((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|پیامبر خدا صلی الله علیه و آله)) به فرمان خداوند مأمور شد کار ((بنی قریظه|بنی‌قریظه)) را، که ستون پنجم کفار بود، یکسره کند.
موذن اذان گفت و پیامبر نماز ظهر را با مسلمانان اقامه کرد. آن‌گاه پیامبر به مؤذن دستور داد که چنین بگوید:« آنان که پیرو محمد صلی الله علیه و آله هستند، باید نماز عصر را در محله بنی‌قریظه بخوانند.»
سپس پرچم را به دست ((علی علیه السلام)) داد و مسلمانان روانه محله بنی قریظه شدند. پس از محاصره قلعه‌ی بنی‌قریظه، پیامبر فرمود:« بنی قریظه باید بدون هیچ قید و شرط تسلیم مسلمانان شوند.» (زیرا که هیچ بعید نبود آنها نیز مانند ((بنی نضیر|بنی نضیر)) هنگامی که از تیررس مسلمانان خارج شدند، باز با تحریک اعراب بت‌پرست، اسلام و مسلمانان را با خطرات بزرگی روبرو سازند و باعث شوند خون عده زیادی ریخته شود.)

بالاخره بنی قریظه تصمیم گرفتند بدون قید و شرط تسلیم مسلمانان شوند و بی‌چون‌و‌چرا آنچه را که ((سعد بن معاذ انصاری|سعد بن معاذ)) درباره آنها حکم کند بپذیرند.
سعد بن معاذ که بر اثر تیری که به دستش خورده بود، در خیمه‌ای بستری بود، به محضر رسول خدا رسید و نظر داد که سربازان بنی قریظه اعدام شوند، اموالشان تقسیم شود و زنان و فرزندانشان اسیر شوند.

!منابع:
*مغازی واقدی، ج2، ص496
*سیره ابن هشام، ج3، ص244
*فروغ ابدیت، ج2