تاریخچه ی:
علل ازدواج حضرت محمد - ص - با خدیجه
تفاوت با نگارش: 4
- | ((جابربن عبدالله انصاری|جابر ))می گوید: ((ابوطالب|ابوطالب ))تصمیم داشت برای حضرت محمد همسری برگزیند، ولی توانایی مالی چندانی نداشت. به همین دلیل به او گفت:« خدیجه از خویشان ماست و ((قریش|قریشیان )) هر سال با اموال او برای تجارت به شام می روند و هر کدام دستمزد چشمگیری از او میگیرند. تو هم به این کار تمایل داری؟» پیامبر فرمود:« آری*.» ابوطالب همراه او به خانه خدیجه رفت؛ خدیجه پیشنهاد آنها را پذیرفت و به غلام خود، ((میسرة ))، گفت:« تو و این اموال در اختیار محمد هستید.» |
+ | ((جابربن عبدالله انصاری|جابر)) می گوید: ((ابوطالب|ابوطالب)) تصمیم داشت برای ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|حضرت محمد)) همسری برگزیند، ولی توانایی مالی چندانی نداشت. به همین دلیل به او گفت:« خدیجه از خویشان ماست و ((قریش|قریشیان)) هر سال با اموال او برای تجارت به ((شام «سوریه»|شام)) می روند و هر کدام دستمزد چشمگیری از او میگیرند. تو هم به این کار تمایل داری؟» پیامبر فرمود:« آری.» ابوطالب همراه او به خانه خدیجه رفت؛ خدیجه پیشنهاد آنها را پذیرفت و به غلام خود، ((میسرة))، گفت:« تو و این اموال در اختیار محمد هستید.» |
| حضرت محمد نیز همراه میسره راهی تجارت شام شد. | | حضرت محمد نیز همراه میسره راهی تجارت شام شد. |
- | پیامبر در این سفر سود فراوانی به دست آورد و به نزد خدیجه برگشت. او در غرفه مخصوص خود با زنان نشسته بود که دید سواری از دور آشکار شد؛ ابری بر سر او سایه افکنده بود و همراه او حرکت میکرد و نیز دو ((فرشته )) از راست و چپ سوار با شمشیری در هوا همراه او حرکت میکردند. |
+ | />پیامبر در این سفر سود فراوانی به دست آورد و به نزد خدیجه برگشت. او در غرفه مخصوص خود با زنان نشسته بود که دید سواری از دور آشکار شد؛ ابری بر سر او سایه افکنده بود و همراه او حرکت میکرد و نیز دو ((فرشته)) از راست و چپ سوار با شمشیری در هوا همراه او حرکت میکردند. |
| خدیجه گفت:« این سوار باید بسیار گرانقدر باشد؛ ای کاش به خانه من بیاید!» وقتی متوجه شد که او محمد است و به سوی خانه او می آید، پابرهنه برای استقبالش به در خانه شتافت. | | خدیجه گفت:« این سوار باید بسیار گرانقدر باشد؛ ای کاش به خانه من بیاید!» وقتی متوجه شد که او محمد است و به سوی خانه او می آید، پابرهنه برای استقبالش به در خانه شتافت. |
- | بعدا وقتی میسره از (( در سفر تجاری شام و کرامتهای حضرت|کرامتهای پیامبر در سفر شام)) برای خدیجه تعریف کرد، خدیجه پیکی نزد پیامبر فرستاد و گفت:« من به تو بسیار علاقمندم و خواستار تو هستم. تو از بستگان و خویشاوندان من هستی، در میان قوم خود بسیار گرامی و شریفی و به امانتداری، اخلاق نیک و گفتار صادقانه مشهوری. من حاضرم به همسری تو در آیم.» | |
- | خدیجه از محمد درخواست کرد که ابوطالب را برای انجام مراسم ازدواج نزد او آورد و نیز به خدمتکاران خود گفت:« عمویم، (( عمرو بن اسد))، را صدا بزنید تا مرا به همسری محمد در آورد.» | |
- | ابوطالب و عموی خدیجه نزد او آمدند. ابو طالب ((خطبه ازدواج پیامبر - ص - و خدیجه|خطبه ازدواج حضرت محمد - ص - و خدیجه ))را خواند. در پایان مراسم وقتی پیامبر میخواست از خانه خدیجه خارج شود، خدیجه گفت:« در خانه خود بمان. این خانه، خانه توست و من خدمتگزار تو هستم.» | |
- | چنین میگویند که: خدیجه از راهبانی نظیر نسطور و یا کسانی چون ((ورقه بن نوفل|ورقة بن نوفل )) (پسر عمویش) شنیده بود که حضرت محمد در آینده پیامبر امت اسلام خواهد بود. * برابر نقل مورخان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هیچ گاه ((اجیر ))کسی نشد و قرارداد او با خدیجه به صورت ((مضاربه|مضاربه ))یا ((شرکت ))بوده است. |
+ | بعدا وقتی میسره از ((در سفر تجاری شام و کرامتهای حضرت|کرامتهای پیامبر در سفر شام)) برای خدیجه تعریف کرد، خدیجه پیکی نزد پیامبر فرستاد و گفت:« من به تو بسیار علاقمندم و خواستار تو هستم. تو از بستگان و خویشاوندان من هستی، در میان قوم خود بسیار گرامی و شریفی و به امانتداری، اخلاق نیک و گفتار صادقانه مشهوری. من حاضرم به همسری تو در آیم.» خدیجه از محمد درخواست کرد که ابوطالب را برای انجام مراسم ازدواج نزد او آورد و نیز به خدمتکاران خود گفت:« عمویم، ((عمرو بن اسد))، را صدا بزنید تا مرا به همسری محمد در آورد.» ابوطالب و عموی خدیجه نزد او آمدند. ابوطالب ((خطبه ازدواج پیامبر - ص - و خدیجه|خطبه ازدواج حضرت محمد - ص - و خدیجه)) را خواند. در پایان مراسم وقتی پیامبر میخواست از خانه خدیجه خارج شود، خدیجه گفت:« در خانه خود بمان. این خانه، خانه توست و من خدمتگزار تو هستم.»
چنین میگویند که: خدیجه از راهبانی نظیر نسطور و یا کسانی چون ((ورقه بن نوفل|ورقة بن نوفل)) (پسر عمویش) شنیده بود که حضرت محمد در آینده پیامبر امت اسلام خواهد بود. * برابر نقل مورخان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هیچ گاه ((اجیر)) کسی نشد و قرارداد او با خدیجه به صورت ((مضاربه|مضاربه)) یا ((شرکت)) بوده است.
!منابع: *بحارالانوار، ج16، ص3و4 --- الخرائج *تاریخ یعقوبی، ج2، ص21 *الصحیح سیرة النبی، ج2، ص106 *سیرةالنبویه، ج1، ص 199تا203 |
- | مراجعه شود به: ((تحقیق درباره ازدواج خدیجه با پیمر - )) |
+ | !مراجعه شود به: *((تحقیقی درباره ازدواج های رت دیجه)) |