تاریخچه ی:
فرضیه اتر
تفاوت با نگارش: 2
- | اطلاعات اولیه فکر یک محیط نافذ جهانی که فضای میان و درون اجسام مادی را پر کرده بود، در اواخر قرن نوزدهم در ((علم فیزیک)) مستقر شده بود. این محیط به نام ((اتر جهانی هویگنس)) همچون شالودهای برای ((انتشار امواج نور)) به کار رفت و به نام ((لولههای فاراده)) ، جوابگوی نیروهای میان اجسام باردار الکتریکی و ((اجسام مغناطیسی|مغناطیسی)) بود. تحقیقات ((ماکسول)) منجر به ترکیبی میان این دو محیط فرضی شد و نشان داد که ((نور)) انتشار یک ((امواج موج الکترومغناطیسی|موج الکترومغناطیسی)) است. ماکسول نظریه ریاضی بسیار جالبی پیشبینی کرد که تمام پدیدهها را ، شامل نور ، ((الکتریسیته)) و ((مغناطیس)) به یکدیگر مرتبط میساخت. اما به رغم تمام موفقیتها ((دانشمندان قیزیک|فیزیکدانان)) آن را برای توصیف خواص این محیط مرموز جهانی ، آن چنانکه محیطهای مادی معمولی از قبیل ((گاز|گازها)) و ((مایع|مایعات)) و ((جامد|جامدات)) توصیف میشوند، غیر ممکن و ناتوان یافتند و آنچه در این راه تلاش کردند به تضادهای شدیدی منجر شد. !بحران علم فیزیک بدیهی است که پدیده ((قطبش نور)) ثابت میکند که در ((امواج الکترومغناطیس)) ، با ((امواج عرضی|ارتعاشات عرضی)) سروکار داریم که در آن ((ماده)) به پس و پیش و عمود بر امتداد ((انتشار امواج|انتشار)) حرکت میکند. با این حال ارتعاشات عرضی فقط در موارد جامد میتواند وجود داشته باشد که برخلاف مایعات و گازها ، در مقابل هرگونه تغییر شکل مقاومت میکنند، به طوری که اتر نور باید به صورت ماده جامدی به شمار آید. اگر چنین است و اگر اتر جهانی فضای اطراف ما را پر کرده است. چگونه میتوانیم بر روی ((زمین)) راه برویم یا بدویم؟ و چگونه ((سیارات)) میتوانند میلیونها سال برگرد ((خورشید)) بچرخند، بدون آنکه در جایی با مقاومتی روبرو شوند؟ |
+ | !اطلاعات اولیه فکر یک محیط نافذ جهانی که فضای میان و درون اجسام مادی را پر کرده بود، در اواخر قرن نوزدهم در ((علم فیزیک)) مستقر شده بود. این محیط به نام ((اتر جهانی هویگنس)) همچون شالودهای برای ((انتشار امواج نور)) به کار رفت و به نام ((قفس فاراده|لولههای فاراده)) ، جوابگوی نیروهای میان اجسام باردار الکتریکی و ((اجسام مغناطیسی|مغناطیسی)) بود. تحقیقات ((ماکسول)) منجر به ترکیبی میان این دو محیط فرضی شد و نشان داد که ((نور)) انتشار یک ((امواج الکترومغناطیسی|موج الکترومغناطیسی)) است. ماکسول نظریه ریاضی بسیار جالبی پیشبینی کرد که تمام پدیدهها را ، شامل نور ، ((الکتریسیته)) و ((مغناطیس)) به یکدیگر مرتبط میساخت. اما به رغم تمام موفقیتها ((دانشمندان قیزیک|فیزیکدانان)) آن را برای توصیف خواص این محیط مرموز جهانی ، آن چنانکه محیطهای مادی معمولی از قبیل ((گاز|گازها)) و ((مایع|مایعات)) و ((جامد|جامدات)) توصیف میشوند، غیر ممکن و ناتوان یافتند و آنچه در این راه تلاش کردند به تضادهای شدیدی منجر شد. !((بحران علم فیزیک)) بدیهی است که پدیده ((قطبش|قطبش نور)) ثابت میکند که در ((امواج الکترومغناطیسسی)) ، با ((امواج عرضی|ارتعاشات عرضی)) سروکار داریم که در آن ((ماده)) به پس و پیش و عمود بر امتداد ((انتشار امواج|انتشار)) حرکت میکند. با این حال ارتعاشات عرضی فقط در موارد جامد میتواند وجود داشته باشد که برخلاف مایعات و گازها ، در مقابل هرگونه تغییر شکل مقاومت میکنند، به طوری که اتر نور باید به صورت ماده جامدی به شمار آید. اگر چنین است و اگر اتر جهانی فضای اطراف ما را پر کرده است. *چگونه میتوانیم بر روی ((زمین)) راه برویم یا بدویم؟ />*چگونه ((سیارات)) میتوانند میلیونها سال برگرد ((خورشید)) بچرخند، بدون آنکه در جایی با مقاومتی روبرو شوند؟ |
