، بندها طولانى تر مى شوند.
-اصولا باید هر بند را با عبارتى آغاز کرد که به انتقال اندیشه از بند قبلى به بند بعدى یار برساند. در تنظیم بندها، دو عامل بسیار مؤثّرند: یکى داشتن فکرى منطقى و رعایت نظم و ترتیب در تفکّر و استدلال; و دیگرى مراعات صورت ظاهرى مجموعه نوشته. هنگامى که خواننده به انبوهى از جمله هاى پیاپى نگرد، سر در گم مى شود. امّا اگر همین انبوه را به بندهایى تقسیم کنیم، هم بر رغبت او مى افزاییم و هم فهم مطلب را برایش آسان تر مى کیم. +اصولا باید هر بند را با عبارتى آغاز کرد که به انتقال اندیشه از بند قبلى به بند بعدى کک کند. در تنظیم بندها، دو عامل بسیار مؤثرند: یکى داشتن رعایت نظم و ترتیب در تفکّر و استدلال; و دیگرى مراعات صورت ظاهرى نوشته. هنگامى که اگرخواننده به انبوهى از جمله هاى پیاپى گا کندسر در گم مى شود. اما اگر همین نوشته را به بندهایى تقسیم کنیم، فهم مطلب را برایش آسان تر مى شد.
-پاراگراف ها مانند لقه هاى یک رشه نیرن که پیایى مى یند ا کم را انسام بشند. هر یک از اگرا ها ب یک یا چند مله مرتط، به ى از مطلب اصى ر م وراند. هر پاگراف، مطلب لى از هى و به نوى توی یا فسیر ی یید ى یبد. +در هر پاراگراف، عبارت ها اندیه هاى طرح شه ر آن بار ها اید اراى م و آراسگى خاص بشند، به شکلی که از م ها بوان ه اهمیت و گ ه کدام ى بر. همی م و آراتى ت که ات مطلب افزایش مى ه و سبب مى شود که پیام به رونى و انى ر دستر وننده رار گید.
-در هر پاراگراف، عبات ا و اندیشه هاى ر در آن عبارت ها ید ار راستگى اص باشند به گونه اى که از نم آ ها بتان به امیّ و ایگا ه کدام بد. این م و رگى خو دارا شیوه ها گونه های ا; لى به ر ا، ی ه ونه کان ه که ب قرى تل مطِ وت را ر خلا ن ها بیابد. همی نم و آراستگ ک +هر پاراگراف بای تام و کامل باشد، یعنى اندیشه اصلى پرگ در آن به وى ور ش. ر راگاف ک «هسته» دارد که با مه اى بیادین بیا م و. ای «م بنیدین» مولا ر و ه در میا یا ایا پاگراف ى آید. بقیه ارگرا، حقیق گترش و کیل همین «مله یادین» ت. بین رتی جم پارارا اید همگ ر محور «هست» چد .
-ایت مطلب افایش ه و مى گردد که یم ه وشنى سان دس خواننده قرار گیرد. +تعداد ااگرا هاى یک وشته ه م مطالب تگى داد. در این اراگرا ه تنه موى آورده می شوند که مون وحدىداشته اشند اید . هر نکت ید د ی خود قرار گیرد تا زنجیره کلام بى نظم و گسسته جلوه نکند.
-هر پاراگراف باید تمام و کامل باشد، یعنى اندیشه اصلى پاراگراف ر آن ه خوبى پورده شود. هر پاراگراف یک «ست» دارد که با جمله اى بنیادین یان مى ود. این «جمله بنیادی» معمولا در آغاز و گاه در میان یا پایان پاراگراف مى آید. بقیّه پاراگراف، در حیقت، گسترش و تکمیل همین «مله بنیادین» است. بدین ترتیب، جمله هاى پاراگراف بای همگى بر محور «هسته» بچرخند و وسیله بیان و اثبات آن باشند. +میان پاراگراف ه نی بید پیستگ کامل باشد ا وانند همگام با وینده پی رود .
-تعداد اراگرا اى یک نوه ه جم مطال بستگ دارد. در این پاراگراف ه تها مواّى اى مى گیرند که گونه ا رونمایه صلى نوت پیوند داشته باشد. اندیشه و ممون واحدى که در یک پاراگراف مى آید، باید در پاراگراف دیگر جاى گیرد. هر نکته باید در حلقه خود قرار گیرد تا زنجیره کلام بى نظم و گسست و شفته جلوه نکند. +معا ا ر پاراگراف کمه یا عباى مى آید که مون ا ه ونده بهماند و و را آاده ی این انتل کند.
-میا اراگرا ها نیز اید پیوستگى کا باشد تا خننده هگام ا یسنده پیش رود شت کار را از دست ندد. گاه نوینده از یشه اى ب یش دیگر منل ى و اید خوانده را نیز با خد مراه ببر، گونه ا ه میان ن و ا ى احسا ند. +!رسای گیایى />سایى وگویایى یک شت هگامى اصل شود ک تانی نا ا بی. ر اى پو مان در زبا ارى، ماوت ستره ان: />((وی ))
((
بی)) />((استعاه)) />((کنی))
-ّه گاه یس با نتا ا یک اراگرا ه پاگا دیگر من ا عو م کند بله نه ا دیگر ا من را ى گیر یا ن ا ه یه و ی یگر باو مى کن. ای، به نّ و چشمنو نوته کمک مى کند. +! هنگی />کات یک باید ه گون ا کنا هم رار گیر که اى وانده بى اختیار گین ود . البته نوع نوته مضوع و سبک آن د ین ای هن بسیار نقش داد. ما براى شته اى عارفنه و عاقانه، اید هنگى ن و لیف ر جه ارى با; و براى نوته ها ى باید از آهنگى هیان اگی و شو رین ستفاده کرد.
