تاریخچه ی:
عکاسی از دید فنی
!اطلاعات اولیه
بسیاری از ((ترکیبات شیمیایی)) وجود دارند که در مقابل ((نور)) حساساند، یعنی در برخورد با پرتوهای نورانی تغییر میکنند. برخی از این ترکیبات ، به ویژه ((هالید نقره|هالیدهای نقره)) (مانند ((کلرید)) ، ((برمید)) ، ((یدید))) میتوانند تصاویر را بر روی ((کاغذ عکاسی)) تثبیت کنند. مجموعه فرایندهایی را که بر پایه این گونه خواص قرار دارند، اصطلاحا عکاسی مینامند.
!تاریخچه
عکاسی که ما امروزه به آن آشناییم، توسط یک فرد کشف نشده است. بلکه نتیجه تلاش بسیاری از ((دانشمندان شیمی|شیمیدانها)) است. آغاز آن به سال 1727 میلادی برمیگردد. در آن سال ((شولز)) مشاهده کرد که مخلوطی از ((نیترات نقره)) و ((گچ)) در مقابل نور تیره میشوند. در دهه 1830 یک فرانسوی به نام ((لویی واگر)) تصادفا کشف کرد که برای ظهور یک تصویر ، از یک ورقه مس پوشیده شده از نقره که به وسیله ((ید|بخار ید)) حساس شده باشد، میتوان استفاده کرد. این نوع تصویر که به ((تصویر داگری)) معروف شد، در نتیجه شستشوی صفحه با ((محلول نمک|محلول غلیظ نمک)) به دست آمد و حالت تثبیت دائمی داشت، از اواسط قرن نوزدهم جنبه عمومی پیدا کرد.
!سیر تحولی و رشد
*در سال 1839 ((واگر)) ضمن بررسیهای بیشتر دریافت که برای برداشتن هالیدهای نقره نور نامرئی باقیمانده برروی فیلم یا ((صفحه عکاسی)) باید از ((تیوسولفات سدیم|محلول تیوسولفات سدیم)) استفاده کرد که با ((ترکیبات نقره|نمکهای نقره)) ، ((تیوسولفات نقره)) محلول در ((آب)) که قابل شستشو با آب است تولید میکند (این واکنش توسط ((هرشل)) بیست سال قبل از آن کشف شده بود). ((فرایند پیشنهادی واگر)) موجب شد تا بتوان در کمتر از یک دقیقه عکس را ثابت کرد.<br><br>
*در سال 1841 یک انگلیسی بنام ((ویلیام تالبوت)) استفاده از فرایند تازهای را اعلام کرد. این فرایند شامل تهیه ((کاغذ عکاسی|کاغذ حساس در مقابل نور)) به وسیله ((یدید نقره)) است. ((عکس)) را بر روی این نوع کاغذ به وسیله ((اسید گالیک)) میتوان ظاهر کرد. تصویر بدست آمده دقیقا برعکس وضعیت شیئی است که از آن به دست می آید (یعنی نواحی روشن آن تیره و نواحی تیره آن روشن ظاهر میشود ((عکس منفی))). این تصویر منفی اگر بر روی یک کاغذ حساس عکاسی قرار داده شود و پس از قرار گرفتن در مقابل نور ظا هر شود ((عکس مثبت|عکسی مثبت)) که با وضعیت اولیه شیئی مطابقت دارد (تصویر مثبت) را میدهد.<br><br>
*با وجود اینکه زمان لازم در فرایند __تالبوت__ کمتر از فرایند __داگر__ است، اما تصاویر به دست آمده چندان واضح نیست. آشکار است که برای رفع این نارسائی باید با روش مناسبی هالیدهای نقره را بر روی یک ((جسم شفاف)) تثبیت کرد. این کار در آغاز به وسیله ((سفیده تخم مرغ)) بر روی ((شیشه)) انجام میگرفت و تصویرهایی نسبتا روشن بدست میآمد. اما این تصویرها به آسانی آسیب پذیر بود. سر انجام در سال 1871 این مشکل توسط یک ((عکاس|عکاس آماتور)) و ((دانشمندان فیزیک|فیزیکدان)) به نام __مادوکس__ بدین صورت از میان برداشته شد که وی ((امولسیون ژلاتینی)) از نمکهای نقره را بر روی شیشه یا ((کاغذ عکاسی)) تثبیت کرد.
!اختراع دوربین کداک
در سال 1887 __ایستمن__ ((دوربین کداک)) را نوآوری کرد که در آن یک ((فیلم پلاستیکی)) (نیترات سلولز) آغشته به امولسیون ژلاتینی به کار گرفته شده و با آن فیلم میتوانستند یک صد عکس بگیرند. اما اشکال این کار در آن بود که ((فیلم عکاسی|فیلم)) را همراه با ((دوربین عکاسی|دوربین)) میبایست به مرکزی که ((مراحل ظهور فیلم|مراحل ظهور و ثبوت عکس)) در آنجا انجام میگرفت، بفرستند. از آن زمان به بعد بود که فن عکاسی وارد مرحله نوینی شد.
!((مراحل ظهور فیلم))
با توجه به اینکه هالیدهای نقره تنها مواد حساس در مقابل ((نور)) میباشند، از این رو منحصرا از آنها به عنوان تولید کننده موثر تصویر استفاده میشود. یک ((فوتون)) تنها در برخورد با دانههای ((هالید نقره)) یک بسته با حداقل چهار اتم نقره تولید میکند. میزان این تاثیر در مجاورت یک ((معرف رنگی|معرف احیا کننده)) مناسب (ظاهرکننده) میتواند میلیونها بار افزایش یابد. هرچه تعداد اتمهای نقره دریک دانه بیشتر باشد، ((سرعت واکنش)) مواد شیمیایی فیلم در تماس با ظاهر کنندهها بیشتر میشود. این واکنشها در واقع ، ((احیای یون نقره)) است. عواملی مانند ((دما)) ، غلظت ظاهر کننده ، PH و مجموعه تعداد هستهها در هر دانه ، زمینه ظهور و میزان ((نقره|نقره آزاد)) ، در ((امولسیون فیلم)) نقش دارند.
!مباحث مرتبط با عنوان
*((امولسیون فیلم))
*((دوربین عکاسی))
*((صفحه عکاسی))
*((عکاسی رنگی))
*((عکس مثبت))
*((عکس منفی))
*((کاغذ عکاسی))
*((فیلم عکاسی))
*((مراحل ظهور فیلم))