ضمیر
ضمیر کلمه اى است که به جاى اسم مى نشیند. مرجع ضمیر همان اسمى است که ضمیر جانشینِ آن شده است. البتّه گاه ضمیر مرجع ندارد، یعنى خود به حالت اسم بروز مى کند . مرجع معمولا پیش از ضمیر، و گاه پس از آن مى آید.
ضمیر داراى شش گونه است: شخصى، مشترک، اشاره، پرسشى، مبهم، تعجّبى.
ضمیر شخصى
ضمیرى که جانشین شخص مى شود، خواه گوینده، خواه شنونده، و خواه دیگرى.
این ضمیر، خود، دو گونه دارد: گسسته (منفصل) و پیوسته (متّصل).
ضمیر شخصى منفصل
ضمیری است که تنها به کار مى رود: من، تو، او، ما، شما، ایشان.
ضمیر شخصى متّصل
ضمیری است که به کلمه دیگر مى پیوندد: م، ت، ش، مان، تان، شان. این ضمیر معمولا به اسم و گاه به فعل و حرف مى پیوندد .
ضمیر مشترک
ضمیرى که همواره یک صورت دارد و میان شش ساخت مشترک است: خود، خویش، خویشتن.
جز در زبان محاوره، این ضمیر جمع بسته نمى شود.
ضمیرهاى اشاره، پرسشى، مبهم، و تعجّبى
همان صفت هایى که در این چهار دسته جاى دادیم، اگر داراى موصوف نباشند، ضمیر محسوب مى شوند.
ضمیر اشاره: «این را نه عصا که اژدهایى بدان که به اشاره اى به اصل خویش بازمى گردد.»
ضمیر پرسشى: «کدام را مى پسندى: دنیاى بیدرد یا آخرت سبزرا؟»
ضمیر مبهم: «چند مى گردى به دور خویشتن؟»
ضمیر تعجّبى: «وَه که چگونه مى رزمند شیرمردان مبارز!»
نکته: ضمیر نیز همانند اسم در
جمله داراى نقش است.
برخى از ضمیرها همه نقش هاى اسم و برخى دیگر بعضى از نقش هاى اسم را مى پذیرند.