منو
 کاربر Online
1035 کاربر online
تاریخچه ی: علم به اسم اعظم پروردگار

در حال مقایسه نگارشها

نگارش واقعی نگارش:2
عمر بن حنظله می گوید:
نزد امام باقر علیه السلام رفتم و عرض کردم:«گمان می کنم نزد شما قدر و منزلتی داشته باشم.»

امام فرمود:« بله.»

گفتم:«خواسته‌ای دارم. اسم اعظم را به من بیاموزید.»

امام فرمود:« آیا طاقتش را داری؟!»

گفتم:«بله.»

امام به اتاقی اشاره کرد و فرمود:« به آن اطاق برو.»

من داخل اتاق رفتم. امام نیز آمد و دست مبارکش را روی زمین گذاشت. ناگهان دیدم اطاق تاریک شد. آنقدر ترسیدم که شانه‌هایم به لرزه افتاد!

امام فرمود:«بگویم اسم اعظم چیست؟»

گفتم:«نه.»

امام دست مبارکش را از روی زمین برداشت و اتاق دوباره روشن شد.

توضیح مختصر راجع به اسم اعظم:

اسم اعظم ،اسمی نیست که به صورت لفظ باشد که هر کسی آن لفظ را بداند دارای اسم اعظم باشد!بلکه اسم اعظم خداوند همچون تمامی اسماءالهی یک حقایق وجودی هستد که همه حوادث وپدیده های جهان هستی وموجودات آن توسط آن حقایق بوجود می آید،و اسم هائی که بعنوان اسماء خداوند ذکر شده ،مانند عالم ،قادر،رازق و..... همه اسمی ولفظی از آن اسماء حقیقی میباشد

بنابراین کسی میتواند اسم اعظم خداوندرا بداند که بتواند آن حقیقت بلند وجودی را در یافته و تحمل آن مقام را داشته باشد، واین درجه مخصوص اولیاء و مقربین الهی است.

واین شخص که از امام باقر درخواست اسم اعظم نمود از افراد معمولی بود که گمان مینمود اسم اعظم فقط لفظی است مانند همه الفاظ !!که اگر یاد بگیرد با آن کارهای خارق العاده ای انجام خواهد داد!

لیکن وقتی امام با قدرت ولائی خود ذره ای از مقدمات تجلی حقیقت اسم اعظم را نمایان ساختند از عظمت آن مقام به لرزه درآمد.
منابع:
بحار الانوار، ج 46، ص 235، حدیث 4.

مراجعه شود به:
امور غریبه امام باقر علیه السلام

عمر بن حنظله میگوید: خدمت امام باقر علیه السلام عرض کردم: من گمان میکنم نزد شما منزلت و احترامی داشته باشم؟
حضرت فرمودند: بله! گفتم : من حاجتی دارم. حضرت فرمود: بگو گفتم: « اسم اعظم را به من بیاموزید.» .
حضرت فرمود: « آیا طاقت آنرا داری؟!» گفتم: « بله» حضرت فرمود: « پس برو داخل آن اطاق!

سپس خود آن حضرت هم آمدند و دست مبارک را روی زمین گذاشتند. ناگهان دیدم اطاق، تاریک شد. آنقدر ترسیدم که شانه هایم به لرزه افتاد!
حضرت فرمود: « بگویم که اسم اعظم چیست؟ » گفتم: « نه » حضرت دست مبارک را از روی زمین برداشتند. دوباره اطاق روشن شد.

منابع: بحار الانوار، ج 46، ص 235، حدیث 4.

مراجعه شود به:
امور غریبه امام باقر علیه السلام


تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 سه شنبه 18 مرداد 1384 [13:34 ]   4   عبدالله حقیقت      جاری 
 شنبه 10 اردیبهشت 1384 [15:09 ]   3   امیرمهدی حقیقت      v  c  d  s 
 سه شنبه 17 آذر 1383 [05:45 ]   2   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 یکشنبه 12 مهر 1383 [10:46 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..