- | ((جابربن عبدالله انصاری|جابربن عبدالله انصاری )) می گوید: روزی دیدم که علی علیه السلام این اشعار را برای رسول خدا صلی الله علیه وآله میخواند: «من برادر محمد مصطفی هستم و شکی در نسبم نیست. همراه با او پرورش یافتهام و دو سبط او فرزندان من هستند. جد من و جد رسول خدا یکی است و فاطمه همسر من است. این سخن دروغ و خطا نیست و گوینده اش نیز دروغگو نیست. پس حمد و سپاس از آن خداست و او را شکر می گوییم. خدایی که شریک ندارد، خدایی که به بنده نیکی می کند و جاوید است.» |
+ | ((جابربن عبدالله انصاری|جابربن عبدالله انصاری)) می گوید: روزی دیدم که ((حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام|علی علیه السلام)) این اشعار را برای ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا صلی الله علیه و آله)) میخواند: « من برادر محمد مصطفی هستم و شکی در نسبم نیست. همراه با او پرورش یافتهام و دو سبط او فرزندان من هستند. جد من و جد رسول خدا یکی است و ((حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام|فاطمه)) همسر من است. این سخن دروغ و خطا نیست و گوینده اش نیز دروغگو نیست. پس حمد و سپاس از آن خداست و او را شکر می گوییم. خدایی که شریک ندارد، خدایی که به بنده نیکی می کند و جاوید است.» |
| پیامبر خدا پس از شنیدن این اشعار تبسم کرد و فرمود:« ای علی، راست گفتی.» | | پیامبر خدا پس از شنیدن این اشعار تبسم کرد و فرمود:« ای علی، راست گفتی.» |