d>
{img src=img/daneshnameh_up/1/10/ghazal2.JPG}


    
 منو
 صفحه های تصادفی
Boromin
عضدالدوله دیلمی
جمعبندی ایده های حل مسائل معادلات تابعی I
دوره کرتاسه
پرورش جسم و روح
اختلال شخصیت وسواسی - جبری
قانون گاوس در الکتریسیته
طراحی شیوه های تولید
ضرب ماتریسها
علوم اسلامی
 کاربر Online
718 کاربر online
تاریخچه ی: غزل

تفاوت با نگارش: 3

Lines: 1-62Lines: 1-98
-::~~red:یش ناتمم اس.~~:: +r>

e align=left>
"غز" در لغت به معنی "حدیث عاشقی" است. در قرن ششم که ((قصیده )) در حال زوال بود "غزل" پا گرفت و در قرن هفتم سما قصیده را عقب راند و به اوج رسی.
-غنا در ادبیات رسی عمدتا در سه الب غزل و منوی و رباعی مطرح ات. اما تعزل قصیده همن است که در واخر قرن پنجم مستقل شد و نوع ادبی غزل را ب وجود ورد. غزل در قرن ششم که قیده ر حا ال ود پا گرفت و در رن هفتم رسما قصیده را عقب ران و ه اج رسید. ممدوح فته ود و مشوق مه و. ای معشوق گاهی زمیی است اما مانند معشوق تغزل پست نیست و در ل لفی عاشقنه مطر است (سعی) و گاهی آسمانی ست و در زل معنوی ارفنه ولوی) مطرح است. قبلا گفتیم نا ک تغزل قصیده پین می یفت اسم ممدوح دشاه) می مد و به آن بی یت تخلص می فتند. ر غزل در بیت یی ا زدیک پایان) شا اسم خود را ی ورد و بدان تخلص گویند. ادبیات غزل معمولاً ین 5 تا 10 بیت است. مطلع آن مصرع و طرح قافیه یی آن مانند قصیده است:
ا
ف----الف />----لف
ج----
اف
+در یده ووع الی ن است که در خر شعر "د" کی ود و در اقع منو اصی "ممدوح" ست م "معشوق" مم است و در شر اع اسم ود ر می ور و با مق ن می گوی و ا و نی می ند. />ین "ق" گای ینی ا اما ت و بازای نیست و گاهی آسمانی است فای.
-مووات اصلی غزل بیان اات و کر معو کایت ت وزگار ست. هر چن زلیات دیم ارسی شباهت تای ه تغزل ارد اما ف ین نه یکی در موق مطرح در شر است دیگری ر لح عر. لح غزات شا و لحن غزل مگینانه اس. یرو گاینه ات و غزل درون گرایاه و معمول زبان ل حوی ا سبک راسانی و زبا غزل تمل بر خصصیات بک عراقی است. ای است که م در صفحات بل دید مط تغزل را حاسی داتیم نه نئی. +یات غزل بین 5 تا 10 یی ا و و مصراع وی یت و م وم قیه یات م افیه ا.
/>غزل ا می ن ه کل زیر ویر کر: />
~~blue:......................
الف///////// ...................... اف />...................... ////////// ...................... ال
......................
////////// ...................... ال~~

مو
عات الی غزل یان احس کر معشو و کای ا بخت و روزگار است. ابته موع غزل به این مووت محود نمی ش و اب فرسی ب غزل یی بر ی وری که ال مطل لای کیمانه هتن.
 هر چند غزل فارسی تحت تأثیر ادبیات عرب بوجود آمد بدین معنی که در ادبیات عرب قصاید غنائی رواج یافت (در این زمان قصیده در ایران مدحی بود و غزل فقط در قسمت اول آن دیده می شود) و در قرن پنجم به تقلید از این قصاید غنایی غزل فارسی به عنوان نوع مستقلی از قصیده جدا شد، اما موضوعات غزل فارسی اصالت دارد و مثلاً غزل عرفانی به سبک شاعران ما در ادبیات عرب نادر است.  هر چند غزل فارسی تحت تأثیر ادبیات عرب بوجود آمد بدین معنی که در ادبیات عرب قصاید غنائی رواج یافت (در این زمان قصیده در ایران مدحی بود و غزل فقط در قسمت اول آن دیده می شود) و در قرن پنجم به تقلید از این قصاید غنایی غزل فارسی به عنوان نوع مستقلی از قصیده جدا شد، اما موضوعات غزل فارسی اصالت دارد و مثلاً غزل عرفانی به سبک شاعران ما در ادبیات عرب نادر است.
-__نمونه ای از غزل سعدی:__ +