-مول در آغاز هر اراگراف، کلمه یا عبارت ى ی که انا مضمون ی جنبه یا یاق را به خاند فهمد و را آماده این اا سازد. اّا هرین شیوه «گذار باتا» ات یعنى طنین پژوک ادیه پراگراف پیشین ر پاراگراف بعد آورده شود. این نین افکنى گاه به صورت کرار ژگان و عباات یا جله آخر پاراگرا یش، وگاه به شکل وردن کیه آن یا اشار ه آن ست. یادآورى مى کنیم که همه این یوه هاى گذار و انتقال مى توانند ب توّع و نوب در یک نوشته مورد ستفاده قرار گیرند. +!و و رگارنگی />تع ن ح موضو ا راهای گننم: /> وردن ا کیت ه /> اتفا ا «طنز». /> ین بر و انا و و اتها. /> به کر گرن نای ادب. />و .... />!لنینی و یرینی
-اکنون ه ونه ا از نتا به ااگراف عد بنرید که از نو رب وگان با ودن ید تکی» س: +براى ایجاد دلنشینى و شیرینى در یک اثر، نویسنگان اه ای گناگونى دارند. رایج ترین راه استاده از فن((دیع ))در نوشت هاست.
در ای
روش ،صنایعی به ویسنده آموخته مى شود که با ن ها مى توان لام را آراست و دلنشین ساخت. ر استفاده ز این صنایع باید به 2 نته توجه کرد:
این
که زیادتر از اناز در ار به کر گرته نشون، دیر آن ه طبیعى و هنرمنان به کار گفته شون به ونه ا که خواننده ، نوشته ا تصنعى و تکلف آمی نین.
-«اگر چ اون دنی را زندا منا خواته اس این س و نا را ه برى عذب آا، که براى تبیتشا، ساخته اس تا در رهگذار طا ه و کورا ا و درت ، ا را کنن و آن ک بر مى س بار و بر دهند و هگرا ا ز ایه خویش رامش بد. از ین ن اه، همین خت ها و ر ا هدی اوند، آن هم هیه ى که ر وشنِ چ ل تى مى بند; دیه اى ک هم، ود، گرانبهاس صمیمیت دو مبب رای کای مى کند. +ازگى او />نویند تنا مواه س می کند ک سای اروى، اژ هاى نو، تبیرهاى تاز، ساختار مناس استفاده ن.
گاى که نگ و بوى طرات تاز در یک نوت ،خانه ا عضی ز عیوب آن ى مى کن.
ََ
!
سارى و پربارى />نوته ب ای واننده خویش ا در یک جریان مستمر فرهنگى پیش ب در این مینه نوینده وفه دارد که عنصر مختف را به تناسب در اثر خ، استاده کند.
~~green:ب
هه یر آیات وات~~ />قرآن می که رچه هایت ونر ست، از حاظ صاحت لفظ غت معانى کتابى ى منند است.استاده از ای ت نورانی هم به زیباسز ه کمک م کند و هم را پار رشا از معانى بلند مى سازد.
-و الته ا و اى دیه و ت، ب یان دوت نا وپایا آن ست دارد. ه و ی ر بشند، هیه هده حفه ا ازن ر رهم ى ورد ... .» +اتاده ا یات و ایات دیگر و برا بار ساختن نوت، و گونه دارد: ((تمیح ))و ((اقبا)).
~~green:ت
میح ~~آن ست در من ، ره لطی ریف به ن یه ی ... شد اا ین ره ود.
- +~~green:اقتباس ~~آن است که عین آیه یا عبارت مورد نظر یا قسمتى از آن را که از مطلب ما حکایت مى کند،بیاوریم.

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 یکشنبه 22 مرداد 1385 [11:59 ]   12   لیلا مهرمحمدی      جاری 
 یکشنبه 22 مرداد 1385 [11:58 ]   11   لیلا مهرمحمدی      v  c  d  s 
 یکشنبه 22 مرداد 1385 [11:49 ]   10   لیلا مهرمحمدی      v  c  d  s 
 چهارشنبه 04 مرداد 1385 [13:22 ]   9   لیلا مهرمحمدی      v  c  d  s 
 چهارشنبه 04 مرداد 1385 [13:21 ]   8   لیلا مهرمحمدی      v  c  d  s 
 چهارشنبه 28 تیر 1385 [10:51 ]   7   لیلا مهرمحمدی      v  c  d  s 
 چهارشنبه 28 تیر 1385 [10:23 ]   6   لیلا مهرمحمدی      v  c  d  s 
 دوشنبه 26 تیر 1385 [12:11 ]   5   لیلا مهرمحمدی      v  c  d  s 
 چهارشنبه 21 تیر 1385 [09:24 ]   4   لیلا مهرمحمدی      v  c  d  s 
 چهارشنبه 14 تیر 1385 [12:01 ]   3   لیلا مهرمحمدی      v  c  d  s 
 چهارشنبه 14 تیر 1385 [11:59 ]   2   لیلا مهرمحمدی      v  c  d  s 
 سه شنبه 13 تیر 1385 [12:43 ]   1   لیلا مهرمحمدی      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..