تاریخچه ی:
عصمت فاطمه علیهاسلام
همه مسلمانها میدانند فاطمه علیهاسلام معصوم بود و هیچگاه در مدت عمر خود گناهی را مرتکب نشد و در روایات هم شواهد بسیاری آمده است.
مثلا ((حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله|رسول خدا ))فرمود: «فاطمه، بزرگ زنهای بهشت است»؛ یا فرمود: «فاطمه روح من است.»؛ یا فرمود: «فاطمه پاره تن من است.»؛ و یا فرمود: «خداوند جماعتی از ملائکه را موکل کرده است تا فاطمه علیهاسلام را از چهارطرف محافظت کنند.»
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سه روز قبل از رحلتشان به ((امیرالمؤمنین|امیرالمومنین ))فرمودند: «. . . زود است که هر دو رکن تو ویران گردد.»
وقتی رسول خدا رحلت کردند، امیرالمومنین فرمود: «این یک رکن من بود.» و روزی که فاطمه علیهاسلام وفات یافتند فرمود: «اینهم دومین رکن من بود.»؛ از این روایت بخوبی روشن میشود که فاطمه علیهاسلام چه مقامی داشته که امیرالمؤمنین با آنهمه عظمت و اهمیتش به او تکیه میزده و فاطمه رکن و پایه و ستون آن حضرت بوده است.
آیا شخص غیرمعصوم و گناهکار میتواند برای شخصیتی معصوم مانند امیرالمومنین تکیهگاه باشد؟ فاطمه علیهاسلام در نزدیکی شهادت به امیرالمومنین عرضه داشتند: «ای پسر عم، تو به خاطر نخواهی داشت که هرگز من دروغ گفته باشم و یا خیانت کرده باشم و یا از اول زندگی تابه حال مخالفتی با تو نموده باشم. »
امیرالمومنین فرمودند: «پناه بر خدا فاطمه جان! تو آگاهتری از این سخنان و نیکوکارتر و پرهیزکارتر و گرامیتر و ترسانتری از خداوند.» تمام این روایات و فرمایشات دلالت دارد بر عصمت آن مخدره؛ مضافا بر اینکه ((آیه تطهیر|آیه تطهیر ))نقل در عصمت اهل بیت است؛ زیرا میفرماید: خدای تعالی اراده فرمود که هرگونه رجس و پلیدی را از شما اهل بیت بزداید و «یطهرکم تطهیرا» و شما را پاک کند پاککردنی.
از این قسمت هم به خوبی روشن میشود که وقتی ((ابوبکر|ابوبکر ))برای ادعای حضرت فاطمه، گواه و شاهد میخواهد، این به معنای آن است که به عصمت آن حضرت و صدق گفتارش ایمان ندارد؛ لذا امیرالمؤمنین فرمود: ای ابوبکر! اگر کسی شهادت دهد بر اینکه عمل زشتی از فاطمه علیهاسلام سرزده چه میکنی؟ ابوبکر گفت: بر او حد جاری میکنم. حضرت فرمود: در این صورت کافر خواهی بود؛ زیرا خداوند در قرآن شهادت داده است به عصمت آن حضرت.
منابع: بحار الانوار، ج 43، ص 173 و 191.
مراجعه شود به:
((حضرت زهرا و فدک))