{img src=img/daneshnameh_up/a/af/ghazal.jpg}
__نمونه ای از غزل سعدی:__
 ~~green:هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم ~~green:هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم
-هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم 
 نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم
 به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم
 شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم
 حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد
 دگر نصیحت مردم حکایتست به گوشم دگر نصیحت مردم حکایتست به گوشم
 مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی
 که من قرار ندارم که دیده از تو بپوش که من قرار ندارم که دیده از تو بپوش
 من رمیده دل آن به که در سماع نیایم من رمیده دل آن به که در سماع نیایم
 که گر به پای درآیم به دربرند به دوشم که گر به پای درآیم به دربرند به دوشم
 بیا به صلح من امروز در کنار من امشب بیا به صلح من امروز در کنار من امشب
 که دیده خواب نکردست از انتظار تو دوشم که دیده خواب نکردست از انتظار تو دوشم
 مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم
 که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم
 به زخم خورده حکایت کنم ز دست جراحت به زخم خورده حکایت کنم ز دست جراحت
 که تندرست ملامت کند چو من بخروشم که تندرست ملامت کند چو من بخروشم
 مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن
 سخن چه فایده گفتن چو پند میننیوشم سخن چه فایده گفتن چو پند میننیوشم
 به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
 و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم~~ و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم~~
   
 __نمونه ای از غزل حافظ:__ __نمونه ای از غزل حافظ:__
-~~green:در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
+~~green:ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی
 دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
 دایم گل این بستان شاداب نمیماند دایم گل این بستان شاداب نمیماند
 دریاب ضعیفان را در وقت توانایی دریاب ضعیفان را در وقت توانایی
 دیشب گله زلفش با باد همیکردم دیشب گله زلفش با باد همیکردم
 گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی
 صد باد صبا این جا با سلسله میرقصند صد باد صبا این جا با سلسله میرقصند
 این است حریف ای دل تا باد نپیمایی این است حریف ای دل تا باد نپیمایی
 مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
 کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی
 یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
 رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی
 ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست
 شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی
 ای درد توام درمان در بستر ناکامی ای درد توام درمان در بستر ناکامی
 و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی
 در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
 لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
 فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست
 کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی
 زین دایره مینا خونین جگرم می ده زین دایره مینا خونین جگرم می ده
 تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی
 حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
 شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی~~ شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی~~
 +__نمونه ای از غزل عراقی:__
 +~~green:نخستین باده کاندر جام کردند
 +ز چشم مست ساقی وام کردند
 +چو با خود یافتند اهل طرب را
 +شراب بیخودی در جام کردند
 +ز بهر صید دلهای جهانی
 +کمند زلف خوبان دام کردند
 +به گیتی هرکجا درد دلی بود
 +بهم کردند و عشقش نام کردند
 +جمال خویشتن را جلوه دادند
 +به یک جلوه دو عالم رام کردند
 +دلی را تا به دست آرند، هر دم
 +سر زلفین خود را دام کردند
 +چو خود کردند راز خویشتن فاش
 +عراقی را چرا بدنام کردند؟ ~~

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 جمعه 27 مرداد 1385 [07:40 ]   11   حمیده کاشیان      جاری 
 پنج شنبه 26 مرداد 1385 [12:18 ]   10   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 پنج شنبه 26 مرداد 1385 [12:10 ]   9   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 پنج شنبه 26 مرداد 1385 [11:48 ]   8   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 دوشنبه 09 مرداد 1385 [11:40 ]   7   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 دوشنبه 09 مرداد 1385 [11:39 ]   6   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 دوشنبه 09 مرداد 1385 [11:38 ]   5   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 دوشنبه 09 مرداد 1385 [11:38 ]   4   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 24 تیر 1385 [12:02 ]   3   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 24 تیر 1385 [10:28 ]   2   حمیده کاشیان      v  c  d  s 
 شنبه 24 تیر 1385 [06:37 ]   1   حمیده کاشیان      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..