منو
 صفحه های تصادفی
اندازه گیری در دنیای نانومتر
نادر قبل از همراه شدن با شاه طهماسب
فشارسنج پزشکی
اندرو نیکول
باب تزاحم چیست؟
کمباین
انسان اقتصادی از دیدگاه اسلام
Tcl
معامله تجاری نوع هشتم
گولاگ
 کاربر Online
1121 کاربر online
تاریخچه ی: عقیل بن ابیطالب

نگارش: 1

عقیل بن ابی طالب، فرزند ابو طالب ، و فاطمه بنت اسد و از تبار بنی هاشم به شمار می آید. ابو طالب دارای چهار پسر به ترتیب به نامهای طالب ، عقیل، جعفر و علی علیه السلام بود که فاصله هر یک ده سال بود. بنابر این عقیل بیست سال از علی بزرگتر بوده است.

گویند عقیل در نزد ابوطالب بسیار محبوب بود و از این رو رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نیز به وی علاقه داشت.

عقیل در جنگ بدر با اکراه و اجبار قریش حضور یافت و به دست مسلمانان اسیر و شد خود چیزی نداشت با فدیه عباس بن عبدالمطلب آزاد شد و به مکه بازگشت.

عقیل پس از صلح حدیبیه با میل خود به مدینه هجرت کرد و اسلام آورد. و به همراه برادرش جعفر بن ابی طالب در جنگ موته شرکت کرد. وی آگاهی گسترده وسیع از قبایل عرب و تاریخ و وقایع گذشته آنان داشت و به علم انساب مسلط بود.

او به هنگام اقامت امام علی علیه السلام در کوفه به آن شهر سفر کرد ولی به علت کهولت سن و پیری در هیچ یک از جنگهای جمل ، صفین ،نهروان شرکت نکرد.

از امام کاظم علیه السلام روایت است که فرمود امام علی علیه السلام در یکی از خطبه هایش درباره عدم قیام خود در عصر غاصبان خلافت فرمود: « آنان که از بستگانم مرا در دین یار بودند (همانند حمزه و جعفر رفتند و آنگاه من بودم و دو پناهنده قریب العهد به جاهلیت، عباس و عقیل!
img/daneshnameh_up/f/ff//GH.aghilebneabitaleb.jpg

داستان های شیرین و به یاد ماندنی از دیدار های عقیل با امام علیه السلام و نیز از ملاقاتهای عقیل با معاویه در دست است که از جمله آن حدیث محماة و آهن تفتیده است و نیز ماجرای زیر از داستانهای شگفت عقیل است: ابن ابی الحدید معتزلی می گوید: در عصر خلافت علی علیه السلام ، برادرش عقیل به امید فراوان از مدینه راهی عراق شد.

علی علیه السلام از او احترام شایانی به عمل آورد و به هنگام شام، علی علیه السلام سفره گسترد و نان و نمک که غذای همیشگی او نیز بود بر سر سفره آورد؛ عقیل که شگفت زده شده بود گفت آیا غذا همین است؟ فرمود: آری، نعمت خداوند است؛ مگر چه نقصی دارد! عقیل گفت: این خلافت تو سودی به من ندهد. بدهی من چهار هزار درهم است، آن را به من بده تا به مدینه باز گردم.

فرمود: این مقدار ندارم، باید صبر کنید تا اول ماه از سهمیه بیت المال خویش که چهار هزار درهم است به دستم برسد و از هزینه خانواده نیز کسر کنم و به تو بدهم.

عقیل گفت: که بیت المال در دست تو می باشد. باز می گویی ندارید. فرمود: آن امانت مسلمین است که در دست من است.

عقیل که وضع را چنین دید از علی علیه السلام خواست که به وی رخصت دهد که نزد معاویه رود! گویند که عقیل در آخر های عمر نابینا بود و در بصره اقامت گزید وی در یکی از سفرهای خود که در سال 50 قمری به شام داشت در همان جا بدرود حیات گفت و در شام دفن شد.

منابع :

قاموس الرجال ،‌ ج 7 ،‌ ص 226 ؛

بحارالانوار ، ج 42 ، ص 121 ؛

اسدالغابه ،‌ ج 4 ، ص 63 ؛

شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید



تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 سه شنبه 01 شهریور 1384 [13:45 ]   4   امیرحسین محمدیان      جاری 
 سه شنبه 01 شهریور 1384 [13:25 ]   3   امیرحسین محمدیان      v  c  d  s 
 یکشنبه 20 دی 1383 [06:41 ]   2   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 
 چهارشنبه 06 آبان 1383 [09:49 ]   1   شکوفه رنجبری      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..