تاریخچه ی:
عزت نفس و اقتدار حضرت سجاد علیه السلام
تفاوت با نگارش: 2
| - | یکی از ویژیهای سیار صیت اتمای ((حضرت امام سجاد علیه السلام|حضرت زین العابدین علیه السلام ))اقبت به عزّت نفس و دوری از هر گونه عمل و برخوردی بوده که شائبه « ذلّت » در برابر دیگران داشته باشد. |
+ | بر اساس آیه 8 سوره منافقون « __ولله العزه و لرسوله و للمومنین __ » عزّت مخصوص خاوند و پیامبرش و مؤمنین ست و از این رو در سر تا سر زدگی ایاء ق و ندگان صالح و مؤمنین هیچ عملی که کمترین شابه « ذلت » در آن باشد، دیده نمی شود.
یکی ا ویژگیهای مهم ((حضرت امام سجاد علیه السلام|حضرت زین العابدین علیه السلام)) ی عزّت نفس و دوری از هر عملی بود که شائبه «ذلّت» در برابر دیگران داشته باشد. |
| - | بر ااس ی ریفه __لله العزه رسله لمومنین ولیک لمفقین لا یلمون__ » (8 / ماقون) « زّت » را آن ن و پیمبر و مومنین می اشد این عزت همه ت ذا اقد ربوبی نشأت می گیرد که « فن الزه لله میعا » (ی آیه 139 / نساء) ا اینرو در سر تا ر زندگی اولیاء ح و نن ل و موین ی علی که کمرین ابه «لت » و نفس در آ اد، دیه نمی شود.
اب حمه ثمای از ایان قل ی کند که فون : خو نمی و که در مقاب ّت نفس م، برای ن شرای و با. |
+ | ((او ه الی)) از اام چار ل می کند ک فم:« حاضر نیتم در ماب لّت گرا‌ین ی ر مو ا یز تیا دشته ا.» />ما د هنگام اارت ر چنگال اوین د ((کل)) و ((کو)) اخ ((عبیداله ن یا|عبیالله)) و ((م «سوری»|ام)) و ند ((یید ب مایه|یزی)) با اسخ ای کوبنده نن و فنیورد در برابرشا، ج عزت نفس ن را از خد نش ا. |
| - | و اما از جنبه رفتا و عمل در طول حیات پربرکت آن امام همام در جمیع مراحل چه در هنگام اسارت در چنگال دژخیمان اموی در ((کربلا)) و ((کوفه)) و چه در کخ ((عبدالله ن اد|عبیدالله)) و چه ر فر ((شام «سوره»|شام)) و ند ((یید بن معاویه|یزید)) با آنه فشاها و مصائب و ه ر اداه زندگای ضرت در مدینه با همه فاز و نیبها ن، ابداً عمل و کرداری که با « عزّت نفس » مخالفتی داشته باشد از حضرت گزارش شده ست. |
+ | !مناع: />*بحارالانوار، 46، 100، دی 23 به ن ا امه />* 45، 115 الی 117 167 |
| - | در این قسمت تنها به عنوان یک نمونه این قطعه تاریخی را بازگو می کنیم که در کاخ عبیدالله بن زیاد هنگامیکه او از حضرت سئوالاتی پرسید و حضرت مقتدرانه به او پاسخ دادند و سخنش را در زمینه انتساب قتل شهدای کربلا به خداوند با آیه قرآن در دهانش شکستند، او دستور قتل حضرت را صادر کرد که با فداکاری عمه بزرگوارش عبیدالله از این دستور منصرف شد.
بعد حضرت سجاد علیه السلام به او فرمودند: «__ابا لقتل تهّدونی یابن زیاد ؟! اما علمت ان القتل لناعاده و کرامتنا الشهاده__. » یعنی ای فرزند زیاد آیا من را به قتل تهدید می کنی؟ مگر نمی دانی کشته شدن در راه خدا عادت ما و شهادت کرامت ما می باشد.
مشروح این جریان در قسمت ((امام سجاد علیه السلام در مجلس عبید الله بن زیاد|امام سجاد علیه السلام در مجلس عبیدالله بن زیاد ))نقل گردیده است.
منابع :
بحارالانوار ، ج 46 ، ص 100 ، حدیث 23 به نقل از کشف الغمه
ج 45 ، ص 115 الی 117 و ص 167
مراجعه شود به:
((فضائل اخلاقی و کمالات امام سجاد علیه السلام)) |
+ | !مراجعه شود به:
*((فضائل اخلاقی و کمالات امام سجاد علیه السلام)) |