| !تلاش کلوین | | !تلاش کلوین |
- | فیزیکدان مشهور ((انگلستان|انگلیسی)) ، ((کلوین|لرد کلوین)) ، سعی کرد این تضادهای ظاهری موجود در ((جهان فیزیک|عالم فیزیک)) را چنین حل کند که به اتر جهانی خواصی شبیه به خواص ((چسب)) و ((لاک)) منسوب سازد. این مواد دارای خاصیتی به نام (((خاصیت کشسانی)) هستند. در حالی که همچون ((شیشه)) بر اثر یک ((نیرو|نیروی)) قوی میشکنند، بر اثر نیروهای ضعیفتر ( مثل ((نیروی وزن|وزن)) خودشان ) که مدت طولانی بر آنها وارد میشود، همچون مایعات روان میشوند. کلوین چنین استدلال کرد که در مورد ((موج نوری|امواج نورانی)) ، که در آن مورد نیرو جهت خود را یک میلیون میلیون بار در هر ثانیه تغییر میدهد، اتر جهانی میتواند همچون ((ماده کشسان|ماده کشسان سختپایی)) رفتار کند در حالی که در مورد حرکات خیلی کندتر مردم ، ((پرنده|پرندگان)) ، ((سیارات)) یا ((ستارگان)) ممکن است تقریبا بدون هیچ مقاومتی تسلیم شود. |
+ | فیزیکدان مشهور انگلیسی ، ((کلوین|لرد کلوین)) ، سعی کرد این تضادهای ظاهری موجود در ((جهان فیزیک|عالم فیزیک)) را چنین حل کند که به اتر جهانی خواصی شبیه به خواص ((چسب)) و ((لاک)) منسوب سازد. این مواد دارای خاصیتی به نام ((«خاصیت کشسانی)) هستند. در حالی که همچون ((شیشه)) بر اثر یک ((نیرو|نیروی)) قوی میشکنند، بر اثر نیروهای ضعیفتر ( مثل ((نیروی وزن|وزن)) خودشان ) که مدت طولانی بر آنها وارد میشود، همچون مایعات روان میشوند. کلوین چنین استدلال کرد که در مورد ((موج نوری|امواج نورانی)) ، که در آن مورد نیرو جهت خود را یک میلیون بیلیون بار در هر ثانیه تغییر میدهد، اتر جهانی میتواند همچون ((ماده کشسان|ماده کشسان سختپایی)) رفتار کند در حالی که در مورد حرکات خیلی کندتر مردم ، ((پرندگان)) ، ((سیارات)) یا ((ستارگان)) ممکن است تقریبا بدون هیچ مقاومتی تسلیم شود. |
| !یک فکر تازه | | !یک فکر تازه |
- | جای تعجب است که فیزیکدانان قرن نوزدهم محقق نداشتهاند که اگر اتر جهانی وجود دارد، باید خواصی کاملا متفاوت با خواص اجسام مادی معمول و متعارف برای ما داشته باشد. در واقع کاملا معلوم شده بود که ((قابلیت تراکم گازها)) ، ((سیالت مایعات)) ، ((کشسانی جامدات)) و همه خواص دیگر اجسام مادی مربوط به ساختمان مسکونی آنهاست، و نتیجه حرکت ملکولها و نیروهایی است که بر آنها وارد میشود. چنین به نظر میرسد که جز یک نفر ((دانشمندان شیمی|شیمیدان روسی)) ، به نام ((مندلیف)) ، که در ((جدول تناوبی عناصر)) خودش ((عدد اتمی)) صفر را به اتر جهانی اختصاص داد، شخص دیگری هرگز فکر نکرده بود که شاید اتر جهانی از خود ((ساختمان ملکولی)) داشته باشد. در هر حال چنین فرضیهای فقط به پیچیدگیهای بعدی منجر میشد. |
+ | جای تعجب است که فیزیکدانان قرن نوزدهم محقق نداشتهاند که اگر اتر جهانی وجود دارد، باید خواصی کاملا متفاوت با خواص اجسام مادی معمول و متعارف برای ما داشته باشد. در واقع کاملا معلوم شده بود که ((خواص گازها|قابلیت تراکم گازها)) ، ((خواص مایعات|سیالی مایعات)) ، ((خواص جامدات|کشسانی جامدات)) و همه خواص دیگر اجسام مادی مربوط به ساختمان مسکونی آنهاست، و نتیجه حرکت ملکولها و نیروهایی است که بر آنها وارد میشود. چنین به نظر میرسد که جز یک نفر ((دانشمندان شیمی|شیمیدان)) روسی ، به نام ((مندلیف)) ، که در ((جدول تناوبی|جدول تناوبی عناصر)) خودش ((عدد اتمی)) صفر را به اتر جهانی اختصاص داد، شخص دیگری هرگز فکر نکرده بود که شاید اتر جهانی از خود ((ساختار مولکولی|اختمان ملکولی)) داشته باشد. در هر حال چنین فرضیهای فقط به پیچیدگیهای بعدی منجر میشد. |
