منو
 صفحه های تصادفی
نوشتن مقدار ظرفیت
نوزآن
حضرت خدیجه در مرگ فرزندش
حکومت آقا محمد خان
امام علی علیه السلام زاهد ترین افراد امت
آپوفیلیت
علل پیروزی و شکست جنگها
روانشناسی فیزیولوژیک
ساختمان معده
کاربر:گل مرجان
 کاربر Online
768 کاربر online
تاریخچه ی: فاطمه و بی اعتنائی به دنیا

نگارش: 3

1)یک روز رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بر فاطمه (علیهاسلام) داخل شد در حالیکه فاطمه گردنبندی از طلا به گردن انداخته بود
رسول خدا فرمود: فاطمه جان مبادا مردم ترا بفریبند و بگویند تو که دختر محمد هستی دل خوش دار که همین ترا بس است‏، در حالیکه لباس سلاطین ظالم بر تن تو باشد. نه تنها دختر پیغمبر بودن کافی نیست، بلکه باید در عمل هم از زهد و بی رغبتی پیغمبر اکرم نسبت به دنیا متابعت کنی.
فاطمه (علیهاسلام )تا این کلام را از رسول خدا شنید، گردنبند را از گردنش خارج کرد و فرستاد تا با پول آن بنده ای خریدند و آن حضرت او را در راه خدا آزاد کرد. رسول خدا از این عمل فاطمه (علیهاسلام) بسیار خوشحال شدند.

2) یک بار فاطمه (علیهاسلام) از پدر بزرگوارشان تقاضای یک انگشتر کردند. . .
رسول خدا فرمود چون نماز شب را به جا آوردی از خداوند درخواست کن، خداوند حاجتت را برآورد. فاطمه (علیهاسلام) دعا کرد که هاتفی ندا داد ای فاطمه آنچه از ما خواستی زیر جای نماز تو است.
فاطمه پارچه را کنار زد دید انگشتری است از یاقوت بسیار قیمتی، انگشتر را به انگشت کرده شادمان شد و سپس به رختخواب رفت و خوابید، در خواب دید گوئی در بهشت است، آنجا سه قصر بود، قصرهائی زیبا که مثل و مانندش در بهشت نیست، پرسید این قصرها مال کیست؟ گفتند مال فاطمه دختر محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است.

حضرت وارد یکی از آنها شد و در آن گردشی کرد، در آنجا تختی بود که (برخلاف عادت) فقط سه پایه داشت!.
حضرت پرسید چرا این تخت سه پایه دارد؟! گفتند صاحب این تخت انگشتری از خدای تعالی درخواست کرد، خداوند هم پایه ای از این تخت را جدا کرد و برای او انگشتری به ساخت.
صبح شد، فاطمه (علیهاسلام) قصه را برای رسول خدا گفت: رسول خدا فرمود ای گروه فرزندان عبدالمطلب، دنیا برای شما نیست، بلکه آخرت برای شماست و میعادگاه شما بهشت است، شما را با دنیا چه کار؟! دنیا زودگذر و گول زننده است

سپس رسول خدا فرمود تا آن انگشتر را دوباره در زیر جای نمازش بگذارد. فاطمه (علیهاسلام) انگشتر را گذاشت و آن به جایگاه اولیه اش در بهشت برگشت.
شب شد دوباره فاطمه (علیهاسلام) درخواب همان قصر و همان تخت را دید ولی تخت در چهار پایه استوار بود پرسید چه شد؟ گفتند: انگشتر برگشت و تخت به حالت اولیه رجوع کرد.

منابع:
بحار الانوار، ج 43، ص 26، ح 28.
بحار الانوار، ج 43، ص 47.

مراجعه شود به:
نمونه ای از فضائل فاطمه علیها سلام



تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 دوشنبه 09 خرداد 1384 [11:02 ]   5   شکوفه رنجبری      جاری 
 یکشنبه 11 اردیبهشت 1384 [13:46 ]   4   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 یکشنبه 15 آذر 1383 [05:18 ]   3   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 یکشنبه 08 آذر 1383 [07:11 ]   2   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 یکشنبه 05 مهر 1383 [10:25 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..