منو
 صفحه های تصادفی
رشته نساجی
بازرگانی
علم امام صادق از زبان امام باقر علیهماالسلام
پلاست ها
کفش فوتبال
ترکیب غذاها
خواص فیزیکی و شیمیایی عسل
خون خواهی از قاتلان حضرت
کره زمین
پروتئین Rec A سبب ایجاد ساختار هالیدی می شود
 کاربر Online
1066 کاربر online
تاریخچه ی: فاطمه و بی اعتنائی به دنیا

در حال مقایسه نگارشها

نگارش واقعی نگارش:1
روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نزد فاطمه علیهاسلام رفت و دید فاطمه گردنبندی از طلا به گردن انداخته است. رسول خدا فرمود:« فاطمه جان، مبادا مردم تو را بفریبند و بگویند تو که دختر محمد هستی دل خوش دار. دختر پیغمبر بودن کافی نیست، بلکه باید در عمل هم از زهد و بی رغبتی پیامبر نسبت به دنیا متابعت کنی.»
فاطمه با شنیدن این کلام گردنبند را از گردنش خارج کرد و فرستاد تا با پول آن بنده ای را در راه خدا آزاد کنند. رسول خدا نیز از این عمل فاطمه بسیار خوشحال شدند.

2) روزی فاطمه علیهاسلام از پدر بزرگوارش تقاضای یک انگشتر کرد.
رسول خدا فرمود:« چون نماز شب را به جا آوردی از خداوند درخواست کن حاجتت را برآورد.» فاطمه علیهاسلام دعا کرد. در این هنگام هاتفی ندا داد:« ای فاطمه، آنچه از ما خواستی زیر سجاده توست.»
فاطمه پارچه را کنار زد و انگشتری از یاقوت بسیار قیمتی دید. انگشتر را به انگشت کرد و شادمان شد و سپس به رختخواب رفت و خوابید. در خواب دید به بهشت رفته است. در آنجا سه قصر دید که مثل و مانندش در بهشت نبود. پرسید:« این قصرها برای کیست؟ »
گفتند:« برای فاطمه، دختر محمد.»

وارد یکی از آنها شد و در آنجا تختی دید که فقط سه پایه داشت!
پرسید:« چرا این تخت سه پایه دارد؟!»
گفتند:« صاحب این تخت، انگشتری از خدای تعالی درخواست کرد. خداوند هم پایه ای از این تخت را جدا کرد و برای او انگشتری ساخت.»
وقتی صبح شد، فاطمه خوابش را برای رسول خدا تعریف کرد.
رسول خدا فرمود:« ای فرزندان عبدالمطلب، دنیا برای شما نیست. آخرت برای شماست و میعادگاه شما بهشت است. شما را با دنیا چه کار؟! دنیا زودگذر و فریبنده است.»
سپس به فاطمه فرمود: انگشتر را دوباره در زیر سجاده‌اش بگذارد.
فاطمه اطاعت کرد و شب در خواب همان قصر و همان تخت را دید ولی این بار پایه‌های تخت کامل بود.

منابع:

  • بحار الانوار، ج 43، ص 26، ح 28.
  • بحار الانوار، ج 43، ص 47.

مراجعه شود به:


1)یک روزرسول خدا «صلی الله علیه و آله و سلم) بر فاطمه (علیهاسلام) داخل شد در حالیکه فاطمه گردنبندی از طلا به گردن انداخته بود
رسول خدا فرمود فاطمه جان مبادا مردم ترا بفریبند و بگویند تو که دختر محمد هستی دل خوش دار که همین ترا بس است در حالیکه لباس سلاطین ظالم بر تن تو باشد نه تنها دختر پیغمبر بودن کافی نیست بلکه باید در عمل هم از زهد و بی رغبتی پیغمبر اکرم نسبت به دنیا متابعت کنی.
فاطمه (علیهاسلام )تا این کلام را از رسول خدا شنید، گردنبند را از گردنش خارج کرد و فرستاد تا با پول آن بنده ای خریدند و آن حضرت او را در راه خدا آزاد کرد. رسول خدا از این عمل فاطمه (علیهاسلام) بسیار خوشحال شدند.

2) یک بار فاطمه (علیهاسلام) از پدر بزرگوارشان تقاضای یک انگشتر کردند. . .
رسول خدا فرمود چون نماز شب را به جا آوردی از خداوند درخواست کن، خداوند حاجتت را برآورد. فاطمه (علیهاسلام) دعا کرد که هاتفی ندا داد ای فاطمه آنچه از ما خواستی زیر جای نماز تو است.

فاطمه پارچه را کنار زد دید انگشتری است از یاقوت بسیار قیمتی، انگشتر را به انگشت کرده شادمان شد و سپس به رختخواب رفت و خوابید، در خواب دید گوئی در بهشت است، آنجا سه قصر بود، قصرهائی زیبا که مثل و مانندش در بهشت نیست، پرسید این قصرها مال کیست؟ گفتند مال فاطمه دختر محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است.

حضرت وارد یکی از آنها شد و در آن گردشی کرد، در آنجا تختی بود که (برخلاف عادت) فقط سه پایه داشت!.

حضرت پرسید چرا این تخت سه پایه دارد؟! گفتند صاحب این تخت انگشتری از خدای تعالی درخواست کرد، خداوند هم پایه ای از این تخت را جدا کرد و برای او انگشتری به ساخت.

صبح شد، فاطمه (علیهاسلام) قصه را برای رسول خدا گفت: رسول خدا فرمود ای گروه فرزندان عبدالمطلب، دنیا برای شما نیست، بلکه آخرت برای شماست و میعادگاه شما بهشت است، شما را با دنیا چه کار؟! دنیا زودگذر و گول زننده است

سپس رسول خدا فرمود تا آن انگشتر را دوباره در زیر جای نمازش بگذارد. فاطمه (علیهاسلام) انگشتر را گذاشت و آن به جایگاه اولیه اش در بهشت برگشت.

شب شد دوباره فاطمه (علیهاسلام) درخواب همان قصر و همان تخت را دید ولی تخت در چهار پایه استوار بود پرسید چه شد؟ گفتند انگشتر برگشت و تخت به حالت اولیه رجوع کرد.

منابع:

بحار الانوار، ج 43، ص 26، ح 28.

بحار الانوار، ج 43، ص 47.

مراجعه شود به:

نمونه ای از فضائل فاطمه علیها سلام


تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 دوشنبه 09 خرداد 1384 [11:02 ]   5   شکوفه رنجبری      جاری 
 یکشنبه 11 اردیبهشت 1384 [13:46 ]   4   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 یکشنبه 15 آذر 1383 [05:18 ]   3   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 یکشنبه 08 آذر 1383 [07:11 ]   2   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 یکشنبه 05 مهر 1383 [10:25 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..