قرآن کتابی روشنگر و قابل فهم برای همه است و آیاتش همه، نور و هدایت است و از آنجا که زبان بیان قرآن همین زبان بشری است ناگزیر است که موضوعات لطیف و معنوی را با همان عباراتی بیان کند که بشر برای موضوعات مادی بکار می برد وما برای جلوگیری از سوءفهم، مثالش در بعضی آیات بگونه ای مطرح شده که باید حتما به کمک آیات دیگر تفسیر گردد.
درباره سرّ وجود متشابهات در قرآن کریم می توان دلیلها و توجیهات مختلفی ارائه کرد که برخی از آنها چنین است.
1- الفاظ و عبارات رایج میان انسانها کاربردش در زندگی محدود بشری است ولی سخن درباره موضوعات نامحدود همانند خداوند و مسائل متافیزیکی با عبارات و الفاظ محدود موجب نارسائیهایی می شود و همین نارسائیهای کلمات سرچشمه قسمت قابل توجی از متشابهات قرآن است.
شیخ شبستری در گلشن راز می گوید:
معانی هرگز اندر حرف ناید *** که بحر بیکران در ظرف ناید
2- بسیاری از حقایق مربوط به جهان دیگری است که از افق فکر ما دور است و انسانها به حکم محدود بودن در زندان زمان و مکان، قادر به درک عمیق آنها نیستند. در نتیجه نارسایی افکار انسانها و بلند بودن آن معانی سبب دیگری برای تشابه قسمتی از آیات قرآن است.
همانند آیات مربوط به قیامت. و به طور کلی هیچ مفهوم و معنایی را نمی توان به هیچ انسانی تفهیم کرد، جز از راه معلومات ذهنی که در طول زندگی به دست آورده است. گاهی از اوقات جز استفاده از تمثیلات حسی، راهی برای تفهیم یک حقیقت نیست، همانند تمثیل لذت ازدواج برای کودکی به شیرینی حلوا.
3- وجود متشابهات در قرآن نیاز شدید مردم را به پیشوایان الهی روشن می سازد و سبب می شود که مردم به حکم نیاز علمی به سراغ آنها بروند و رهبری آنها را عملا به رسمیت بشناسند و بدین وسیله، شاگردان مکتب قرآن هیچگاه ارتباط خویش را با معلمان راستین قرآن یعنی
پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام که حقیقت قرآن و سخنگویان آن هستند قطع نکنند.
منابع:
تفسیر المیزان، ج 3، ص 56؛
متشابه القرآن و مختلفه؛
ابن شهر آشوب،
آشنایی با قرآن؛
شفاعت قرآن؛
تفسیر نمونه، ج 2، ص 322؛