تاریخچه ی:
ظاهر قرآن
مجموعاً اگر بشریت را در حکم یک واحد در نظر بگیریم، تاریخ قرآن نشان میدهد که هر قرنی که بر قرآن و اسلام گذشته است قرن بعدی که آمده است آن را بهتر از قرن قبلی فهمیدهاند همانطوریکه طبیعت را هم هر چه که بشر جلوتر آمده است از بشر پیش از خود بهتر فهمیده است. آیا این مطلب در صدر اسلام وجود داشته است که آیندگان از شماها بهتر خواهند فهمید یا نه؟ اینکه چه مطلبی هست که میتوانیم نشان بدهیم و بگوییم که در قرنهای گذشته این مطالب را نمیتوانستند حل بکنند ولی در قرنهای بعدی بهتر فهمیدهاند. به طوری کلی ما یک سلسله اخبار و احادیث داریم به این مضمون که قرآن ظهری دارد و بطنی و بطن او هم بطنی تا هفت بطن ظاهری که همة مردم درک میکنند و باطنی که فقط برخی به آن میرسند، برخی در آن مرحله میمانند و برخی جلوتر میروند و آن باطن هم باطن دارد تا هفت باطن مرحوم آیتا… بروجردی در کلاس درس گفتند: اگر چه با بسیاری از دعاها را قبول نداریم و آن را پوچ و بیمعنی میدانیم ولی این را هم بدانید که مطلب در فهم قرآن این هم نیست که ماها خیال میکنیم، مطلب عمیقتر از این است. آن وقت همین مطلب را تشریح کردند که قرآن یک ظواهری دارد و ظواهر را همه میتوانند درک کنند. به هر نسبت که مراتب انسان کاملتر بشود معانی بیشتری را از قرآن کریم درک میکند.