تاریخچه ی:
عدالت خداوند
تفاوت با نگارش: 2
- | نچه مسلّم است طبق صریح آیات و روایات، خداوند کچکترین ظلمی به بندگان روا نمی دارد. همانطور که در آیه 40 سوره نساء می فرماید: «__ان الله لایظلم مثقال ذره. . .__» کم عقل هم همین ت؛ زیرا خداوند هیچ گونه احتیاجی به ظلم ندارد و ساحت مقدّسش منزّه از همه عیوب و نقصهاست. خداوند نه بخل دارد و نه فقر و نه جهل. ب وب می دا، سیر ا کننده و واد اس و سند زت نی کیه ده. |
+ | نابر آیات و روایات فراوان، خداوند کترین ظلمی به بندگان روا نمیدارد؛ همان طور که در آیه 40 سوره نساء میفرماید:«__ان الله لایظلم مثقال ذره. . .__» (داوند ذرهای ظلم روا نمیدارد.) عقل آدمی نیز همین گونه کم میکن؛ زیرا خداوند هیچ گونه احتیاجی به ظلم ندارد و ساحت مقدّسش از همه عیوب و نقصها مبراست. خداوند نه بخل دارد، نه فقر، نه جهل. بابر این ار در جایی از عام، نق و عیبی به نظر می رسد، حتما د ن را متوجّه کسی یر اوند دانست. همان گونه که در آیه 44 سوه یونس میفرماید:«__ان الله لا یظلم الناس یئاً ولکن لنس اسهم یظلمون__» (خداند هیچگونه تمی بر ردم وا نمی ارد. بلکه ود مردماند که به خودشان ستم میکنند.) |
- | نا ای اگر در ایی از عام ن و یبی به ن می د، حتماً آنرا ی موجّ ی خداوند نت. مانوه ک در ی 44 ه یون می اید: « __ان له ا یظلم النا شیا لکن ان نهم یمن__ خداوند یگونه تی ر مرد ا ی دارد. بلکه ین دند ک به ودان می کنند.» |
+ | موردی نیز هست که ما واقعیت طالب ناآگاهیم و تصوّر میکنیم که ظلمی در کر است، ولی در واقع، ناشی از جهل ما به عواب آدمان است. لا اگر کوکی را ببینیم که کور به دنی مده، ممکن است بگوییم اوند به او ظلم کرده، در حالی که این نسبت کاملاً ناروا. زیا وّا م ز خداوند لی ناریم تا چین بگوییم، ثانیاً عاقبت این ودک را ه کسی یداند؟ ر ی کودک چ اشت چه میشد؟ ما نمیدانیم. اگر خداون با علم بیپایان خ بداد که این کودک با داشتن چ، جهنمی، ولی بدون چشم، بهشتی یشود، آیا نابینابودنش ظلم است؟! هر عاقلی میگوید:«خداوندا! گر چشم و گوش و دست و پای من ما ب جنم میکشان ن را از من بگی مرا بشتی کن!» یا اگر خداوند کسی را قیر گاه اشت به این ویله او را آزمایش کرد گاه ب بااترین درجات بهشتی رسانید، به او ظلم کرده؟! هگز! بیشتر انبیا وصیا و اولیای خداند در دیا به فق و نستی دچار بودهاند و آنکه میدانیم آنها گل سر سبد عالماند. |
- | بله، مواردی هست که ما از قضیه و جریان واقعی آنها ناآگاهیم و تصوّر می کنیم که ظلمی در کار است، ولی این از جهل ما به عواقب امور است. مثلا اگر کودکی را ببینیم که کور به دنیا آمده، ممکن است بگوییم نعوذ بالله خداوند به او ظلم کرده، در حالیکه این نسبت کاملاً نارواست.
زیرا اوّلا ما که از خداوند طلبی نداریم تا چنین بگوییم، ثانیاً عاقبت این کودک را چه کسی می داند؟ اگر این کودک چشم داشت چه می شد؟ ما نمی دانیم. اگر خداوند با علم بی پایان خود بداند که این کودک با داشتن چشم، جهنمی می شود، ولی بدون چشم، بهشتی می گردد، آیا گرفتن چشم او ظلم است ؟! هر عاقلی می گوید: « خداوندا! اگر چشم و گوش و دست و پای من مرا به جهنم می کشانند، آنها ر از من بیر و مرا بهشتی کن!» آیا اگر خداوند مثلاً شخصی را فقیر کرد و به این وسیله او را آزمایش نمود و به بالاترین درجات بهشتی رسانید، به او ظلم کرده؟! هرگز! چنانچه می بینیم بیشتر انبیاء و اوصیاء و اولیاء خداوند در دنیا به فقر و تنگدستی دچارند و حال آنکه می دانیم آنها گل سر سبد عالمند.
بنابراین نباید ساده اندیشی کنیم و هر کمی و کاستی را به پای ظلم بگذایم بلکه عدالت خداوند متعال، زمین و آسمان را پر کرده و سراسر عالم روی حساب دقیق و نظم و عدل و منطق است. پروردگار عالمیان حکیم است و علیم، جواد است و کریم، رئوف است و رحیم؛ و او منزه است از اینکه به بندگان ظلم کند. __سبحان الله عما یصفون__. |
+ | بنابراین نباید ساده اندیشی کرد و هر کمی و کاستی را به پای ظلم گذا. عدالت خداوند زمین و آسمان را پر کرده و سراسر عالم روی حساب و نظم و عدل و منطق است. |
| منابع: | | منابع: |
- | عدل الهی حوم مطهری. |
+ | عدل الهی شی مطهری. |