منو
 کاربر Online
674 کاربر online
تاریخچه ی: ضرورت عقلی وجود امام

!آیا پیامبر توانست همه احکام دین را در جامعه رواج دهد؟

یکی از راههای اثبات امامت همه امامان این است که امامت امیرالمؤمنین را اثبات کنیم و بعد به ترتیب امامت دیگر ائمه را بع تبع اثبات نماییم.

می دانیم که دین اسلام دین خاتم است و بناست که بعد از آن دیگر شریعتی نیاید و دینی است که کلی و جامع همه شئون زندگی بشر و وضع این دین هم از چنین مطلبی حکایت می کند زیرا در همه مسائل دخالت دارد بعد می گویند آیا تاریخ زندگی پیغمبر اکرم نشان می دهد که ایشان شخصاً این مقدار فرصت پیدا کرده باشند که تمام اسلام را به مردم تعلیم داده باشند؟

ما وقتی که تاریخ را مطالعه می کنیم می بینیم در آن بیست و سه سال چنین فرصتی برای پیغمبر اکرم بدست نیامد و البته از هیچ فرصتی، کوتاهی نکرد و خیلی چیزها را تعلیم داد ولی با توجه به تاریخچه مکه و مدینه پیغمبر و گرفتاریها و مشاغل زیادی که ایشان داشت، مسلم این مدت وافی نبود که همه احکام اسلام را برای همه مردم بیان کند، و امکان ندارد که چنین دینی ناقص بیان شده باشد.

بنابراین حتماً باید کسی یا کسانی در میان اصحاب پیغمبر(ص) وجود داشته باشند که اسلام را به تمام و کمال از پیامبر فراگرفته و شاگردان مجهز پیغمبر باشند که بعد از رفتن او از نظر توضیح و بیان اسلام نظیر وی باشند با این تفاوت که پیغمبر(ص) از راه وحی الهی می گفت و اینها از راه یاد گرفتن از پیغمبر می گویند بعد می گویند شما چون چنین کسی را سراغ ندارید و به او رجوع نکردید خواه ناخواه از اول، دین اسلام را ناقص تلقی کردید و در نتیجه مسئله قیاس را پیش آوردید و درست هم هست، مسئله قیاس از آنجا که در میان اهل تسنن مطرح شد که گفتند در مسائلی که باید حکمی داشته باشیم ولی از پیغمبر(ص) نرسیده چه کنیم؟

گفتند چاره ای نداریم جز اینکه با مقایسه یک موضوع با موضوع دیگر و با مشابهات ظنی و گمانی حکم چنین مسائلی را استنباط کنیم این سخن از علمای شیعه هم نیست از حضرت امیر(ع) شروع شده و در نهج البلاغه هست و در کلمات سایر ائمه نیز هست که این چه گمان باطلی است؟ علی(ع) فرموند ام انزل الله دیناً ناقصاً؟

آیا خدا دین ناقص فرود آورد که نیاز داشته باشد به این رأیهای من عندی؟ سایر ائمه علیه السلام هم پافشاری زیادی بر این مسئله کرده اند که صحبت نقصانگی دین نیست که مسائل دینی در بعضی موارد ناقص باشد و چون ناقص است با رای و گمان خودمان حکمی بدست آوریم در اصول کافی بابی است به نام (باب . . .) که هیچ مسئله ای نیست که لااقل صورت کلی آن در کتاب و سنت وجود نداشته باشد کلی مسائل آمده است مصداق را باید کشف کرد اجتهاد از نظر شیعه همین است یعنی کلیات اسلام کافی است.

مجتهد باید کلیات را بر جزئیات تطبیق کند ولی قیاس این است که حتی کلیات هم کافی نیست باید با مشابهتها و گمانها حدسی زد و بطور تخمینی حکم را استنباط کرد. بنابراین
(علمای شیعه) می گویند که ما و شما هر دو اعتراف داریم که پیغمبر اکرم در آن بیست و سه سال نتوانست تمام احکام اسلام را ولو به صورت کلی برای مردم بیان کند شما می گویید رسول اکرم همین طور رها کرد و رفت ما می گوییم این طور نبوده بلکه به همان دلیل که پیغمبر(ص) مبعوث شد از جانب پیغمبر افرادی معین شدند که جنبه قدسی داشتند و پیغمبر اکرم تمام حقایق اسلام را برای اولین آنها یعنی علی(ع) بیان کرد و آنان آماده بودند که به تمام سوالات جواب بدهند علی(ع) همیشه می گفت هرچه از اسلام می خواهید بپرسید تا من به شما بگویم.

منبع:امامت و رهبری؛مرتضی مطهری

تاریخ شماره نسخه کاربر توضیح اقدام
 یکشنبه 09 مرداد 1384 [13:53 ]   3   یاسر ناظم نیا      جاری 
 چهارشنبه 15 تیر 1384 [13:32 ]   2   یاسر ناظم نیا      v  c  d  s 
 چهارشنبه 15 تیر 1384 [13:29 ]   1   یاسر ناظم نیا      v  c  d  s 


ارسال توضیح جدید
الزامی
big grin confused جالب cry eek evil فریاد اخم خبر lol عصبانی mr green خنثی سوال razz redface rolleyes غمگین smile surprised twisted چشمک arrow



از پیوند [http://www.foo.com] یا [http://www.foo.com|شرح] برای پیوندها.
برچسب های HTML در داخل توضیحات مجاز نیستند و تمام نوشته ها ی بین علامت های > و < حذف خواهند شد..