| !طلوع انیشتن | | !طلوع انیشتن |
- | در این زمان ((مغز انسان|مغز آدمی)) بیش از اندازه در طرز تفکر سنتی بود، و کسی به این فکر نمیکرد که اگر ((امواج الکترو مغناطیسی)) و انتشار نور در فضا باید به وسیله وجود نوعی شالوده توضیح داده شود، این شالوده نباید به هیچ نحو شباهتی به اجسام مادی که با آنها آشنا هستیم ، داشته باشد. />بنابراین لازم بود که ((نبوغ انیشتن)) پدیدار شود تا اتر جهانی کهنه و متضاد را از ((پنجره)) بیرون افکند، و به جای آن مفهوم دامنهدار ((میدان الکترو مغناطیسی)) را قرار دهد و به آن واقعیتی فیزیکی برابر با واقعیت فیزیکی هر جسم مادی معمولی ، نسبت دهد. |
+ | در این زمان ((مغز انسان|مغز آدمی)) بیش از اندازه در طرز تفکر سنتی بود، و کسی به این فکر نمیکرد که اگر ((امواج الکترو مغناطیسی)) و انتشار نور در فضا باید به وسیله وجود نوعی شالوده توضیح داده شود، این شالوده نباید به هیچ نحو شباهتی به اجسام مادی که با آنها آشنا هستیم ، داشته باشد. بنابراین لازم بود که ((نبوغ انیشتین)) پدیدار شود تا اتر جهانی کهنه و متضاد را از ((پنجره)) بیرون افکند، و به جای آن مفهوم دامنهدار ((میدان الکترو مغناطیسی)) را قرار دهد و به آن واقعیتی فیزیکی برابر با واقعیت فیزیکی هر جسم مادی معمولی ، نسبت دهد. |
| !فرمانروای فیزیک جدید | | !فرمانروای فیزیک جدید |
- | مشکلات و تضادهای فراوان در ارتباط با جنس شالوده فرضی که جوابگوی اعمال متقابل الکترومغناطیسی و انتشار امواج نورانی بود، گرهی ناگشودنی شد که بسیار شبیه به ((گره گوردیوس)) ( Gordius ) بود. بنا به روایت ((تاریخ)) با تسمهای از ((درخت قراینا|پوست درخت قراینا)) یوغی را به میله ارابه گوردیوس ، شاه دهقان یونانی ، گره زده بودند. بنا بر پیشگویی یک وخشگر ، کسی که گره گوردیوس را باز میکرد فرمانروای سراسر دنیا میشد. ((اسکندر)) آن گره را با یک ((شمشیر|ضربه شمشیر)) خود باز کرد. به همین نحو هم ((اینیشتن|آلبرت اینیشتن)) ، با گشودن گره اتری به وسیله ضربه منطقی خود و بیرون افکندن تکه پارههای آن از پنجره معبد فیزیک رسمی ، ((اینشتین|فرمانروای فیزیک جدید)) شد. |
+ | مشکلات و تضادهای فراوان در ارتباط با جنس شالوده فرضی که جوابگوی اعمال متقابل الکترومغناطیسی و ((انتشار نورانتشار امواج نورانی)) بود، گرهی ناگشودنی شد که بسیار شبیه به ((گره گوردیوس)) ( Gordius ) بود. بنا به روایت ((تاریخ)) با تسمهای از ((درخت قراینا|پوست درخت قراینا)) یوغی را به میله ارابه گوردیوس ، شاه دهقان یونانی ، گره زده بودند. بنا بر پیشگویی یک وخشگر ، کسی که گره گوردیوس را باز میکرد فرمانروای سراسر دنیا میشد. ((اسکندر)) آن گره را با یک ((شمشیر|ضربه شمشیر)) خود باز کرد. به همین نحو هم ((انیشتن|آلبرت انیشتین)) ، با گشودن گره اتری به وسیله ضربه منطقی خود و بیرون افکندن تکه پارههای آن از پنجره معبد فیزیک رسمی ، ((آلبرت انیشتین|فرمانروای فیزیک جدید)) شد. |
| !مباحث مرتبط با عنوان | | !مباحث مرتبط با عنوان |
| *((اتر جهانی هویگنس)) | | *((اتر جهانی هویگنس)) |
- | *((امواج الکترومغناطیس)) |
+ | *((امواج الکترومغناطیسی)) *((بحران علم فیزیک)) |
| *((جهان فیزیک)) | | *((جهان فیزیک)) |
- | *((جامد)) |
+ | *((خواص جامدات)) *((خواص گازها)) *((خواص مایعات)) |
| *((علم فیزیک)) | | *((علم فیزیک)) |
| + | *((قفس فاراده)) |
| *((کلوین)) | | *((کلوین)) |
- | *((گاز)) *((مایع)) *((نبوغ انیشتن)) |
+ | *((نبوغ انیشتین)) |